سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        حجاب
        ارسال شده توسط

        سعید صادقی (بینا)

        در تاریخ : چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۰۹:۳۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۴۵ | نظرات : ۶۶

        بسم الله الرحمن الرحیم
         
        کلمه ی حجاب از دید عارفانه مفهومی عمیق دارد و میشه گفت همه ی درد سر ها از آنجا نشات گرفته است که بین پیمان ازلی عبد و معبود که فرمود:
         
        وإِذ أَخذ ربّك من بني‌ءَادم من ظهورهم ذريّتهم و أَشهدهم علي أَنفسهم أَلست بربّكم قالوا بلي 
         
        که همه ی ما عهد بستیم که پروردگارمان الله است. و حقیقت عالم لقاء الله و رجوع به معبود ِ حی لا یموت است(که این لقاء و دیدار و ارجاء لزوما بدان معنا نیست که بعد از مرگ اتفاق بیفتد، در آن حال که با هر حالی باشیم چه رو سیاه چه رو سفید مراتب قطع تعلق از دنیا اتفاق خواهد افتاد، مراد در همین دنیاست و گریزی به سخن معصوم که فرمود موتو قبل ان تموتو یعنی بمیرید قبل ازین که بمیرانندتان) حجاب های مختلف ما را غافل از راه عظیم پیش رو کرده است.
        وقتی بانوی عظیم الشان خود را آراسته به حجاب ظاهر میکند، حقیقت کارش چیست؟!!! از جامعه ی الهی و بهشتی دنیوی مان حجاب های گناه و غفلت را چه برای خود و چه برای دیگران بر میدارد. 

        این به چه معناست؟
        یعنی مظهریت بهشت معنوی چند مرتبه جلوتر اتفاق می افتد. چرا که حجابی از حجاب های غفلت و گناه از روی نورانیت و قدوسیت الله در منظر فرد فرد جامعه که ابتدای راه به سوی معبود هستند برداشته میشود. چیزی که کافران از آن کراهت دارند و البته خداوند در قرآن کریم اشاره ی لطیفی به این موضوع میکند:
         
        يُرِيدُونَ لِيطفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ
        مى‏ خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد نور خود را كامل خواهد گردانيد
         
        گوشه ای از دعای پر فیض کمیل: 
        یا نور یا قدوس 
        محل قدوسیت خداوند بسیار جای بحث دارد.
         
        آنقدر حریم کبریایی اعظمی ست که امام علی علیه السلام در یکی از عظیم ترین فراز های مناجات شعبانیه (که در عظمت این مناجات همین بس که تقریبا تمام معصومین مقید بودند آن را بخوانند)
        میفرماید:  إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ أرْواحُنا مُعَلَّقَةً بعِزِّ قُدْسِکَ‏ 
        خدایا كمال جدايى از مخلوقات را، براى رسيدن كامل به خودت به ما ارزانى كن، و ديدگان دلهايمان را به پرتو نگاه به سوى خويش روشن كن، تا ديدگان دل پرده های نور را دريده و به سرچشمه عظمت دست يابد، و جانهايمان آويخته به شکوه قدست گردد.
         
        ببینید چقدر عظمت پشت کلمه ی قدوس نهفته است که بعد از در نوردیدن حجاب های نفسانی و نورانی هنگامه ی آویخته شدن روح به عز قدس میرسد.
         
        پس چقدر مرتبه ی یک بانوی محجبه بالاست.
        و در این معناست که معصوم فرمودند:
         
        حفظ حجاب مساویست با مقام شهادت در راه خدا.
         
        سعید صادقی
        ۱۰ ذی القعده ۱۴۴۰
        ۲۲ تیر ۱۳۹۸

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۲۴۵ در تاریخ چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۰۹:۳۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۰۹:۵۲
        خندانک
        درودبرشما جناب صادقی عزیز خندانک
        پستی بسیار زیباوبجابود
        کامل وعالی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بدون شک جدا از مسائل اعتقادی که شخصی است ومن معتقدم هیچ اجباری نباید درآن باشدوردورازتعصبات الکی ازحق نگذریم حجاب فواید بیشماری دارد ....
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۳۵
        سلام و درود خدمتتان بانو عجم عزیز

        زیبا دیدید و ارج نهادید به پست
        نگاه بنده به کلمه ی حجاب از دید عرفانی بود
        که در نهایت امر در ظاهر آن را روی دوش بانوان عظیم الشان دیدم که البته چه در ظاهر و چه در باطن در آقایان عزیز هم رعایت آن بهشتی ساز است

        درود بر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۰۹:۱۰
        درودبرشما سعید جان عزیزم بسیار عالی نوشتيد احسنت خداقوت عزیزدلم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم قلمتان همیشه سبز ونویسا باشدعزیزدل دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم
        حجاب رل باید درک کرد متاسفانه بعضی آقایون وخانم ها رعایت نمیکنند🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۱۰
        درود فراوان خدمتتان جواد عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۲۱
        درود بر جناب صادقی عزیز..
        احسنت بر شما..
        خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۱۰
        بینهایت سپاس جناب نجفی ارجمند
        درود فراوان بر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۲:۰۲
        درودتان جناب بینا شاعر ارجمند🙏🌹👏🪴🪷🪷☄️🍃🍃🍃☘️☘️🌱

        خدمت شما عارضم مطالب ذیل نظر شخصی ،اعتقادی و مطالعه ی اینجانب میباشد:

        حجاب از کلمه ی حجب مشتق شده که معنای حیا میدهد،زنان ایرانی و قوم اریا مردمانی نجیب و با حیا بوده و خواهند ماند.
        حجاب از اصول دین نمیباشد و محدوده ی انرا نیز در هیچ دینی و کتاب مشخصا اعلام نشده،به عقیده بنده مردان باید مثل اروپاییان خود دار باشند،تجاوز چشمی،حسی و.....نداشته باشند.

        وجود حجاب دلیل بر پاکی جامعه ای نیست که قاطعانه میگویم میزان جرم،جنایت،تجاوز،تن فروشی،خیانت...در ایران به اندازه ی کل اروپاست ،دقت بفرمایید کل اروپا...،در اروپا تن فروشی ،لخت گشتن در خیابان و.....جرم و حتی زندانی و جریمه دارد،پس حجاب باز دارنده نیست،قلب انسان میبایست حجاب داشته باشد نه سر و تن انسان البته باید پوشیده بود نه در این حد که اجبار باشد.
        هیچ چیز اجبارش خوب نیست حتی دین و خدا ،خداوند فرموده در دین اجباری نیست. اما انسانیت اجباریست.

