سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 19 اسفند 1403
    10 رمضان 1446
    • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
    Sunday 9 Mar 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۱۹ اسفند

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      داستان عجیب تحول سنایی غزنوی
      ارسال شده توسط

      حسن حسینی

      در تاریخ : شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۰۳:۵۸
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۶۶۳ | نظرات : ۴

      ابوالمجدودبن آدم سنایی غزنوی را باید یکی از شاعران و حکیمان معروف ایرانی در قرن پنجم و اوایل قرن ششم به حساب آورد .یکی از جنبه های عجیب و قابل تامل زندگی سنایی غزنوی را باید دگرگونی احوال و تحول در شعر او دانست شاعری که مدایح اغراق آمیز و چاپلوسانه اش زبانزد خاص و عام بود به ناگاه دچار تحول می شود و در اشعار بیشمار خود تا بدانجا پیش می رودکه در یکایک بیت هایش از آرمانشهری صحبت می کند که در آن اثری از نابسامانی و ظلم نباشد اما این تحول چگونه ایجاد می شود ؟ برخی تذکره نویسان به ذکر قصه ای در احوال او پرداخته اند که شنیدنش خالی از لطف نیست:سنایی که شاعری مدیحه سرای بود زمانی از کنار گلخن حمامی عبور می کند ومتوجه می شود یکی از بزرگان  عصر به نام دیوانه ی لای خوار با ساقی خود می گوید: پرکن قدحی تا به کوری چشم ابراهیمک غزنوی بنوشم . ساقی گفت: ابراهیم پادشاهی ست عادل مزمت او مگوی .دیوانه گفت "بلی همچنین است اما مردکی نا خشنود و بی انصاف است غزنین را فتح نکرده میل ولایت دیگر داردو آن قدح را نوشید و به ساقی گفت: قدحی دیگر پرکن تا به کوری چشم سناییک غزنوی بنوشم .ساقی گفت: در باب سنایی زبان طعنه دراز مکن که او مردی مقبول خاص و عام است دیوانه گفت: او مردکی احمق است لاف و گزافی چتد فراهم آورده وشعر نام نهاده و از روی طمع هر روز مدح دیگری می کند و این قدر نمی داندکه او را برای هرزه گویی نیافریده انداگر در روزحساب از او بپرسند برای حضرت حق چه آورده ای چه عذر خواهد آورد ؟ نقل می کنند حکیم سنایی غزنوی چون این سخنان شنید بیهوش شد و دل او از دنیا سرد شد و دیوان مدح ملوک را در آب انداخت و زهد را شعار خود ساخت.

      منابع :1- دیوان سنایی غزنوی به اهتمام مدرس رضوی ، انتشارات سنایی ، 1362
      2 - تازیانه های سلوک ، محمد رضاشفیعی کدکنی، نشر آگه ،1388

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۴۷۱ در تاریخ شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۰۳:۵۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2