مصاحبه با واهه آرمن، شاعر ارمنی-ایرانی
نویسندگان ارمنی فارسینویس ما این روزها تقریباً همه قصهنویسند، امّا واهه آرمن به فارسی شعر مینویسد. اخیراً مجموعه جدید شعرهای او به نام باران بگیرد، میرویم توسط نشر امرود و کتابی از ترجمههای او از اشعار کوتاه از شاعران معاصر ارمنستان توسط نشر چشمه منتشر شده است. واهه آرمن متولد سال 1339 (1960 میلادی) شهر مشهد است. او در جوانی به خاطر یک تصادف اتوموبیل توان راه رفتن خود را از دست داد. این حادثه باعث شد تمام زندگی خود را وقف ادبیات کند و حاصل این زندگی پربار مجموعههای شعرها و ترجمههای اوست که با استقبال ادبدوستان ایرانی روبهرو شده است.
دو مجموعه شعر نخست واهه آرمن با عنوانهای به سوی آغاز و جیغ به زبان ارمنی نوشته شده بودند. امّا بعد از آن او به تدریج از طریق ترجمههایش به فارسی و سپس نگارش شعر به این زبان، زبان ادبی خود را تغییر داد. خودش در این باره میگوید: «زمانی که به ارمنی مینوشتم، همیشه فکر میکردم چطور بنویسم، در حالی که وقتی به فارسی مینویسم، بیشتر فکر میکنم که چه بنویسم. به نظر من شاعر باید به زبانی که به آن مینویسد تسلط کامل داشته باشد، طوری که هرگز نگران چطور نوشتن نباشد، بلکه تمام فکر و ذکرش این باشد که چه بنویسد». در مصاحبهای که مطلب اصلی این شماره هویس است، وقتی از او میپرسیم که آیا تغییر زبان برایش راحت بوده است، پاسخ میدهد: «... من باید صدایم را به دنیا برسانم، صدای انسان ارمنی را، زبان وسیله است. من تقصیری ندارم که دور از وطن آبا اجدادی، در شهر مشهد ایران به دنیا آمدهام، شهری که در آن سالهای دراز با هزاران ایرانی غیرارمنی و تنها پنجاه شصت نفر ارمنی معاشرت داشتهام. منظور ده-دوازده نفر دوستان ارمنیام و خانوادههایشان است. به هر رو، عوض کردن زبان، برای من هرچند دردناک، امّا حیاتی بوده است، همان طور که بسیاری از صفحات تاریخمان همین گونه بوده است. این هم یکی از آن دردهایی است که به من شوق و انرژی بیشتری میبخشند تا بتوانم شخص خودم را فراموش کنم، شاعر شوم و به کار خلاقه بپردازم. به قول شاعر همیشه زنده ارمنی واهان دِریان، زندگی یعنی خلق کردن. آن جا که خلاقیت نیست، زندگی هم نیست».
علاوه بر دو مجموعه شعر ارمنی، واهه آرمن شعرهای شاعران ایرانی پونه ندایی و رسول یونان را به ارمنی ترجمه کرده است. ترجمههای واهه آرمن از اشعار شاعران ارمنی به فارسی عبارتند از: کلید درم نور خورشید است (کارهای شاعران معاصر ارمنی)، شهد زردآلو و مثلث سیاه (شعرهای ادوارد هاخوِردیان)، پاییزی کاملاً متفاوت (شعرهای هوانس گریگوریان) و سطر اول را نمینویسم (شعرهای کوتاه از شاعران معاصر ارمنستان). شعرهای فارسی واهه آرمن در سه مجموعه به نامهای بالهایش را کنار شعرم جا گذاشت و رفت (1384)، پس از عبور دُرناها (1388) و باران بگیرد، میرویم (1391) منتشر شده است.
دوهفته نامه "هويس" شماره 124
"من از فردا غمگین خواهم بود،
از فردا.
امروز، نه.
من امروز شاد خواهم بود،
و هر روز
- هر قدر هم به تلخی بگذرد -
خواهم گفت:
من از فردا غمگین خواهم بود،
امروز، نه".
این شعر
شبیه چهارراهی در خوابهای من است
که وقتی به آن میرسم
بیتوجه به سبز یا قرمز بودن چراغ
بی اختیار میایستم و
با صدای بوق ماشینها
پیاده میشوم
از خواب
+ + +
انتهای پیام