        ایران پوکی استخوان در بانوان بیداد میکند دلیل عدم دریافت نور خورشید و ویتامین D حتما میفرمایید قرصش رو بخورن ،هیچ قرصی جای اصل ویتامین را نخواهد گرفت در ضمن عوارض قرص را نمیتوان نادیده گرفت و خورشید موارد دیگری دارد که هنوز بر بشر ناشناخته است.

        زنان هم دوست دارند موهایشان ازاد و زیبا باشد،ایا مو موجب تحریک کسی میگردد؟ که اگر بگردد اون فرد مشکل جنسی و روانی دارد!!!!

        ایا خداوند به عدم نزول گیری بانکها،اختلاس دولت مردان ،حق الناس،عدم دروغگویی ،عدم ارسال حق ملتی به دیگر کشورها،عدم ظلم به ملت،عدم عدالت،عدم بیکاری و فقر یک ملت با وجود ثروت خدادادی و طبیعی بیشتر در قران و سایر ادیان سفارش نکرده؟؟؟

        چرا حضرات برای موارد ذکر شده رگ گردن کلفت نمیکنند بزرگوار؟؟؟

        دین همانند موبایل،مسواک،حوله و.....شخصی ست اما انسانیت چهره عمومی دارد.

        سپاس از موضوع مطرح شده 👏👏🙏🙏🙏🌹


        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۰
        چرا اسلام دستور به چادر مشکی داده که هم از لحاظ روحی باعث افسردگی می شه و هم از نظر جسمی باعث پوکی استخوان و ریزش مو می شه؟

        پیش از پاسخ به این سؤال و ادعاهای مطرح شده در آن ذکر دو نکته ضروری می باشد:

        اول. آیا جای تعجب نیست، اسلامی که بیش از ۱۴۰۰ سال قبل که بشریت در توحش به سر می برد بالاترین نکات بهداشتی را لحاظ نموده و با شعار «نظافت، نشانه ایمان است»‌ پا به عرصه گذاشت[۲۶۳] در دستور حجاب توجهی به سلامتی و بهداشت زنان نداشته باشد.

        دوم. در شکل‌گیری بیماری هایی همچون پوکی استخوان، ریزش مو و افسردگی عوامل متعددی نقش دارند. ازاین‌رو بحث در مورد عوامل و اثر این گونه بیماری ها، به مدرک مستدل و بررسی های دقیق کارشناسانه نیاز دارد و هر ادعا و نظری در این مورد قابل استناد نیست.[۲۶۴]

        اما در این سؤال سه ادعا مطرح گردیده که به هر یک به صورت جداگانه خواهیم پرداخت:

        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۱
        افسردگی و پوشش چادر
        در پاسخ به این ادعا دو نکته حائز اهمیت است:

        ۱. مگر قرار است زن مسلمان همیشه و در همه جا چادر سرش کند تا رنگ مشکی آن، اثر منفی بر روح و روان او داشته باشد؟ دختران و زنان عفیف و مسلمان، هنگام ورود به منزل یا هر مکان دیگری که نامحرم در آن حضور ندارد، می توانند از لباس های خوش رنگ، مناسب و شادی آفرین استفاده کنند، که اسلام نیز بر این مسئله تأکید فراوانی دارد.[۲۶۵]

        ۲. اگر این حرف درست باشد، باید همه خانم هایی که از اقسام رنگ های شاد در خارج از منزل استفاده می کنند و نظرها را به سوی خود خیره می سازند، از نظر روانی، سالم ترین زنان باشند.

        بر پایه این ادعا، جوامع غربی باید شاداب ترین و سالم ترین مردان و زنان را از نظر روحی و روانی داشته باشند و کمترین میزان مشکلات اخلاقی و خانوادگی، مانند طلاق و… را داشته باشند؛ حال آن که آمار و حقایق چیز دیگری را نشان می دهد. همه می دانند.

        نتایج پژوهش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (oecd) نشان می دهد که مصرف داروهای ضدافسردگی توسط مردم در کشورهای ثروتمند بویژه ایسلند، استرالیا و کانادا به‌طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است.[266]

        به عنوان مثال در سال ۲۰۱۱م. در ایسلند به‌طور متوسط در ازای هر یک هزار شهروند حدود ۱۰۰ دوز داروی ضدافسردگی تجویز شده است. این رقم در سال ۲۰۰۰ میلادی ۷۰ دوز بوده است.

        در آلمان هم مصرف این داروها افزایش پیدا کرده است. درحالیکه در سال ۲۰۰۰میلادی به ازای هر هزار نفر شهروند ۲۰ دوز دارو تجویز شده، سال ۲۰۱۱ این رقم به ۵۰ دوز رسیده است. با این حساب آلمان با فاصله کمی زیر حد متوسط مصرف داروهای ضدافسردگی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه قرار دارد.[۲۶۷]

        اسلام با شادی و نشاط مخالف نیست، بلکه شادی و نشاط و آرامش ر ابا شاخص های معین و تعریف شده ارایه نموده است. از نظر اسلام نشاطی که از حرام و گناه نشات گرفته باشد، نه تنها شادی نیست بلکه بن‌مایه اندوه، حسرت و عقوبت دنیوی و اخروی است.[۲۶۸]
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۲
        پوکی استخوان و پوشش چادر

        یکی از مهمترین عواملی که به بهانه آن ادعا می شود که چادر مشکی زمینه‌ساز پوکی استخوان می شود کاهش ویتامین d با پوشیدن چادر می باشد اما همان‌گونه که گفته شد خانم های مسلمان در تمام ساعت های عمر خویش پوشش مشکی ندارند تا به دلیل عدم جذب نور خورشید ویتامین d بدنشان را کاهش داده، آنها را به بیماری های همچون نرمی استخوان و… یا حتی بیماری های پوستی دچار سازد.[269]

        گذشته از این‌که به نظر متخصصان، برای رسیدن به ویتامین d به بدن، لازم نیست حتماً تمام اعضا در معرض نورمستقیم خورشید قرار گیرد. دبیر اجرایی پنجمین همایش بین المللی بیماری های پوست در این باره تصریح می کند: «بحثی مطرح شده بود که چادر و مقنعه می تواند باعث آرتروز و نرمی استخوان شود، ولی اگر پوست به اندازه یک کف دست آفتاب بخورد، ویتامین d تامین می شود»[270]
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۴
        ریزش مو و پوشش چادر

        این ادعا نیز برای کسانی که کمترین آشنایی با جامعه زنان محجبه دارند بسیار مضحک و خنده دار می باشد و بهترین دلیل بر باطل بودن چنین ادعایی فراوانی آرایشگاه های زنانه در کشورهای اسلامی می باشد و از آنجا که موی زیبا نقش بسیار تعیین کننده ای در زیبایی زنان دارد، در روایات اسلامی تأکید بر آن شده است.

