سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        غرور
        ارسال شده توسط

        سعید صادقی (بینا)

        در تاریخ : شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۰۳:۳۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۷۲ | نظرات : ۱۴

        بسم الله الرحمن الرحیم

        غرور، یکی از صفات رذیله است، که باعث می‌شود انسان دلخوش به چیزى كه موافق هوای نفس و تمایل طبع انسانی است، شود.

        فهرست مندرجات
        ۱ - تعریف لغوی غرور
        ۲ - تعریف اصطلاحی غرور
        ۳ - ریشه‌های غرور
               ۳.۱ - جهل و نادانی
               ۳.۲ - کمبود ظرفیت
               ۳.۳ - عقده حقارت
               ۳.۴ - شیطان و نفس اماره
        ۴ - زمینه داران غرور
               ۴.۱ - کافران
               ۴.۲ - گنهکاران
               ۴.۳ - عابدان غافل
               ۴.۴ - جویندگان علم
               ۴.۵ - صاحبان مال و مکنت
        ۵ - دنیا متاع غرور
        ۶ - راه‌های درمان غرور
               ۶.۱ - یادآوری اصل و پایان خویش
               ۶.۲ - تواضع کردن و توجه به هدف خلقت
               ۶.۳ - تفکر در آفرینش هستی

        ۱ - تعریف لغوی غرور
         
        واژه غرور در لغت به معنای فریب خوردن و فریفته شدن و گول خوردن می‌باشد 

        ۲ - تعریف اصطلاحی غرور

        و در اصطلاح عبارت است از «اعتماد و تکیه کردن نفس به آنچه که مطابق هوی و هوس باشد و طبع انسان به خاطر شبهه‌افکنی و فریب شیطان به آن گرایش یابد. پس هرکس بر اساس شبهه فاسدی معتقد شود که در دنیا یا آخرت به خیر و سعادت رسیده مغرور است». 

        غرور یکی از مرضهای قلبی است که انسان را از درون تهی می‌کند و اعمال و رفتار انسان را نابود می‌کند و در حقیقت به جای اینکه پروردگار بی‌همتا را پرستش کند از نفس، مال، مقام و علمش بتی ساخته و آنها را عبادت می‌کند.
        امام خمینی غرور را، فریفته شدن به چیزی که موافق میل نفس است، می داند.
         شخص مغرور و اوامر الهی را سست می‌کند و آنها را کوچک می‌شمارد؛ از این رو غرور از جنود و لشکریان شیطان و جهل است. 
         از جمله اصناف مغروران، اهل علم و عبادت هستند؛ عالمی که مبتلا به غرور باشد، ضررش از دیگران بیشتر است.
         اهل عبادت و اهل سلوک نیز ممکن است به سبب عبادت و کمالات باطنی غرور پیدا کنند و همین امر سبب شود که از طی طریق حق باز بمانند، بلکه به عقب بازگردند.
         
        ۳ - ریشه‌های غرور

        ۳.۱ - جهل و نادانی
         
        انسان سراسر ضعف و عجز وناتوانی است، هزاران نقص و نیاز وجودش را فراگرفته و در اثر ناآگاهی از حقیقت خویش، امتیازات و کمالاتی را در خود توهم کرده به غرور مبتلا می‌گردد و به سبب علاقه شدید به خویشتن، دیگران را پایین‌تر و فاقد کمالات به حساب می‌آورد و به خاطر غرور، دیگر نمی‌تواند حقیقت را تشخیص دهد و پیوسته در مسیر گمراهی گام برمی‌دارد.
         
        ۳.۲ - کمبود ظرفیت
         
        انسانها از نظر استعدادهای درونی یکسان نبوده و دارای قابلیت‌ها و ظرفیت‌های متفاوت می‌باشند. برخی با مشاهده کم‌ترین امتیاز مادی یا مقام و مرتبه معنوی خود را گم‌کرده، آنچنان مست غرور و تکبر می‌شوند که گویی قلّه‌های کمال و مدارج بلند علم و معرفت را فتح کرده‌اند:
        ولی اگر به دید انصاف نظر شود اولاً معلوم نیست که برتری‌ها و فضیلت‌های شخص مغرور دارای ارزشی حقیقی باشد ثانیاً بر فرض دارا بودن ارزش حقیقی اصولاً از ما نیست،
        بلکه در حقیقت، امانت و عاریه‌ای است که در اختیار ما قرار گرفته و صاحب اصلی آن آفریننده آسمان‌ها و زمین است و خردمند را شایسته نیست که به آنچه در حقیقت از دیگری است فخر بفروشد و مباهات نماید، خصوصاً اگر مایه افتخار خود را در معرض فنا و نابودی ببیند.
         
