با سلام خدمت دوستان عزیز و بزرگوارم.
تا کنون پست های زیادی در سایت قرار گرفته اند که تقطیع در عروض را آموزش می دهند.
اما مشکلی که تقریبا در همه پست ها دیده میشود این است که تنها تقطیع را آموزش می دهند و هیچکدام به اوزان و بحر ها نپرداخته اند.
از این رو شاعران عزیز که تقطیع را یاد گرفته اند بعد از تقطیع،هجاهای به دست آمده را نمی توانند در یک وزن مشخص بریزند و وزن کلی شعر مورد نظرشان را شناسایی کنند.
در این پست قصد دارم اول ارکان عروضی را که از کنار هم گذاشتن هجاها درست می شود معرفی کنم و بعد به معرفی اوزان معروف و پرکاربرد شعر فارسی بپردازم
دوستان عزیز بعد از مطالعه کامل پست،سوالاتشان را در کامنت ها بیان کنند تا همه با هم؛از هم یاد بگیریم
من هم تا جایی که در توانم باشد همینجا پاسخ گو هستم.اگر سوال مهم و فوری بود شماره ام را در پروفایلم گذاشته ام و از آن طریق در خدمتتان هستم
ارکان عروضی:
وقتی هجاهای شعری را به اجزای چهار تا چهارتا و یا سه تا سه تا،چهارتا و سه تا،به نحوی که نمایان گر یک نظم و ریتم در مصرع باشد تقسیم کردیم،بهتر است به جای این هجاها معادل آنها را بنویسیم
مهم ترین فایده این است که کار را برای بیان وزن آسان می کند.مثلا به جای اینکه بگوییم وزن این شعر از دو هجای بلند و یک کوتاه ساخته شده،آسان تر این است که بگوییم مثلا از تَ تن تن ( 7/ _ / _/)تشکیل شده است.
از این هم آسان تر این است که یک کلمه در این وزن پیدا کنیم وچهار بار تکرار کنیم.
مثلا کلمه گرامی در این وزن است(گ/را/می/)
میگوییم وزن شعر(گرامی گرامی گرامی گرامی)است
حالا عروضشناسان برای راحت شدن کار مامعادل این چهارتا چهارتا هارا را برای ما ساخته اند.
از آنجایی که در زبان عرب همه کلمات را با (فعل) می سنجند،در عروض عربی و فارسی هم وزن هجا ها را که نمایان گر وزن کل شعر است را با فعل سنجیده اند.
مثلا به جای تَ تن تن که ما گرامی را جای گزین آن کرده بودیم فعولن آورده اند.
بنا بر این وزن آن شعر که (گرامی گرامی گرامی گرامی) بود به (فعولن فعولن فعولن فعولن) تغیر داده می شود
به همین ترتیب برای همه هجاهای جدا شده یک معادل خاص ساخته شد.فی المثل:(7/ _ / _/ _ ) می شود مفاعیلن
مهم ترین ارکان عروض فارسی 19 تا است که عبارتند از:
الف:ارکانی که در آغاز،وسط و پایان مصرع می آیند
1 فاعلاتن = _ /7 / _/ _
2 فاعلن= _/ 7 / _
3 مفاعیلن = 7/ _ / _ / _
4 فعولن= 7/ _ / _
5 مستفعلن= _ / _/ 7 / _
6 مفعولن= _ / _ / _
7 فعلاتن= 7 / 7 / _ / _
8 ف ع لن= 7 / 7 / _
9 مفاعلن = 7 / _ / 7 / _
10 مفتعلن= _ / 7/ 7 / _
11 فع لن= _ / _
ب:ارکان غیر پایانی،که در آخر مصراع قرار نمی گیرند.آخرین هجای این ارکان یک هجای کوتاه است
12 فاعلاتُ= _ / 7 / _ / 7
13 فَعَلاتُ= 7 / 7 / _
14 مفاعیلُ= 7 / _ / _ / 7
15 مستفعلُ= _ / _/ 7/ 7
16 مفعولُ= _ / _/ 7
17 مفاعل= 7 / _ / 7/ 7
ج:ارکان پایانی که فقط در آخر مصرع می آیند
18 فَعل= 7/ _
19فع= / _ /
نکته:گاه از آخر رکن پایانی یک وزن،یک یا دو یا سه هجا حذف میشود.مثلا از آخر مفاعیلن لن را بر میداریم می شود فعولن دو باره لن را بر میداریم می شود فَغل.ف را از اول بر میداریم میماند فع.به این ترتیب شما الان فرمول ساخت ارکان را هم تقریبا یاد گرفتید
طبقه بندی اوزان
تعداد اوزان شعر فارسی بسیار زیاد هستند و آنها را به گروهایی میتوان تقسیم کرد.به این صورت که اوزانی که از نظر نظم میان هجاهای بلند و کوتاه یکسان هستند یک گروه را تشکیل میدهند.طبق سنت سر گروه هر گروه وزنی،وزنی چهار رکنی است که اعضای گروه آن وزن از دست کاری هجاهای آخر آن وزنِ سر گروه تشکیل می شوند
نام اوزان
خب حالا که اساس طبقه بندی اوزان رو گفتم بد نیست که اسم وزن ها رو هم بدونید
1 نام اوزان حاصل از تکرار ارکان(یعنی در این وزن ها یک رکن چند بار تکرار می شود)
مفاعلن= هَزَج
فاعلاتن=رَمَل
مستفعلن=رَجز
فعولن=متقارب
فعلاتن=رَمَل مخبون
مفتعلن=رجز مَطوی
مفاعلن=هَزَج مخبون(رجز مخبون)