        گذشته از این‌که نتایج جدیدترین مطالعات نشان می دهد پوشش سر و حجاب زنان نه تنها باعث زیرش مو نمی شود بلکه به حفظ مو نیز کمک می کند. در این تحقیق به زنان در غرب توصیه شده است در طول روز برای حفظ سلامت مویشان آن را بپوشانند. بر اساس این تحقیق علمی، پوشاندن سر سبب می شود مو از ذرات گرد و غبار و دیگر آلاینده های موجود در هوا محفوظ بماند.

        همچنین پوشاندن سر به حفظ مو در برابر تغییرات آب و هوایی به ویژه در برابر رطوبت که در ضعیف شدن مو مؤثر است کمک می کند.[۲۷۱]

        مسعود مدهوش( یامور)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۵۲

        اولا موضوعی مطرح میکنید سواد و دانش دفاع و صبر نظر مخالف را داشته باشید،دلیل ندارد همه همانند شما یا اقلیت فکر کنند،ادبیات اسکی وحماقت حرف یه ادیب نیست،زمانیکه این موضوع را در وبلاگ گذاشتید ابتدا فکر میکردید همه ی دوستان قرار نیست همانند شما و اقلیت جامعه فکر کنند.
        عزیزم ملاک امار و ارقام جهانی و سازمان ملل میباشد نه پلیسی که نمیگوید ماست ما ترشه،ایران امن ترین جامعه را دارد اما در جامعه مردم نظر مخالفی دارند،بنده سالهاست در اروپا زندگی کرده و میکنم اراجیف و خزعبلاتی که یک خانم موافق میگوید یا عده ای که فقط در کتاب و فیلمهای داخلی میخوانند و می‌بینند نیست، اینها ملاک بنده نیست ،بنده آنچیزی که خود دیده و میبینم و می‌خوانم، بعنوان امار رسمی قبول دارم.شما شنیده اید من و امثال بنده میبینیم.

        جناب بینا پس چرا آقازاده ها و خانم زاده های اقایون در اروپا و امریکا هستند به امار خودشان ۵۰۰۰فرزندان مسئولین در اروپا و امریکا و استرالیا هستند؟؟؟

        اگر موارد فوق صحیح است از منجلاب بلاد کفر رهایی یابند.!!!!چگونه است مسئولین عالی رتبه پاسپورت امریکا و اروپا دارند؟؟؟؟؟

        حماقت آنجایی ست که کشور عزیزمان مقام دوم را درمیان افسرده ترین کشورهای جهان دارد ،کشوری که خالق شادی ها،اختراعات و....دنیاست.

        سعی کنید با علم زندگی کنید نه مذهب که اگر مذهب کمک رسان بود که خود مذهبیون به المان امریکا و....برای درمان نمیرفتند.

        اگر انچه شما میگوید صحیح بود که الان مذهبیون پیروز جهان بودند!!!
        موفق باشید!!!
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۵:۰۲
        جناب مدهوش
        شما در مورد متن پیش رو که متنی کاملا عرفانی بود ورود نکردید این حوزه حوزه ی خاص با مخاطب خاص است. خوب شما گریزی به مباحث دیگر زدید
        و اما در مورد کلمات سخیف شما راحت خزعبلات و اراجیف و ... را برای خود موجه میدانید و خود را ادیب میشمارید و از من شاکی هستید با شما همان گونه برخورد نمودم؟

        اگر شما آنجا زندگی میکنید ما هم اینجا زندگی میکنیم
        راستش را بخواهید قضاوت کردن در مورد شرایط در مورد اقتضائات کشورم ایران نیاز به ساعت ها بحث دارد و کمی همسویی فکری و عقیدتی

        ما راهبر هدفی هستیم و سختی ها کشیدیم و متحمل دردها و فقرات کمبود ها و بی مهری های جهانی بودیم و دیگرانی خوش در کشور هایی راهبر خوشی ها بودند.

        پر واضح است کسی که پشت کنکور است روزگار خوشی سپری نمیکند مهم بعد از آزمون و اعلام نتایج است مهم آینده نگری ست مهم روی پای خود ایستادن است.

        ریزش ها اتفاق افتاده اما غافلید از رویش ها؟

        باشد موسی به دین خود عیسی به دین خود

        درود بر شما
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۵:۳۱
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۱۴
        حرفها بسیار است برمیگردم و در وادی منطق و ادب برایتان مینویسم خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۵۹
        با درود بنظر من (که احتمالا نظر تعداد کثیری هم باشد ) زمانی که در یک جامعه فقر بیکاری رانت و اختلاس نابودی محیط زیست اقتصاد وابسته به نفت و نه تکنولوژی محور و.. وجود داشته باشد و از طرفی ما اینها رو کم اهمیت بشماریم و صرفا مقوله حجاب که در اینجا منظور پوشیدن روسری چادر مقنعه و مانتو هست رو بحدی بزرگ جلوه بدیم که باقی چیزها رو به حاشیه ببره و شروع به لجبازی با کسانی کنیم که دوست ندارند روسری سر کنند صرفا بخاطر اینکه در تفکر عده ای شاید موجب تحریک افرادی شوند که از نظر همان عده وظیفه هدایت برگردنشان باشد جامعه تبدیل به فضایی دو قطبی میشود در یک قطب آن افرادی با حس وظیفه (کاذب) و در یک قطب افرادی با حالت لج و قهر قرار میگیرند و جواب هر کدام اینست

        خواهرم حجابت را رعایت کن

        هر وقت به اقتصاد و دزدی و اختلاس و بقیه چیزا رسیدین چشم

        نتیجه چنین چیزی به ضرر همه افراد است و نمیتواند تا ابد ادامه یابد

        در اینجا باید همه چیز همسان باشد نه یکچیز خیلی بزرگ شود تا بقیه چیزها از نظر محو شوند کار یک دولت حکومت در اصل اجبار کردن شهروندانش به چیزی بنام رعایت حجاب بمعنای روسری یا چادر نیست حتی در کشورهای اسلامی دیگر چیزی بنام گشت ارشاد یا آمر به معروف وجود ندارد یا حداقل من ندیدم

        باید با تساحل و تسامح به پیش رفت ما دشمن هم نیستیم

        هرگاه دولت حکومتی با روی خوش برخورد کند مطمئن باشید شهروندان نیز استقبال میکنند در غیر اینصورت باید مسئولیت کارهای خود را بپذیرد که بنظرم نهایتا به جای خوبی برای دولت حکومت ختم نخواهد شد

        موفق باشید خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۸:۱۱
        سلام و درود عارف جان
        این اولین بار است که میبینم و میخوانم متنی از شما که هر چند از کتابچه ی درون شما می آید اما باز اصولی تر و دارای نکات قابل توجهی ست.