        ۳.۳ - عقده حقارت
         
        یکی دیگر از ریشه‌های غرور، عقده حقارت و نوعی پستی و ذلت است که شخص مغرور در باطن خویش احساس می‌کند و با ابزار بزرگی و دست زدن به کارهایی که شایسته او نیست می‌کوشد تا حقارت درونی خویش را از مردم پنهان کرده و شکست و واماندگی خود را از قافله ره‌پویان طریق کمال و سعادت جبران نماید.
        امام صادق(ع) می‌فرمایند:
        «هیچ کس لاف بزرگی نمی‌زند مگر به خاطر ذلّتی که درخود احساس می‌نماید» 

        روان‌شناسان و دانشمندان امور تربیتی بر این نکته تأکید دارند که هر نوع انگیزه برتری خواهی و کبر و غرور ریشه در احساس عدم امنیت روحی داشته و از عقده حقارت نشأت می‌گیرد.
         
        ۳.۴ - شیطان و نفس اماره
         
        امام خمینی منشا غرور را شیطان و نفس اماره می‌داند
         که با نیرنگ‌ها و مکاید، انسان را به امری که مطابق میل و طبع اوست می‌کشاند و از آخرت دور می‌سازد؛ از این رو اگر کارهای انسان با خودخواهی و غرور همراه شود، مبداء شکست انسان و هلاکت ابدی اوست.
         همچنین از اسباب غرور بسنده کردن افراد به ظواهر می‌باشد؛ زیرا گاهی شخص گمان می‌کند آنچه در آیات و روایات آمده با فکر خود و ظهور عرفی درک می‌کند و این غروری است که از وسوسه‌های شیطانی نشات می‌گیرد.

        ۴ - زمینه داران غرور

        ۴.۱ - کافران
         
        گروهی از کافران را زندگی دنیا فریفته است و گروه دیگر را شیطان فریب می‌دهد. آنان، دنیای زودگذر را برای خودشان اصل و هدف انتخاب کرده‌اند و به خاطر همین تا آنجا که بتوانند تاخت‌وتاز کرده تا مرحله فرعون و نمرود و معاویه و یزید شدن پیش می‌روند؛
        آنان برابر حق قرار گرفته‌اند و خدا آنان را به حال خودشان رها کرده و به سبب نعمتهای ظاهری دنیا فکر می‌کنند که از عذاب ایمن هستند درحالی‌که اینگونه نیست.
        قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «اینها همان کسانی هستند که آخرت را به زندگی دنیا فروخته‌اند، لذا مجازات آنها تخفیفی داده نمی‌شود و کسی آنها را یاری نخواهد کرد.» 

        ۴.۲ - گنهکاران
         
        کسانی هستند که از گناه دوری نمی‌کنند و می‌گویند خدا بخشنده است و ما به عفو و گذشت او امیدواریم. آنها به این امید تکیه دارند و در اعمال خود سهل‌انگار هستند و گمان می‌کنند چنین امیدواری مقام ستوده‌ای در دین است،‌ چنین افرادی خود را از غضب الهی، ایمن می‌دانند.
        پیامبر(ص) می‌فرمایند:«شخص هوشیار کسی است که نفس خود را به خدمت گیرد و برای پس از مرگ تلاش کند و فرمود احمق کسی است که از هوای نفسانی پیروی کند و به خدا آرزو (امید‌بی‌جا) داشته باشد». 

        امیدواری صحیح به خداوند جایی است که شخص گنهکار از گناهان خویش پشیمان شود و توبه کند.
        چنین شخصی باید به خدای کریم امیدوار باشد، چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است و به درگاه پروردگارتان توبه کنید و در برابر او تسلیم شوید» 

        ۴.۳ - عابدان غافل
         
        هنگامی که انسان خود را از چیزی برخوردار می‌بیند که دیگران فاقد آن هستند، به تناسب بالا بودن ارزش آن و کمبود ظرفیت خود، شا‌د شده و به خود می‌بالد. کسی که موفق به عبادت می‌شود در اثر غفلت و کمبود ظرفیت، خود را برتر از دیگران پنداشته و غرور دامن‌گیر او می‌گردد؛
        بامداد شبی که پیامبر(ص) به معراج تشریف بردند شیطان خدمت آن حضرت مشرّف شد و عرض کرد؛ یا رسول الله! شب گذشته که به معراج تشریف بردید در آسمان چهارم منبری شکسته و سوخته و به رو افتاده بود، می‌دانید آن منبر از آن کیست؟ فرمودند: از کیست؟ عرض کرد: آن منبر از من بود بالای آن می‌نشستم؛ تمام ملائکه از عبادت من تعجب می‌نمودند، ناگاه دیدم امر برعکس شد و اینک کسی در پیشگاه خداوند از من بدتر نیست. یا محمد مبادا به خودت غرور راه دهی، چه آنکه از کارهایی است که کسی از عواقب آن آگاه نیست. 
         چنین افرادی باید توجه داشته باشند که توفیق این عبادت اندک از خداست، علاوه بر آن معلوم نیست عبادت شخص حتماً مقبول درگاه حق واقع شده باشد.
         
