سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        تسلیم نشی بردی
        ارسال شده توسط

        شهرزاد شهریار

        در تاریخ : حدود ۱ ماه پیش
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۹ | نظرات : ۴

        در غروب غربت خزان ،پشت حصار پنجره درمسلخ غبار درد ها و افکار همیشگی و زخمی از دست و پنجه نرم کردن هایم با نقاب  زندگی به آغوش تنهایی ملال آور خود پناه میبرم.
        این افکار. و درد ها مانند بیماری ناعلاجی دارند من را از پای در می‌آورند .
        اندیشیدن به آنچه که میدانم ،آنچه می خواهم را ویران می کند.
        اندیشیدن به اینکه چرا کسی یادم نمیکند و چرا از یادها رفته ام عذابم میدهد.
        آری این افکار من را به سر حد جنون میرسانند و بند بند وجودم را تازیانه می زنند .
        در کوله پشتی ام  در مسیر آینده همواره سنگینی دفتر گذشته ها شانه های نحیفم را آزار میدهد و مرا از گام های بعدباز میدارد .
        در این هنگام ابر سیاه غم و اندوه ،اسمان دلم را می پوشاند و بغضی به بزرگی سنگ در گلوی من ،تاب بازی می کند .
        در حین فکر کردن به خستگی و تنهایی معصومانه ام ،بغضم می‌ترکد و ابرهای سیاه غم و اندوه شروع به باریدن میکند و اشک هایم در پی مسابقه ناجوان مردانه ای یکی پس از دیگری چون مروارید می غلطند و مهمان صورتم میشوند و من را در سیل خود غرق میکنند.
        ناگهان ندای در دلم می‌شنوم که چقدر زود و چه غم انگیز و حقیرانه شکست را پذیرفتی و حال مانند میلیون ها انسان شکست خورده که در سراسر جهان زندگی نمی‌کنند و فقط روز و شب سر میکنند و در گوشه ای منتظر رسیدن فرشته مرگشان هستند هستی .حال پس از باختنت چه کسی الگوی نسل هایت میشود برای امید به آینده برای ادامه زندگیشان . این ندا قلبم رو به درد می‌آورد ،باید برخیزم نه تنها برای خودم بلکه برای آیندگانم بجنگم تا که امید بازنده ی این بازی نشود و سر خم نکند مقابل ناامیدی ها .
        درست هست که اطرافیانم بی رحمانه تنهایم گذاشتند ولی خدا با من هست من هنوز در نداشته هایم خدا را دارم  ،اری باید با آجرهای شکستی که دورچین کرده ام و با آنها دیواری به دور خود کشیده ام را خراب کنم و با هر اجرش پله ای بسازم برای رسیدن به موفقیت ها و  کوله پشتی ام را زمین بگذارم دفتر گذشته ها را بردارم و مرور کنم و از هر برگه اش درسی بگیرم برای ساخت آینده .
        من باید بجنگم نه تنها برای خودم بلکه برای آیندگانم الگویی بشوم برای ادامه زندگیشان و قصه پشتکارم لالایی شود برای امید به فردایشان  .
        شکست پایان کار من نیست و تاریخ را انسان های پیروز نوشته اند 
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۱۶۸ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        حدود ۱ ماه پیش
        خوب بود و امیدوارانه ولی اگه یکم از شعار دادن فاصله می گرفتید دلچسب‌تر می‌شد...
        درود بر شما بانوی عزیز خندانک
        شاد باشید و در ضمن خوش آمدید خندانک
        شهرزاد شهریار
        شهرزاد شهریار
        حدود ۱ ماه پیش
        سپاس از لطف شما اولین نوشته من بود
        در مطالب بعدی کمتر شعار میدم 😂🤧💪
        ممنونم شاهزاده خانوم از لطفتان خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        حدود ۱ ماه پیش
        خندانک خندانک
        شهرزاد شهریار
        شهرزاد شهریار
        حدود ۱ ماه پیش
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2