        فقر
        بیکاری
        رانت
        اختلاس
        نابودی محیط زیست
        اقتصاد وابسته به نفت و نه تکنولوژی محور
        و ...

        راستش من که مسئول دولتی نیستم که خود را موظف بدانم برای تک تک این موارد اینجا شروع کنم به پست گذاشتن من بارها و بارها گفتم این یک پست عرفانی ست که از دغدغه های عرفانی بنده می آید این یک مطلب

        اما برای اینکه منصف هم باشم یک به یک مواردی که فرمودید را میشکافم

        فقر

        اخیراً یکی از اقتصاددانان کشور با اشاره به وضعیت نامناسب اقتصادی و معیشتی مردم، به شکست سیاست‌های اقتصادی کشور اذعان نموده و مدعی شده، نیمی از مردم کشور زیر خط فقر قرار دارند.

        آیا ۵۰ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند؟

        اخیراً یک عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا گفته است: «به نظرم بخش قابل‌توجهی از نیروی کار در کشور جز طبقات فقیر قرار می‌گیرند و ارزیابی‌های ما نشان می‌دهد حداقل ۵۰ درصد جمعیت کشور طبق شاخص‌ها زیر خط فقر مطلق قرار می‌گیرند.»

        البته این کارشناس اقتصادی در خصوص جزئیات این محاسبات و نحوه ارزیابی خود، مطلب بیشتری ارائه نکرده است؛ نکته حائز اهمیت این است که منظور از «خط فقر» در این ادعا، به وضوح مشخص نشده است چراکه مفهوم فقر مطلق که بر اساس معیارهای بانک جهانی و سایر نهادهای بین‌المللی تعریف می‌شود عموماً مغایر با باور عامه مردم و برداشت آنها از واژه فقر است.

        «فقر مطلق» به ناتوانی از تأمین حداقل سطح درآمدی معیشتی معین که به منظور ادامه بقا برای تأمین سه نیاز جسمانی اصلی یعنی خوراک، پوشاک و مسکن ضروری است، اشاره دارد اما فقر نسبی به مفهوم دیگری اشاره دارد. طبق تعریف فقر نسبی، افرادی که در زمانی یا کشوری، فقیر به شمار نمی‌روند، ممکن است در زمانی دیگر و یا در کشوری دیگر، فقیر محسوب شود؛ در این نوع فقر، درآمد افراد نسبت به هم سنجیده می‌شود و افراد با درآمد پایین‌‎تر، خود را نسبت به افراد پردرآمدتر، فقیر احساس می‌کنند. نکته واضح این است که معمولاً برداشت عموم جامعه از واژه فقر، به این تعریف نزدیک‌تر است تا تعریف فقر مطلق.

        بررسی گزارش‌های رسمی در مورد پدیده فقر در کشور

        برآوردها نشان می‌دهد که خط فقر در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد حدود ۵۰ درصدی داشته و به عدد ۱ میلیون و ۶۸۲ هزار تومان سرانه در ماه رسیده که بر این اساس خط فقر یک خانوار سه و چهار نفره به ترتیب ۳ میلیون و ۷۰۰ و ۴ میلیون و ۵۴۱ هزار تومان خواهد بود. شایان ذکر است که آخرین اعداد خط و نرخ فقر بر اساس آخرین داده‌های موجود، برای سال ۱۴۰۰ بوده و خط فقر برای سال ۱۴۰۱ بر اساس برآوردها به طور متوسط در کل کشور به طور سرانه ۲.۸۵ میلیون تومان برای خانوار چهارنفره در حدود ۷.۷ میلیون تومان است. این عدد برای خانوار چهارنفره و سه نفره در شهر تهران برای سال ۱۴۰۱ در حدود ۱۴.۷ و ۱۱.۹ میلیون تومان برآورد می‌شود.

        با این وجود، آخرین گزارش جامع خط فقر که از سوی وزارت کار و رفاه اجتماعی منتشر شده، مربوط به سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ می‌شود. همچنین مرکز پژوهش‌های مجلس نیز هر از چند گاهی در مورد شاخص‌های فقر اطلاعاتی منتشر می‌کند که آخرین گزارش آن با عنوان «وضعیت فقر و ویژگی‌های فقرا در دهه گذشته» در خرداد سال جاری منتشر شد. بررسی این گزارش نیز نشان می‌دهد، آخرین اطلاعات استناد شده در آن مربوط به سال ۱۴۰۰ است. علاوه بر این، اظهارات مختلفی از وضعیت معیشت و فقر از مسئولان و نمایندگان مجلس وجود دارد. بر این اساس، به‌روزترین گزارش در مورد پدیده فقر در کشور، حداقل مربوط به یک سال گذشته است.

        جمعیت زیر خط فقر در ایران چقدر هستند؟

        بررسی اخبار و اظهار نظرات مسئولان مختلف که اخیراً در خصوص میزان نفرات زیر خط فقر منتشر شده است، نشان می‌دهد به جز آمار ارائه شده از سوی علی آقامحمدی و حسین راغفر، مابقی اعداد و ارقام ارائه شده توسط اشخاص و نهادهای مختلف، نزدیک به هم بوده و در یک رنج قرار دارند.

        گزارش پایش فقر وزارت کار

        ۲۶.۵ میلیون نفر

        محسن پیرهادی نماینده مجلس

        ۲۸ میلیون نفر

        علی آقا محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت

        ۱۹.۷ میلیون نفر

        حسین راغفر کارشناس اقتصادی

        ۴۲.۵ میلیون نفر (۵۰ درصد مردم)

        مرکز پژوهش‌های مجلس (سال ۱۴۰۰)

        ۲۵.۸ میلیون نفر (۳۰.۴ درصد)

        از طرف دیگر عدد ۵۰ درصد برای افراد زیر خط فقر کاملاً به‌صورت کلی و بدون ذکر جزئیات و نحوه محاسبات بیان شده و به همین جهت امکان مقایسه آن با آمارهای رسمی وجود ندارد. حتی اگر آمارهای رسمی مورد تأیید راغفر نباشد، باید برای ادعای خود مبنای محاسبه اعلام کند تا قابلیت صحت‌سنجی داشته باشد.