        ۴.۴ - جویندگان علم
         
        غرور علمی، آفت خطرناکی است که همواره جویندگان علم را تهدید کرده و سرچشمه مفاسد فراوانی در جهان گشته است. 
        به جرأت می‌توان گفت که اکثر قریب به اتفاق کسانی که در مسیر تحصیل علم و کسب دانش گام برمی‌دارند، چنانچه در مقام ا صلاح نفس و تهذیب و خودسازی نباشند، به این بیماری خطرناک گرفتار خواهند شد و رهایی از آن نیز جز با تلاش‌های گسترده و مجاهدت‌های بسیار سخت میسّر نمی‌گردد
        و در روایتی از امام صادق(ع) تحصیل‌کنندگان علم به سه دسته تقسیم شده‌اند که از جمله آنان کسی است که علم را برای برتری‌جویی و فریفتن دیگران می‌طلبد؛ چنین شخصی نیرنگ‌باز است و بر همدوشان خود گردن فرازی می‌کند و در پایان روایت آمده که چنین فردی دینش را از دست می‌دهد. 

        ۴.۵ - صاحبان مال و مکنت
         
        افراد کم ظرفیت‌ هنگامی که به مال و منال دست می‌یابند خود را گم کرده، مست غرور می‌شوند 
        چنانکه امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:«چهار نوع مستی وجود دارد: مستی شراب، مستی مال، مستی خواب و مستی ریاست و قدرت». 
        برای چنین افرادی، مال و ثروت و حسب و نسب، پُست و مقام، قدرت و سلطنت، فرزند و فامیل، مرید و هوادار و امثال آنها اصل است.
        به همین جهت با برخورداری از کم‌ترین امتیازی از این قبیل، مغرور آن‌ها شده و آن‌چنان در پندار باطل فرو می‌روند که برای هیچ‌کس ارزشی قایل نبوده و آبرو و حیثیت دیگران در نظرشان بی‌ارزش جلوه می‌کند و از این حقیقت غافلند که دنیا و زرق آن دیر نمی‌پاید و به زودی همه آن‌ها همچون خود آنان دستخوش باد فنا و طعمه مرگ و نیستی خواهد شد و چیزی که زوال می‌پذیرد شایسته غرور و بزرگی نباشد.

        ۵ - دنیا متاع غرور
         
        بیشترین عاملی که باعث فریب خوردن انسان می‌شود زرق و برق‌های زودگذر دنیوی است که با دل‌بستن به مطامع دنیوی روشنی توحیدی درونی انسان خاموش می‌شود و دیگر نمی‌تواند هدف اصلی را ببیند و راه را گم می‌کند و در دره منیت و خودخواهی سقوط می‌کند حضرت علی(ع) می‌فرمایند:«دل‌بستن به دنیا، بزرگترین فریب است» 
        و در جای دیگر می‌فرمایند:«از فریب دنیا بپرهیزید؛ زیرا دنیا هر خوبی و نعمتی که فریبکارانه به انسان دهد، همواره پس می‌گیرد و کسی را که به دنیا دل ببندد و در آن‌جا خوش کند، کوچ دهد» 
        باید از گذشتگان عبرت بگیریم؛ کسانی که از هرگونه امکانات و آسایش دنیوی بهره‌مند بودند و زر و زور مادی قابل توجهی داشتند ولی امروزه نه از خودشان اثری هست و نه از کاخها و ثروتشان اثری دیده می‌شود و نعمت و موقعیت همچون سایه‌ای زودگذر است و انسان خردمند هیچگاه فریب دنیا را نمی‌خورد و همیشه هدف اصلی که همان رسیدن به کمال انسانیت است را دنبال می‌کند و در جاهایی که احتمال لغزش وجود داشته باشد پا نمی‌نهند.
         
