سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 4 خرداد 1403
    17 ذو القعدة 1445
      Friday 24 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۴ خرداد

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        شاعری ‌که ‌شعرش ‌زندگی بود
        ارسال شده توسط

        احمدی زاده(ملحق)

        در تاریخ : سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۱ ۱۶:۰۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۱۰۸ | نظرات : ۴

        شاعری ‌که ‌شعرش ‌زندگی بود


        14 اسفند 1389. نويسنده : وحید پورزارع
         
        ژاك پره وه (‏Jaques Prevert‏ ) در چهارم فوریه سال 1900 در نوبلی سورسن ( نزدیک پاریس )به دنیا آمد. كودكی ‏شاد و خوشحال بود. هیچ جشنی را از دست نمی داد. به تمام سیركها هم سر می زد. عاشق تئاتر بود. ‏پدرش كه بازیگران را به خوبی می شناخت او را با خود به تئاترها می برد . حتی پیش از آن كه نمایش ‏شروع شود آنها در آن جا حضور داشتند. ‏
        ژاك زندان را دوست نداشت و نمی خواست چیزی راجع به آن بداند. هرگز كشیشان و خادمان كلیسا ‏را دوست نداشت زیرا آنها در نظر او قدرتهای مطلق بودند. ازهمان كودكی مادش داستانها پریان را ‏برایش می خواند . به این ترتیب او به دنیای خیال و روا پا نهاد. و هم مادرش بود كه به او خواندن ‏آموخت. ‏
        آثاری مانند دیوید كاپرفیلد ، سه تفنگدار و خانم منتزورو از علاقمندی هایش بود. در سال 1907به ‏پاریس آمد و وارد مدرسه شد. او از این كه ساعت ها بی حركت در كلاس بنشیند و به حرف های ‏معلم بداخلاقش گوش كند متنفر بود. معلمی كه وقتی ژاك به گلها و پرندگان بیرون كلای نگاه می ‏كرد اور ا سرزنش می كرد. این دلزدگی و تنفر در نوشته هایش نمود دارد. هر از گاهی با پدرش به ‏دیدن فقرا می رفت. ژاك آنها را دوست می داشت و غم و شادی آنها را درك می كرد.او اعتقاد داشت كه دنیا همیشه خوب نیست، اما خوشبختانه رویا وجود دارد. خواندن هست،‌ سینما ‏هست. ‏

         \"\"       برادر ژاك كارگردان بود. ژاك بسیاری از سناریوها و دیالوگ های فیلم های او را می نوشت. ‏
        سرانجام ژاك مدرسه را رها كرد و به گذراندن زندگی پرداخت. در همان سال جنگ شروع شد، با ‏تمام بی رحمی اش. او از جنگ متنفر بود. ‏
        برادرش‎ ‎در 17 سالگی بر اثر تب تیفوئید می میرد. ‏
        ژاك پروه مجبور می شود در نیروی دریایی خدمت كند . چون رفتار نمونه ای نداشت بارها و بارها به ‏زندان افتاد. سرانجام خدمت سربازی را به پایان رساند. او حالا به كتابخانه ها می رفت و با نویسندگان ‏رفت و آمد می كرد. ‏
        تولد ژاك پروه به عنوان یك نویسنده به هیچ یك از نویسندگان دیگر شبیه نیست. تفاوت آثار شاعرانه ‏ژاك پروه با آثاردیگر، استقبال پر شور مردم بود. مخاطبین \"گفتارها\" 1945 ، \"داستان ها\" 1948، ‏‏\"نمایش\" 1951، \"باران و هوای خوب\" 1955، \"توده های درهم\" 1865، \"این چیزها و بقیه چیزها\" ‏‏1972، به خوبی محبوبیت شاعری را نشان داد كه شعر را به نقش اصلی و اولیه اش هدایت كرد، یعنی ‏گفتاری كه با صراحت ، ساده ترین و جهان شمول ترین احساسات مانند خشم، غم، محبت وعشق را ‏بیان می كند. پروه شاعری بدیهه سراست. و بدیهه سازی در نظام ادبی و فكری نیرویی انقلابی است. ‏شعر او خودِ زندگی است. با تصاویری ساده از زندگی ، بدون نحوست و بدبختی، با خورشیدی ‏درخشان و زنهایی بسیار زیبا. زبان و اندیشه او در مقابل \"كیمیاگری كلام\" (تفكر رمبو درباره شعر) قرار ‏می گیرد. ‏
        پروه بعد از شركت در جنبش سورئالیسم، خیلی زود آن را كنار می نهد. علاقمند به زبانی آزاد بود . ‏زبانی كه قادر است انسان را نیز آزاد كند. ‏
        ‏\"چفتِ در باستیل؛ آسم پاناما و باد مفاصل روسیه\" این كلمات و تركیبات ، چگونگی دنیای كلامی را ‏نشان می دهد كه در آن پاپها، ژنرالها، وزیرها و قاضی ها ، چهره های مضحك و بدبختی هستند. ‏
        بازگشت به سرچشمه های زبان عامیانه كه به استعاره های ظریف و ماهرانه توجهی ندارد به خصوص ‏در ترانه ها بیان برتر خویش را پیدا می كند. ـ پروه ساده و بی تكلف شعر می گوید . باتخیل و ظریفانه ‏به طوری كه همه ، شعر او را می خوانند و دوست دارند و با آن ارتباط برقرار می كنند. ‏
        او خفقان و ستم های اجتماعی ، جنگ، آلودگی، آزادی، عدالت و عشق به زن را در اشعارش به ‏تصویر می كشد. شایستگی او را بیش از همه حرفه ای های سینما می شناختند. او فیلم نامه فیلم های ‏‏\"ملاقات كنندگان شب (1942)\" و \"كودكان بهشت (1945)\" را نوشت. این دو فیلم از آثار مارسل ‏كارنه هستند. ‏
        پروه برای كودكان نیز می نوشت : \"حكایت هایی برای بچه هایی كه عاقل نیستند\".
        پروه در سال 1977 برای همیشه چشم از جهان فرو بست      دو نمونه از اشعار ژاك پره وه :  
        1 ـ مهربان و دهشتناك، سیمای عشق   Jaques Prevrt
         
        مهربان و دهشتناك ‏
        سیمای عشق ‏
        شبی ظاهر شد ‏
        بعدِ بلندای یك روز بلند
        گویا كمانگیری بود ‏
        با كمانش ‏
        و یا نوازنده ای ‏
        با چنگش ‏
        دیگر نمی دانم ‏
        هیچ، دیگر، نمی دانم
        تنها، می دانم؛ بر من زخم زده
        بر قلبم، ‏
        شاید با تیری، شاید به ترانه ای ‏
        و تا ابد ‏
        می سوزد ‏
        این زخم عشق
        چه می سوزد!‏
         
        2 ـ  برای تو عشق من  
        به بازار پرنده فروش ها رفتم ‏
        پرنده خریدم ‏
        برای تو، عشق من ‏
        گل خریدم ‏
        برای تو عشق من ‏
        به بازار آهن رفتم ‏
        زنجیر خریدم ‏
        زنجیرهای سنگین ‏
        برای تو عشق من ‏
        بعد به بازار برده فروشان ‏
        دنبال تو گشتم ‏
        پیدایت نكردم ‏
        عشق من
                ‎‏ آسیه حیدری شاهی سرایی‏ Jaques Prevrtبرگردان‎ و گرد آوری:

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۲۴۲ در تاریخ سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۱ ۱۶:۰۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0