        مرکز پژوهش‌ها: تعداد افراد زیر خط فقر در سال ۱۴۰۰، کاهش یافت

        بررسی گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس که به‌عنوان به‌روزترین گزارش با محوریت فقر موجود است، حکایت از کاهش روند نرخ فقر در کشور دارد، به‌طوری‌که روند رو به‌افزایش تعداد افراد زیر خط فقر، در سال ۱۴۰۰ متوقف شده است.
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۸:۱۳
        بیکاری

        بررسی نرخ بیکاری افراد ۱۵ ساله و بیش‌تر نشان می‌دهد که ۷.۹ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بوده‌اند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به فصل مشابه سال قبل (تابستان ۱۴۰۱)، ۱.۰ درصد کاهش یافته است.

        جمعیت شاغلین ۱۵ ساله و بیشتر در این فصل ۲۴ میلیون و ۶۸۶ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ۹۰۷ هزار نفر افزایش داشته است.

        در تابستان ۱۴۰۲، به میزان ۴۱.۶ درصد جمعیت ۱۵ ساله و بیش‌تر، از نظر اقتصادی فعال بوده‌اند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفته‌اند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه سال قبل (تابستان ۱۴۰۱) ۰.۶ درصد افزایش یافته است.

        جمعیت شاغلین ۱۵ ساله و بیشتر در این فصل ۲۴ میلیون و ۶۸۶ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ۹۰۷ هزار نفر افزایش داشته است. بررسی اشتغال در بخش‌های عمده اقتصادی نشان می‌دهد که در تابستان ۱۴۰۲، بخش خدمات با ۵۰.۵ درصد بیش‌ترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخش‌های صنعت با ۳۴.۰ درصد و کشاورزی با ۱۵.۵ درصد قرار دارند.

        نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله حاکی از آن است که ۲۰.۱ درصد از فعالان این گروه سنی در تابستان ۱۴۰۲ بیکار بوده‌اند. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان می‌دهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ۱۴۰۱) ۲.۹ درصد کاهش یافته است.

        بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ ساله نیز نشان می‌دهد که ۱۵.۰ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی در تابستان ۱۴۰۲ بیکار بوده‌اند. این در حالی است که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان می‌دهد این نرخ نسبت به تابستان ۱۴۰۱، به میزان ۱.۲ درصد کاهش یافته است.

        در تابستان ۱۴۰۲، بررسی سهم جمعیت ۱۵ ساله و بیش‌تر دارای اشتغال ناقص نشان می‌دهد که ۷.۹ درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی (فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیش‌تر و…) کم‌تر از ۴۴ ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بوده‌اند. این در حالی است که ۳۹.۸ درصد از شاغلین ۱۵ ساله و بیش‌تر، ۴۹ ساعت و بیش‌تر در هفته کار کرده‌اند.
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۸:۱۸
        رانت خواری

        در سالهای اخیر، سوء استفاده مالی از قدرت و تصمیم گیری در جهت اهداف شخصی و محافل گروهی، نظر بسیاری از دلسوزان و اندیش ورزان را به خود معطوف کرده است. از آنجا که این امر، تبعیض و فساد به حساب می آید، رهبر فرزانه انقلاب همگان را به مبارزه بی امان با فقر، فساد و تبعیض فرا خوانده اند. ناگفته پیداست که فقر زاییده فساد است و فساد نیز زاییده تبعیض. تبعیض نیز به معنای امتیاز نارواست و مصداق بارز تبعیض در ادبیات اقتصادی، رانت یا مفت خواری و کسب ثروتهای بادآورده در سایه این پدیده است.

        سوگمندانه باید گفت که فساد اقتصادی - سیاسی و سوء استفاده از قدرت برای به دست آوردن ثروت یا قدرت بیشتر به طرز مرموز و نگران کننده ای به یکی از مهمترین معضلات جامعه تبدیل شده است. فساد مالی، انگیزه کار و تولید را تضعیف و خلاقیتها و نیروهای تولیدکننده را به سوی کجی و ناراستی می کشاند. در این حال منابع ثروت، آموزش و قدرت انحصاری می شوند و تبعیض و فساد، کم کاری، رشوه خواری و ملاحظه ضابطه به جای رابطه، عزل و نصبهای خارج از ضابطه و... جامعه را فرا می گیرد. بر این اساس، این نوشتار در پی آن است که با کالبد شکافی پدیده رانت، اطلاع رسانی اولیه را در اختیار قرار دهد. باشد که با شناخت بیشتر این معضل، کاربست های عملی در پاکسازی جامعه از این آسیب جدی فراهم آید.

        مفهوم شناسی رانت و رانت جویی
        رانت در لغت به معنای کرایه و اجاره گرفتن چیزی است. در مورد معنای اصطلاحی آن، تعاریف متعددی گفته شده است. بنابراین، می توان گفت مفهوم رانت مانند سایر مفاهیم اجتماعی دچار بحران تعریف و اغتشاش معنایی است. رانت در وهله نخست یک مفهوم اقتصادی است که بتدریج به سایر حوزه ها نیز سرایت کرده است.

        رانت جویی کنشی است در جهت کسب رانت. در این فرایند فرد یا افرادی که از وجود زمینه های رانت مطلعند به کسب آن مبادرت می کنند و به دلیل آن که فعالیتی کم زحمت و پر سود است طرفداران زیادی پیدا کرده است. در رانت جویی، شخص یا گروهی صاحب نفوذ، در صدد تحصیل سود ویژه به بهای تمام شدن هزینه آن به حساب جامعه هستند.

        به طور خلاصه می توان گفت رانت عبارت است از درآمدی خارج از عرصه فعالیتهای مولد اقتصادی که به لحاظ مفهومی، امکان سرایت به حوزه های دیگر را نیز دارد. رانت در ساده ترین معنا، سوء استفاده از فرصت ها و امکانات جامعه است. رانت به ثروت بادآورده و به هر پرداختی گفته می شود که بیشتر از ارزش واقعی محصول یا خدمت باشد. و رانت جویی عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به این درآمد مازاد.

        زمینه های بروز رانت و چگونگی پیدایش رانت خواران
        برخی معتقدند خلأهای قانونی، ضعف یا ابهام در قوانین، اجرا نشدن برخی قوانین و عدم برخورد جدّی دستگاه های نظارتی و قضایی با مفسدان، کم توجهی به خشکانیدن ریشه های فساد و... از عوامل مهم و اساسی در پیدایش رانت به حساب می آیند.

