بسم الله الرحمن الرحیم
حُبّ دنیا بهمعنی علاقه و دلبستگی به آن که در قرآن و روایات معصومان نکوهش شده است. برخی عالمان اسلامی، معتقدند، علاقهٔ به دنیا اگر برای تأمین لذت باشد مذموم و ناپسند است، ولی اگر وسیلهٔ اصلاح امور اُخروی باشد، پسندیده است.
برای حب دنیا آثاری همچون: آرزوهای طولانی، حِرص، بُخل، حسرت، ذلّت و کشیده شدن به گناه بیان شده است. حب دنیا از امور فطریِ انسان قلمداد شده است اما در صورت دلبستگی بیش از حد انسان به دنیا بهگونهای که آخرت را فراموش کند سبب ناپسند شمردن آن میشود. برخی ضعف ایمان به آخرت و نیز خواهشهای نفسانی را از ریشههای حب دنیای ناپسند برشمردهاند.
از جمله راههای از بین بردن حب دنیا از دل، انفاق مالی و نیز اندیشیدن درباره ماهیت دنیا و مقایسه آن با عالم آخرت دانسته شده است؛ همچنین تلاوت قرآن همراه با تفکر در آیات را در این زمینه مؤثر میدانند.
جایگاه و مفهومشناسی
حبّ دنیا بهمعنی علاقه و دلبستگی به آن است.[۱] مفسران قرآن آیات متعددی[یادداشت ۱] را درصدد نکوهش دنیا و محبتِ آن دانستهاند.[۲] در برخی منابع از پیامبر(ص) نقل شده است، حب دنیا منشأ هر گناه و خطایی است.[۳] بعضی کتابهای حدیثی مانند الکافی و ثواب الاعمال بخش مستقلی را به حب دنیا اختصاص داده و احادیث معصومان را در ذیل آن گردآوری نمودهاند.[
محدث نوری در مستدرک الوسائل روایتی از حضرت عیسی نقل کرده که سنگدلی را نتیجه خشکی چشم (نگریستن) و آن را نتیجه زیادی گناهان و گناهان زیاد را برخواسته از حب دنیا و در نهایت دوستی دنیا را به عنوان ریشه هر گناه و خطایی برشمرده است.[۵]
البته از نگاه عالمان اسلامی، دوستیِ دنیا و بهدست آوردن مال و مقام به طور مطلق مورد نکوهش نیست،[۶] ملا احمد نراقی دنیا را به مذموم و ممدوح تقسیم کرده[۷] و معتقد است نگاه و علاقه به دنیا اگر برای تأمین لذت و شهوت باشد، مذموم است، ولی اگر وسیله رسیدن به آخرت و اصلاح آن باشد، ممدوح.[۸] در کتاب سرائر نیز حدیثی نقل شده که ابنابییعفور به امام صادق(ع) میگوید ما دنیا را دوست میداریم. حضرت میپرسند: با محبت دنیا میخواهی چه کنی؟ پاسخ میدهد: میخواهم ازدواج کنم، حج بهجا آورم، خرجیِ خانوادهام را بدهم و به برادرانم بخشش کنم. امام فرمودند: اینها از مسائل دنیا نیست، بلکه مربوط به آخرت است.
پیامدهای حب دنیا
در منابع دینی و اخلاقی، آثار و پیامدهای متعددی برای حب دنیا بیان شده است؛ از جمله:
آرزوهای طولانی؛ اُنس با لذتهای دنیوی موجب میل به بقا در دنیا و آرزوهای طولانی و باطل میشود.[۱۰]
حسرت در دنیا؛ علاقه زیاد به دنیا و عدم امکان تحقق همهٔ خواستهها، موجب حسرت در برابر آرزوهای ناکام میگردد.[۱۱]
حِرص، که از قویترین و مشهورترین آثار حب دنیا از آن یاد شده است.[۱۲]
بُخل و خساست؛ محمدمهدی نراقی از عالمان اخلاق، بخل را نتیجه حب دنیا شمرده است.[۱۳]
ذلّت و خواری؛ کسی که دلباخته دنیاست، از مرگ میهراسد و حاضر است برای زندگی بیشتر، تن به هر ذلتی دهد.[۱۴]
مایهٔ طغیان و گناه؛ حب دنیا در روح انسان حالت طغیان ایجادکرده[۱۵] و باب گناه را بر روی انسان میگشاید.[۱۶]
بیمسؤولیتی و ترک وظیفه؛[۱۷] قرآن کریم، کسانی که در جهاد شرکت نمیکردند را سرزش نموده و میفرماید آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شدهاید؟[۱۸]
امام خمینی حب دنیا را سبب اصلی بیماریهای قلبی شمرده[۱۹] و آثار سوء دنیاطلبی در عالمان و مسؤولین را شدیدتر و موجب بدبینی مردم و فساد جامعه میدانست.