2 نام اوزانی که حاصل از تناوب ارکان است(یعنی در این وزن ها دو رکن جدا گانه که پشت هم اومدن؛تکرار میشن)
مفاعلن فعلاتن=مُجتثّ مخبون
مفعول مفاعیلن(مستفعلن مفعولن)=هزج اخرب
فعلات فاعلاتن=رمل مشکول
مفعول فاعلاتن(مستفعلن فعولن)=مضارع اخرب
نکته
اگر از آخر رکن پایانی وزن یک هجا کم شود،وزن حاصل را معمولا محذوف مینامند.مثلا اگر مصرعی چهار فاعلاتن داشت رمل مثمن سالم نامیده میشود.ولی اگر رکن آخر آن را به فاعلن تبدیل کنیم رمل مثمن محذوف نامیده میشود.در تمام اوزان این اتفاق می افتد
نکته 2
در عروض قدیم که به پیروی از عرب وزن را در بیت میسنجند،بنابراین اگر بیتی هشت رکن(هر مصرع چهار رکن) داشت یک مثمن بعد از اسمش اضافه میکنیم.همینطور اگر شش رکن بود(هر مصرع سه رکن)مسدس و اگر چهاررکن(هر مصرع 2 رکن) مربع به اسمش اضافه میکنیم
مثل رجز مثمن سالم که از هشت مستفعلن تشکیل می شود
پر کاربرد ترین اوزان شعر فارسی
حالا رسیدیم به قسمتی که تمام موارد بالا مقدمه اش بودند.تقریبا هدف اصلی این پست همین جاست
تعداد اوزان پرکاربرد را یکی از محققان 28 تا و دیگری 33 تا دانسته است.اگر درصد اشعاری را که توسط 42 تن شاعر سروده شده،بگیریم می بینیم که نزدیک 99 درصد اشعار آنان در این 28 وزن است.پس شما با یاد گرفتن همین ها،اکثر اوزان دیوان شاعران را می شناسید
گروه یک:
1- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن = رمل مثمن سالم
2- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن =رمل مثمن محذوف(=مقصور)
3- فاعلاتن فاعلاتن فاعلن=رمل مسدس محذوف (این وزن سومین وزن پر کاربرد فارسی است)
گروه دو
4- فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن=رمل مثمن مخبون
5- فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن=رمل مثمن مخبون محذوف
6- فعلاتن فعلاتن فعلن=رمل مسدس مخبون محذوف(این چهارمین وزن پر کاربرد فارسی است)
گروه سه
7- مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن=رجز مثمن مطوی
8- مفتعلن مفتعلن فاعلن=رجز مسدس مطوی مکشوف
9- مفتعلن فاعلن//مفتعلن فاعلن= مُنسرح مثمن مطوی مکشوف (این وزن دوری است)
گروه چهار
10- مستفعل مستفعل مستفعل مستف(مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن)=هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف
11- مستفعل مستفعل مستفعل فع(مفعول مفاعیل مفاعیل فعل)=هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف(هفتمین وزن پرکاربرد فارسی است)
12- مستفعلن مفعولن //مستفعلن مفعولن(مفعول مفاعیلن//مفعول مفاعیلن)=هزج مثمن اخرب(این وزن در رباعی بسیار کاربرد دارد)
گروه پنج
13- مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل(مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن)=مضارع مثمن اخرب مکفوف
14- مستفعلن مفاعل مفعولن(مفعول فاعلات مفاعیلن)=مضارع مسدس اخرب(این وزن دومین وزن پر کاربرد فارسی است)
15- مستفعلن فعولن//مستفعلن فعولن(مفعول فاعلاتن //مفع.ل فاعلاتن)=مضارع مثمن اخرب
گروه شش
16- مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن=هزج مثمن سالم
17- مفاعیلن مفاعیلن فعولن=هزج مسدس محذوف(این ششمین وزن پرکاربرد شعر فارسی است)
گروه هفت
18- فعولن فعولن فعولن فعولن=متقارب مثمن سالم(هشتمین وزن پرکاربرد فارسی است)
19- فعولن فعولن فعولن فعل=متقارب مثمن سالم
20- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن=مجتث مثمن مخبون(کاربرد این وزن در مثنوی حماسی بسیار است)
22- مستفعل فاعلات مستفعل(مفعول مفاعلن مفاعیلن)=هزج مسدس اخرب مقبوض(این پرکاربرد ترین وزن شعر فارسی است)
23- مستفعل فاعلات فع لن(مفعول مفاعلن فعولن)=هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف
27- مفتعلن فاعلات مفتعلن فع=منسرح مثمن مطوی منحور(پنجکین وزن پر کاربرد فارسی است)
در آخر از اینکه وقت گذاشتید و این پست نسبتا سنگین رو مطالعه کردید،تشکر میکنم.امیدوارم تونسته باشم چیزی به دانسته هاتون اضافه کنم
در پناه حق....
عالی بود
ممنون ازاین پست اموزنده ومفید