        برای مثال، مقررات بازرگانی به افراد خاصی اجازه می دهد که با استفاده از رابطه و ملاحظات ویژه از موقعیت انحصاری خود برای انجام معامله بهره مند شوند و ثروتهای بادآورده و بی شماری را کسب کنند. یکی از عرصه های فساد خیز، مربوط به قراردادهای داخلی و خارجی، سرمایه گذاریهای بزرگ، طرحهای ملی و عمرانی و مراکز مهم تصمیم گیری پولی، مالی و بورس است. البته نباید از واگذاری اموال عمومی به شکل انحصاری یا رانتی به افراد خاصی غافل شد. در کنار این عوامل، قانون شکنی نیز جایگاه ویژه ای در به دست آوردن ثروتهای ناروا دارد.

        رانت خواران افراد حقیقی یا حقوقی ای هستند که بدون انجام کار مفید و حتی گاهی مضر برای اقتصاد کشور، در ازای پرداخت رشوه یا با پارتی بازی به امتیازنامه های انحصاری مانند دریافت مجوز موردی برای سهمیه های وارداتی، صدور کالا، توزیع، خرید و فروش موافقت اصولی واحدهای صنعتی تجاری، اختصاصی سازی منابع و صنایع دولتی، فروش اطلاعات مالی، تخصیص ارز ارزان قیمت و اعتبارات بانکی و زمین، قاچاق کالا، قانون شکنی و هرگونه امتیازات دولتی خارج از برگزاری مناقصه و... دست می یابند.

        این عمل باعث نهادینه شدن فساد مالی، حذف وجدان کاری، گسترش قاچاق کالاهای مشمول رانت، تضعیف تولید ملی، تبعیض ناروا، تحمیل هزینه های سرسام آور بر دوش طبقه ضعیف خواهد شد.

        در میان رانت خواران افراد محدودی هستند که با توسل به ابزارهایی که دیگران بدان دسترسی ندارند مانند دسترسی به قدرت سیاسی، وابستگی به افراد صاحب نفوذ، دسترسی به مجوزهای خاص و منابع مالی کلان بانکها و در اختیار داشتن برخی اطلاعات، استفاده از تسهیلات بخش دولتی به نفع افراد حقیقی و شرکتهای خصوصی و...، برای کسب منافع گسترده تلاش می کنند و تمام توان خود را برای حفظ و گسترش ثروتهای آن چنانی بکار می بندند. این عمل نوعی اشرافیت اقتصادی ایجاد می کند که پیامد آن ناهمگونی اقتصادی و بی کاری در سطح وسیع و موجب از بین رفتن عدالت در عرصه تولید و انباشت سرمایه در دست گروهی خاصی خواهد شد.

        زیانها و آثار مخرب رانت خواری
        رانت خواری آثار مخرب اقتصادی و تبعیضهای ناروا در پی دارد و موجب اتلاف وقت و بدبینی می شود. بین مردم فاصله می اندازد و مشکلات و تنشهای سیاسی را تشدید می کند. یکی از عوامل رکود اقتصادی وجود این رانت هاست که انگیزه کارآفرینی، تولید واقعی و ارج گذاشتن به خلاقیت در جامعه را از بین می برد؛ و حتی افراد با استعداد نیز برای این که از این قافله عقب نمانند، استعدادهایشان را به جای کمک به تولید در خدمت رانت قرار می دهند. در نتیجه با گذشت زمان، رانت به نوعی فرهنگ تبدیل می شود.

        به طور خلاصه محورهای زیر را می توان از مهمترین زیانهای رانت خواری برشمرد:

        1) سرگرم شدن نیروی انسانی به کسب رانت و بازماندن از کار مولد؛

        2) پایین آمدن انگیزه تولید؛ 3) افزایش رشد بی کاری؛ 4) گسترش دلالی؛ 5) توقف رشد تکنولوژی درجامعه؛ 6) کاهش بهره وری؛ 7) افزایش تورم؛ 8) حذف وجدان کاری؛ 9) تضاد طبقاتی و دو قطبی شدن جامعه؛ 10) فساد گسترده مالی؛ 11) ناعادلانه شدن سیستم توزیع و تأمین منافع گروه خاص. 12) خروج سرمایه به خارج؛ 13) مصرف زیاد؛ 14) ناامنی در بخش تولید؛ 15) رشد فعالیتهای ناسالم و گرایش سرمایه ها به بخشهای خدماتی و واسطه گرایانه است.

        باید دانست که مبارزه با فساد سیاسی و اداری و اقتصادی و به طور کلی مبارزه با رانت خواری به قاطعیت، بدون ملاحظه کاری سیاسی نیاز دارد. تقویت قانون گرایی و مهمتر از آن تقویت نظام کنترل و اقتدار قضایی، در خشکاندن ریشه ها بسیار ضروری است. در غیر این صورت، رانت اقتصادی باعث تضعیف انگیزه تولید و کاهش درآمدها خواهد شد و با اشتغال افراد با استعداد به کسب رانت اقتصادی، پیشرفت و رشد تکنولوژی آسیب می بیند و بهره وری پایین می آید.

        اگر در جامعه ای، حجم رانت زیاد شد سیستم اقتصادی دچار فروپاشی می شود. به عبارت دیگر رانت باعث می شود که ذهنهای خلاّق جامعه به دنبال سرمایه گذاریهای عادی و تولید نروند؛ در نتیجه، بی کاری زیاد می شود و سیستم توزیع درآمد نیز ناعادلانه می گردد. بدین معنا که برخی، درآمدهای هنگفتی که ناشی از کار نیست، به دست می آورند و این بی عدالتی و فساد، تمام سیستمها را در سطح جامعه در هم می ریزد و افراد را ناراضی می سازد.

        این بحرانهای اقتصادی یعنی بحران سرمایه گذاری تولید و بی عدالتی در توزیع درآمد بتدریج به حوزه های اجتماعی کشیده می شود و کم کم تبدیل به بحرانهای اجتماعی خواهد شد. در این حال فساد سیاسی کلان در بالاترین سطوح دستگاه سیاسی رخ می دهد و منظور از این نوع فساد، معامله با افراد بلندپایه ای است که از سمت خود برای به دست آوردن رشوه های کلان از شرکتهای ملی و بین المللی یا داوطلبان اجرای پروژه ها و انعقاد قراردادها استفاده می کنند یا مبالغ هنگفتی از خزانه عمومی به نفع خود، اختلاس کرده و به حساب بانکی خویش واریز می کنند. بتدریج فساد اداری در دستگاه دولتی در انتهای طیف اجرایی سیاست اتفاق می افتد که به آن فساد مالی سطح پایین می گویند و این همان است که در هر روز در مراکز مختلف مانند بیمارستانها، ادارات، گمرکها، پلیس، مدارس و... اتفاقات ناخوشایندی رخ می دهد و این ادارات آفت زده، توان ایفای نقش و مسؤولیت خود را از دست می دهند و نمی توانند جوابگوی مراجعه کنندگان و جلب رضایت آنان باشند و بتدریج چالش جدی بین آحاد جامعه و دولت مردان به وجود می آید.

