يکشنبه ۲۷ آبان
رنج و گنج(از: فريادنامه)
ارسال شده توسط م فریاد(محمدرضا زارع) در تاریخ : يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ ۲۲:۳۳
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۴۸۸ | نظرات : ۱۰
|
|
آزمندي نزد عارفي شكوه همي كرد: كه بهره ام ز دنيا رنج است و نصيب ديگران گنج!... دعايي كن! تا دستم رسد به گنج و دست از من بدارد رنج...
عارف، دست بر كرد و گفت: خدايا! ملك الموت به بالينش فرست! تا ديدگانش را به گنجي گشايد كه جمله گنجهاي عالم به چشمش نيايد...
شگفتا زآن كه دارد گنج هستي
ولي نالد ز رنج تنگدستي
به ناگه رهزن مرگش چو آيد
ببيند گنج و گويد كاش رستي!
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۳۱۰۷ در تاریخ يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ ۲۲:۳۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.