فرازی ازمناجاتالزاهدین امام سجاد(ع):
إِلٰهِى... أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيا مِنْ قُلُوبِنا كَما فَعَلْتَ بِالصَّالِحِينَ مِنْ صَفْوَتِكَ وَالْأَبْرارِ مِنْ خَاصَّتِكَ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، وَيَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ.
خدایا...محبّت دنیا را از دل ما بیرون بر، آنگونه که درباره نیکوکاران برگزیدهات و خاصان نیکوکردارت انجام دادی، بهحق مهربانیات ای مهربانترین مهربانان و ای گرامیترین گرامیان.
* منبع: مفاتیح الجنان، مناجات خمس عشرة، مناجات الزاهدین، ترجمه حسین انصاری انریشه حب دنیا
حب دنیا از امور فطری[۲۱] و در عین حال بیپایان، برای انسان شمرده میشود.[۲۲] مرتضی مطهری از اندیشمندان اسلامی، اصل این حب را مایه رشد و تکامل بشر دانسته، ولی سرگرم شدن و اکتفا به آن را مذموم میداند.[۲۳] بهگفته امام خمینی در شرح حدیث ششم از کتاب چهل حدیث، ممکن است عالَم آخرت با برهان برای انسان به اثبات رسد، ولی وقتی ایمان قلبی به آن نداشته باشد، حب دنیا در وجودش رو به فزونی مینهد.[۲۴]
در همین راستا، برخی حب دنیا را اثر مستقیم خواهشهای نفسانی دانسته[۲۵] و معتقدند انسان این اختیار را دارد که با کنترل نفس، مانع ازدیاد این محبت شود یا با رهاسازی آن، از امور معنوی و تقرب خدا دور گردد.[
امام صادق(ع)
روزی حضرت عیسی(ع) از روستایی عبور میکرد که تمام اهل آن به عذاب الهی هلاک شده بودند. یکی از حواریون گفت: یا روح اللَّه از خدا بخواه اینان را زنده کند تا به ما بگویند چه کردند که به این عذاب گرفتار شدهاند. شبهنگام حضرت عیسی اهل روستا را ندا داد. یکی از آنها پاسخ داد چه میگویی ای روح الله؟ فرمود: وای بر شما! چه عملی داشتید که اینگونه مُردهاید. پاسخ داد: پرستش طاغوت، حب دنیا بههمراه ترس اندک از خدا و آرزوی طولانی... سپس حضرت از او پرسید: علاقه شما به دنیا چگونه و چه مقدار بود؟ عرض کرد: علاقه ما به دنیا مثل علاقه طفل به مادرش بود. هنگامی که دنیا به ما روی میآورد شاد و خوشحال میشدیم و وقتی به ما پشت میکرد اشک میریختیم و محزون میشدیم.
راه زدودن حب دنیا
از راههای از بین بردن حب دنیا، اندیشیدن درباره ماهیت دنیا دانسته شده است.[۲۸] به گفته محمدتقی مصباح یزدی فیلسوف اسلامی، قرآن بین دنیا و آخرت مقایسههایی انجام داده که تأمل در آنها میتواند انسان را به این نکته برساند که دنیا پایدار نیست؛ مثلا مضمون آیه «ما عندکم ینفد و ما عند الله باق»؛[۲۹] (آنچه نزد شماست نابود میشود و آنچه نزد خداست باقی میماند) یک استدلال عقلی است؛ یعنی بر فرض که لذایذی در دنیا فراهم باشد، ولی همه از بین میرود؛ از آن طرف لذتهای آخرت پایدار بوده و - طبق آیه ۱۷ سوره سجده - به لحاظ مقدار نیز بینهایت است.[۳۰] فرد مسلمان معمولا به این مطالب آگاه است، ولی چهبسا دچار فراموشی میشود؛ ازاینرو مصباح یزدی یکی از فواید مطالعه قرآن را یادآوری معلوماتی میداند که انسان آنها را از پیش آموخته است.[۳۱]
راه دیگر برای زدودن حب دنیا، صدقه و انفاق مستحبی و پرداخت واجبات مالی همچون خمس و زکات معرفی شده[۳۲] و آیاتی از قرآن کریم را بیانگر آن دانستهاند؛[یادداشت ۲] زیرا وقتی انسان آنچه را که با زحمت به دست آورده و دوست دارد انفاق میکند عملا دل از آن میکَند و این رفتار بر قلب اثر میگذارد.
منبع:نت