        وجود فساد در ادارات را می توان به چند صورت تصور کرد. اول: وجود فساد در ساختار اداری و تشکیلاتی سازمان؛ دوم: وجود فساد در بین رهبران، مدیران و مجریان اصلی ادارات و سوم: وجود فساد اداری بین کارمندان رده های پایین. هر چه این فسادها عمق بیشتری داشته باشند تأثیر بیشتری بر ناامنی اقتصادی و اجتماعی دارند؛ زیرا در تأمین نظم ناکارامد خواهند بود و زمینه های فساد، بی اعتمادی و قانون گریزی را فراهم می آورند. البته گسترش چنین فسادهای اداری علاوه بر آثار اجتماعی ممکن است پیامدهای فردی نامناسبی مانند خدشه دار شدن امنیت شغلی، بروز ناهنجاری های روحی و روانی، پایین آمدن انگیزه کار و مقدم داشتن منافع فردی بر منافع سازمانی، ایجاد جو بی اعتمادی و... را نیز به همراه داشته باشد.

        انواع مفاسد اقتصادی
        1- فساد در خریدهای دولتی: مأموران خرید دستگاه های دولتی موظف هستند کالاهای مورد نیاز را از داخل یا خارج با پول ملی یا ارز خریداری کنند، در اینجا امکان فساد با استفاده از تبانی بین مأموران خرید یا مسؤولان بالاتر آنها و فروشندگان وجود دارد.

        2- قرارداد با پیمانکاران داخلی یا خارجی: حکومتها بویژه در کشورهایی که دولت در آنها سرمایه گذاری عمرانی را خود بر عهده دارد با پیمانکاران بخش خصوصی قراردادهای مقاطعه کاری منعقد می کنند در این صورت، احتمال رانت خواری وجود دارد.

        3- فساد در فروش املاک حکومتی: بر اساس قانون، فروش اموال و املاک حکومتی باید از طریق مزایده صورت پذیرد. متقاضیان خرید اموال می توانند از طریق تبانی و همکاری مسؤولان فروش، قیمت معامله را تا سرحد امکان کاهش دهند. چنانچه قیمتها از پیش تعیین شده باشد، افرادی که واجد شرایط نیستند، می توانند از طریق رشوه دادن موفق به خرید شوند.

        4- فساد در صدور مجوزهای بازرگانی: برای انجام بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، کسب مجوز از حکومت الزامی است. اختیارات دستگاه های دولتی برای صدور مجوزهای گوناگون و تقاضای زیاد بخش خصوصی برای کسب مجوزها، زمینه را برای فساد اقتصادی آماده می کند.

        5- فساد در صدور احکام قضایی: در صورت وجود فساد در دستگاه قضایی با خاطیان برخورد قانونی صورت نمی گیرد و بسیاری از مفسدان اقتصادی با ترفندها و شگردهای ویژه و حتّی با دادن رشوه از مجازاتهای قانونی فرار می کنند و در نتیجه دیگران نیز جرأت لازم را برای ورود در چنین فعالیتهای فسادبرانگیزی را پیدا می کنند.

        6- فساد در تصمیم سازی و تصمیم گیری: این نوع فساد ریشه در فسادهای دیگر دارد. به عنوان نمونه، می توان به فضاسازی گسترده در انحراف موضوع مبارزه با مفاسد اقتصادی، تبلیغات فزاینده علیه تولیدات ملی و توجیه تراشی واردات خودرو از خارج اشاره کرد.[2]

        گذری بر انواع رانتها
        در تقسیم اولیه، رانتها به انواع گوناگونی تقسیم می شوند که مهمترین آنها عبارتند از:

        1- رانت قضایی: رانت قضایی را باید در دو محور دولتی و خصوصی بررسی کرد.

        اساسا حذف رانت قضایی برای نهاد دولت علاوه بر ایجاد امنیت بیشتر برای بخش خصوصی، زمینه لازم برای کاهش فساد در نهاد دولت را فراهم می سازد. شاید بشود ادعا کرد که یکی از مهمترین عوامل ناکارایی در بوروکراسی دولتی، فقدان یک نهاد تنبیهی علیه نهاد دولت بوده است. مردم باید بتوانند در صورت تخلف نهاد دولت به محاکم قضایی مراجعه و علیه دولت شکایت نمایند و دولت نیز با گرفتن وکیل از حقوق خویش دفاع نماید. در مقابل، اشخاصی هم که به دلیل وابستگی و نزدیکی به مراکز قدرت از امنیت قضایی بهره مند می شوند و یا با رشوه دادن از چنگ قانون فرار می کنند، بتدریج، عدالت اقتصادی، اجتماعی و قضایی را در هم می ریزند و باعث بی اعتباری قانون می گردند.

        2- رانت اطلاعاتی: یکی از راه های به دست آوردن ثروتهای بادآورده، آگاهی از اطلاعات اقتصادی یا افشای آنهاست. عده ای از طریق دست یابی زودرس یا خرید این اطلاعات در زمینه تغییرات قوانین و مقررات سرمایه گذاری، سود کلان به دست می آورند. نبود اطمینان از چنین اعمالی، صاحبان سرمایه را به طرف فعالیتهای اقتصادی کاذب مانند خرید تلفن همراه، اتومبیل، ارز، سکه و ملک سوق می دهد؛ در نتیجه، سرمایه ها از بخش توسعه اقتصادی و عمرانی خارج می شوند.

        یکی دیگر از رانتهایی که با اطلاعات سر و کار دارد، رانت ناشی از سرمایه گذاریهای عمرانی است. آن گاه که طرحهای عمرانی مانند ایجاد جاده یا راه آهن یا کارخانه دولتی و یا احداث شهر جدید باعث افزایش قیمت زمینهای اطراف این طرحها می شود، عده ای با اطلاع قبلی املاک اطراف این طرحها را خریداری و به درآمدهای نجومی دست می یابند.

        3- رانت خواری مؤسسات به اصطلاح خیریه: بسیاری از مؤسسات خیریه خلق الساعه ای که در سالهای اخیر به وجود آمده اند و در مدت کوتاهی با رانت خواری باعث اختلاف شدید طبقاتی و گسترش فقر در جامعه شده اند، از نمونه های بارز این نوع رانت خواری هستند.

