شنبه ۱ دی
امامت از دیدگاه اهل سنت
ارسال شده توسط رضا محمدی (شب افروز) در تاریخ : سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۱۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۳۸۸ | نظرات : ۱
|
|
در این پست به دیدگاه اهل سنت درباره امامت می پردازیم :
تعریف امامت نزد اهل سنت همان تعریف امامت است نزد شیعیان. اهل سنت هم می گویند كه امامت جانشینی پیامبر است در امور دین و دنیای مردم. آنچه محل اشكال و اختلاف است این است كه نزد اهل سنت هر كسی می تواند این پست الهی را به خود اختصاص دهد و لذا امامت را یک اصل در دین نمی دانند به خلاف شیعه كه می گوید امامت یك منصب الهی است كه باید توسط كسی از كه از طرف خداوند تعیین شده است و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اعلام فرموده است اشغال شود.
در این باره اقوال و نظریاتی وجود دارد که در این پست به آن اشاره می کنم .
اکثریت بزرگان اهل سنت عقیده دارند که امامت، ریاست عامّهای در امر دین و دنیا است و همچنین خلافت است از طرف نبی برای اقامة دین و حفظ حوزة ملّت . در این صورت تبعیت از امام بر همه امت اسلامی واجب است .
از كلام بعضی از علمای اهل سنت چنین استفاده میشود كه امامت، حكومت دنیوی است و از این جهت، حكومت و امامت افراد مفضول ( نالایق ) را به فاضل ( لایق تر) امضاء نمودند .
اكثر علمای اهل سنت در امامت ، قرشی بودن و عدم ظهور فسق را شرط کرده اند .
بعضی از ایشان در موقع ظهور عدل و انصاف وجوب امامت را لازم نمی دانند و بعضی از آنها ، موقع ظهور ظلم ، وجوب امامت را واجب می دانند و بعضی به عكس این قایلند.
طایفهای از علمای اهل سنت عقیده دارند که برای تعیین امام باید از طرف خداوند و رسول او نصی وجود داشته باشد و به وسیله امام قبلی تعیین شود و همچنین امت نیز می توانند امام را تعیین کنند ، یعنی هر یكی از این سه چیز به تنهایی در نصب امام كافی است.
عده ای از علمای اهل سنت معتقد هستند که امامت باید با بیعت همه اهل حلّ و عقد باشد تا همه مردم از آن راضی بوده و قیام امامت اجماعی باشد . حال آن كه این قول با بیعت ابوبكر از بین می رود ، زیرا که ابوبکر با بیعت حاضرین خلیفه شد و منتظر آمدن غایبین نشدند، در صراحت این كلام، شك نیست كه اصل بیعت سقیفه از نفرات معدودی شده بدون این که با سایر امت مشاوره شود .
طایفهای از علمای اهل سنت معتقدند که امامت باید به نصّ از امام سابق یا با بیعت از اهل حلّ و عقد یا با قهر باشد ، یعنی اگر كسی مقهور كرد مردم را با شوكت خود، خلافت او صحیح است و بعد از آن اگر دیگری او را مقهور ساخت، قاهر امام میشود! .
اكثر ایشان تصریح كردهاند بر این كه مسأله امامت به مسأله فروع شبیه تر است ، و گفتهاند مسأله امامت از واجبات کفایی است ، پس این مسأله از احكام عملیّه بوده و داخل در مسائل اعتقادی نمیباشد.
و عده ای نیز خلافت را بر افراد فاسق و فاجر و ظالم صحیح می دانند ، و می گویند این چنین خلافت قائم مقام نبوّت و تولیت امور دین و موروث حضرات انبیاء و رسل است. اما كدام یك از انبیاء و رسل راضی است كه فاسق و فاجر در مسند او بنشیند؟! مسلّم است كه عقیدة ایشان در بازار عقل ارزشی ندارد.
از نظر شیعه همه این اقوال باطل است .
از وبلاگshereyar.comدیدن کنید
ممنونم
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۸۳ در تاریخ سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۱۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید
۰ شاعر این مطلب را خوانده اند
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.