سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 دی 1403
  • شهادت نواب صفوي، طهماسبي، برادران واحدي و ذوالقدر از فداييان اسلام، 1334 هـ ش
17 رجب 1446
    Thursday 16 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      كسي كه واعظي دروني نداشته باشد ، موعظه هاي مردم سودي به او نمي رساند. امام محمد باقر(ع)

      پنجشنبه ۲۷ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      سمیرا زمانی منفرد شاعر کوهدشتی
      ارسال شده توسط

      لیلا طیبی (صحرا)

      در تاریخ : ۳ ساعت پیش
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴ | نظرات : ۰

      بانو "سمیرا زمانی‌ منفرد" شاعر و نویسنده‌ی لرستانی، زاده‌ی تیر ماه ۱۳۶۷ خورشیدی، در کوهدشت است.
      وی که جامعه‌شناسی خوانده است، از ۱۶ سالگی، ساکن کرمانشاه شده است.
      وی در سال ۱۳۹۸ در جشنواره‌ی منطقه‌ای پرژه کامیاران، در بخش شعر عنوان سوم مشترک را به دست آورد.
      کتاب «بەلۆێی گ زوور نیاشتێ» نخستین کتاب اوست که داستانی‌ست کودکانه به زبان لکی که در فروردین ۱۴۰۱ توسط نشر باشور چاپ و منتشر شد.

      ◇ نمونه‌ی شعر لکی:
      (۱)
      قیامت ئَر دلم مَن 
      ئِه آیلی مه گوری گَنِم چیا بیم 
      ئَه جوره عاشق تو تنیا بیم 
      مَپِل و هومیون کتَنَر ئَه دوُیره
      چوی بووی بیکس ئَر در مال حسوُیره
      پَراو و بیستوین بینه رفیقم 
      بورن بوشن ارا حالیم مه تیقِم؟
      اژ ئَه روژا گه ئَژ گَنِم جیا بیم 
      وَه ظاهر ژِن،وَه باطن چوُی پیابیم 
      مه بالابرز انارلُو چَم رنگینم 
      ئَرا چَمَه اگر روژی تو نُوینِم؟
      دلم باور نکردویتی ژیاینی 
      چم ئَرسر ری که تو چینه نیاینی 
      دلم طاقت ناوردی ئی لاوارَه
      پریشون بو شُوه کی تا ایواره
      تو که داخت منیشت ئَر سر دلِ مه 
      پژاره ت چوُی بیَه سَه منزل مِه 
      خَوَر دَسگیرونیت تا بیستوُین هَت 
      دلم ئَژ ئَه کَت وکُتیژه دی کَت 
      خداحافظ تون و دسگیرونت بو 
      بیلا دل مِه هموُیشَه ویرونت بو 
      خدا وِژ پی وَه راز دل مه بِردی
      ئَه وَختَه هَت خَوشی بارِ تو کِردی
      مَزونستی خُوَشیت هِرَنگ دِلِمَه 
      خَنَه تو سو چراخِ منزلمه.

      ◇ نمونه‌ی شعر فارسی:
      (۱)
      نرگس 
      نام کوچکی بود که شهر 
      چند تکه شب را
      زیر پلک‌هایش 
      لای موهایش 
      گم می‌کرد
      نرگس 
      آنقدر گرسنه بود
      که کودکان از شقیقه‌ها 
      تا گوشه‌ی لبش قد می‌کشیدند 
      و هر بار که خورشید به تن شهر دست می‌کشید 
      بیشتر دل مردمش تنگ می‌شد 
      زنان آبستن 
      کمی بیشتر درد می‌کشیدند 
      و کودکان ابلهانه‌ایی از لای ران‌هایشان
      به شهر سرایت می‌کرد
      نرگس 
      نام گلی بود که در گلفروشی‌های شهر 
      علاف چند مشتری می‌شد 
      گاهی 
      می‌خشکید زیر نگاه‌های آفتاب ندیده
      و گاهی می‌خندید 
      زیر رطوبت باران‌های مصنوعی 
      نرگس 
      گاهی زنی می‌شد 
      که مرد از گلویش می‌رفت پایین 
      و با هر طلوع 
      عق می‌زدش توی توالت‌های اوین.

      (۲)
      بغضی به جا مانده از
      آخرین باران
      می‌فشارد
      گلوی باغ را
      حک بر دیواره‌ی غار
      تا از میان سایه‌ها 
      یک دل

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۳۸۸ در تاریخ ۳ ساعت پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1