        ۶ - راه‌های درمان غرور

        ۶.۱ - یادآوری اصل و پایان خویش
         
        اگر انسانی به نوع آفرینش خویش دقت کند در می‌یابد که از آب نجس بدبو به وجود آمده و در آخر تبدیل به مرداری می‌شود که اگر چند روز در بیرون بماند بوی متعفن او همه‌جا را فرا می‌گیرد و بهترین عزیزان نیز از او فرار می‌کند.
        امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود نقل می‌کنند که امیرمؤمنان(ع) فرمودند:
        «در شگفتم از آدمی که آغازش نطفه، پایانش مردار و در این بین حامل کثافات است چگونه تکبر می‌ورزد» 
         مهلّب بن ابی‌صفره که از جانب عبدالملک مروان، والی خراسان بود روزی جامه نفیس و گران‌قیمتی بر تن کرده و با تکبر فراوان عبور می‌کرد. شخصی به او گفت: ای بنده خدا راه رفتن به این شکل مورد خشم خدا و رسول است. مهلّب گفت: مرا می‌شناسی؟ پاسخ داد: آری می‌شناسم؛ در آغاز نطفه کثیفی بوده‌ای و سرانجام مردار خبیثی خواهی شد و در این بنین حمّال کثافاتی! مهلّب پس از این هشدار از رفتار تکبّرآمیز خود دست برداشت». 

        ۶.۲ - تواضع کردن و توجه به هدف خلقت
         
        یکی از عوامل از بین رفتن غرور در انسان، تواضع می‌باشد و باید گونه‌های مختلف تواضع را در این زمینه مراعات کند مثلاً یکی از آنها سلام دادن به دیگران است و یا متواضعانه و نرم با مردم سخن بگوید و سعی کند دیگران را برخود مقدم بدارد و بیشتر با فقیران نشست و برخاست کند در حدیثی از رسول اکرم(ص) آمده است:
        «هرکس برای خدا تواضع کند خداوند او را از مقام رفیع بهره‌مند سازد و هرکس تکبر و غرور ورزد خداوند خوارش می‌کند.» 
        و در حدیثی از حضرت علی(ع) آمده است:
        « به سبب تواضع کردن با تکبر و غرور مبارزه کنید» 

        ۶.۳ - تفكر در آفرينش هستي
         
        اگر انسان نظاره‌گر عالم هستي باشد عجز و ناتواني خود را در مي‌يابد و اگر تمام انسانها گرد هم آيند تا بال پشه‌اي را به وجود آورند از انجام چنين كاري ناتوان خواهند بود وحتي اگر انسان در خودش تأمل نمايد مشاهده مي‌كند خداوند چه کارخانه عظيمي را در وجود او نهادینه كرده و همه آنان با نظم و ترتیب حيرت‌آوري به كار خود مشغول‌ هستند؛ در این هنگام است که انسان خود به خود عظمت خدا را اذعان می‌کند و از کبر و غرور در امان می‌ماند.
         
        منبع نت

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۳۷۰ در تاریخ شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۰۳:۳۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        نرگس زند (آرامش)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۰۹:۲۱
        درود وعرض ارادت خدمت برادر بزرگوارم خندانک
        سپاس بابت مطالب ارزشمندی که ارسال می کنید خندانک
        غرور بی جا همیشه باعث نابودی خود فرد میشه ..
        همیشه سلامت وسعادتمند باشید خندانک
        جواد مهدی پور
        جواد مهدی پور
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۰۹:۲۷
        خندانک درود بر شما بانو آرامش گرامی خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۲:۵۷
        درود بیکران
        خدمت خواهر ارجمندم
        ممنونم از پیگیری مطالب ارسالی بنده
        که امیدوارم در خودم در وهله ی اول
        و بعد برای مخاطبین اثری داشته باشد

        درود بیکران خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۸:۴۲
        درود ها بر جناب دکتر بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        جواد مهدی پور
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۰۹:۲۶
        درود بر شما جناب صادقی گرامی

        مطالب ارزشمندی را ارسال کردید

        زنده باشید به مهر

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۲:۵۸
        درود بیکران خدمتتان
        جناب مهدی پور ارجمند
        ممنونم و امیدوارم مفید فایده
        قرار بگیرند خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۰۹:۳۴
        درود بر شما جناب صادقی عریز خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۲:۵۸
        درود ها جناب انصاری ارجمند خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۰:۳۹
        درود بر جناب صادقی عزیز..
        زیبا و آموزنده..
        خندانک خندانک

        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۲:۵۸
        درود بیکران خدمتتان
        جناب نجفی ارجمند خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۳:۱۹
        درودبرشما سعید جان عزیزم بسیار عالی بود شما دعوت هستید به وبلاگ جهان سخت منتظر حضورگرمتون هستم 💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵
        🩵💙💙💙
        💙💙💙
        🩵🩵
        💙🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        يکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲ ۱۲:۵۶
        سلام و درود جواد عزیزم
        بله حتما سر خواهم زد
        درود بر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۲۱:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        يکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲ ۱۲:۵۶
        درود بیکران خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1