        4- رانت جهش قیمتی یا تورمی: تورم قابل پیش بینی نیز یکی از راه های کسب رانت اقتصادی است. تورم حاصل از کسری بودجه دولت، اعم از کسری آشکار یا پنهان، ابزاری در اختیار گروهی از افراد و شرکتها برای اندوختن مال و ثروت فراهم می آورد و از این رهگذر، گروهی توانسته اند عوامل موجود در تورم را شناسایی کنند و با در دست داشتن امکانات، از تورم بیشترین بهره را بگیرند، بدون این که ارزش افزوده ای را در جامعه ایجاد کرده باشند. خرید تراکم ساختمانی قبل از تصمیم توقف فروش تراکم در مناطقی از شهرداری تهران، خرید قبر قبل از افزایش هزار درصدی و برخی تحولات به نام یکسان سازی نرخ ارز از جمله این موارد است.[3]

        وجود این رانتها گاهی سبب می شود که حتی افراد متعهد و مولد جامعه نیز به گروه های رانت خواری ملحق شوند و دست از تولید بردارند و موجب شوند تا رانت به صورت یک فرهنگ در جامعه وارد شود. در صورتی که اگر فعالیتهای افراد مستعد در جهت تولید و خدمات مورد نیاز جامعه باشد بی تردید در بهبود تکنولوژی و بهره وری تأثیر می گذارد. در غیر این صورت، افراد به جای کمک به افزایش درآمد ملی، از درآمد موجود، ارتزاق خواهند کرد. بنابراین، وجود نوآوران و افراد مستعد کارآفرین برای رشد و توسعه جامعه کافی نیست؛ بلکه مجموعه قواعد و فرهنگ جامعه است که می تواند از این افراد در جهت رشد و توسعه استفاده کند یا آنان را ناکارامد نماید و از نیرویشان استفاده نادرست نماید.

        رابطه رانت سیاسی با رانت اقتصادی
        رانت سیاسی تلاش و رفتار فرد یا گروه خاصی برای کسب امتیازات و انحصارات اقتصادی یا حفظ آن به وسیله اعمال نفوذ سیاسی است.[4] همان طور که از این تعریف پیداست، شگردهای سیاسی برای کسب رانت و امتیازات اقتصادی را رانت سیاسی می گویند نه تلاش برای تحصیل پست سیاسی.

        بی تردید رانت جویی سیاسی با ماهیت نظام سیاسی، کارگزاران، فرهنگ جامعه، روابط اجتماعی و روابط قدرت ارتباط نزدیکی دارد. در نتیجه این عوامل، برخی از نظامهای سیاسی، بستر مناسب برای رانت جویی و فساد را فراهم می آورند. در نظامهای سیاسی سنتی بیش از آن که نیروهای اجتماعی، فرصت رقابت سیاسی و اقتصادی داشته باشند این اشخاص صاحب نفوذ هستند که با شگردهای سیاسی به رانتهای اقتصادی دست می یابند. در این نظام، حکام مستبد برای تثبیت حکومت خود ناگزیرند رانتها و امتیازها را به اشخاص صاحب نفوذ واگذار کنند تا پدیده حامی پروری شکل گیرد:

        جذب رهبران حامی، قومی، نژادی، گروههای سیاسی و غیره با دادن پاداشهای اقتصادی و رانتهای سیاسی از نمونه های بارز نظامهای سیاسی حامی پرور است.[5]

        نظامهای حامی پرور چند پیش شرط دارند که عبارتند از:

        1- وجود منابع مالی قابل کنترل توسط یک یا چند گروه خارج از قدرت دولت مرکزی؛ 2- کنترل کنندگان این منابع باید قانع شوند که برای حفظ آن باید از کارگزاران خود حمایت و بخشی از درآمدهای خود را به آنها اختصاص دهند؛ 3- منابع مالی منحصرا در کنترل ما باشد نه کارگزار یا پیرو؛ 4- نبود یک نظام اطلاع رسانی شفاف و نیز نبود فرصتهای برابر سیاسی و اقتصادی برای همه.[6]

        دولتهای رانتیر، منابع حاصل از درآمد ملی را کمتر در جهت منافع و خدمات عمومی به کار می بندند. در بیشتر اوقات، شبکه های ارتباطی خانوادگی، فامیلی و نفوذ سیاسی را به راه انداخته و پاره ای از افراد و گروه های با نفوذ را با دادن وامهای طولانی مدت و کم بهره و قراردادها و پاداشهای دیگر به خدمت می گیرند.

        به طور کلی دولتهای رانتیر برای تثبیت حکومت خود نوعی حامی پروری را ایجاد می کنند و با توزیع رانتها بین اشخاص با نفوذ و گروه های خاص، روحیه رانتی را بر کشور حاکم می کنند. منظور آن است که با غلبه روحیه رانتی، رقابت برای رانت و درآمدهای بدون زحمت، از فعالیت تولیدی و اقتصادی سبقت می گیرد و مصرف گرایی و تجارت پیشگی بر تولیدگری غلبه می یابد.[7]

        رانتهایی که با ساز و کارهای سیاسی دریافت می شوند، متنوعند، از جمله: صدور پروانه یا لیسانس، امتیاز انحصاری در واردات یا صادرات کالاها و محصولات، امتیاز انحصاری تولید کالای خاص، امتیاز تأسیس کارخانه، اعتبارات وامها و....

        در این میان از کمک «لابیها» یعنی افرادی که در راهروها یا ورودی پارلمانها قدم می زنند و سعی می کنند نمایندگان پارلمانها را برای تحقق منافع گروه خاصی تشویق کنند، نمی توان چشم پوشید.

        همچنین، کمکهای انتخاباتی یکی دیگر از عوامل مؤثر در کسب رانت خواری سیاسی است. به طور کلی، فراهم کردن هزینه های انتخاباتی کاندیداهای خاص و پیروزی احتمالی آنها در به دست آوردن امتیازات اقتصادی مانند تأسیس کارخانه ها و گرفتن وامهای طولانی مدت و... بسیار تأثیر گذار است. البته باید از به انحصار درآوردن بازار به عنوان یکی دیگر از ساز و کارهای رانت خواران نیز نام برد؛ زیرا در این حال، تشکیلات اقتصادی، بازار را از حالت رقابتی خارج و به انحصار خود در می آورند.

        رانت جویی سیاسی در ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی
        الف) گذری بر رانت خواری قبل از انقلاب
        بی شک در ایران، ساخت قدرت سیاسی و نوع نظام اقتصادی، تأثیرهای متقابلی در یکدیگر داشته اند. در عصر پهلوی اول و دوم، شالوده حکومت بیشتر مبتنی بر خویشاوندسالاری و پارتی بازی بود و این امر نیز فسادهای سیاسی، اداری و مالی فزاینده در دوره محمدرضا شاه را در پی داشت. افزون بر شاه، خانواده سلطنتی (همسر، خواهر و برادران شاه) به منابع مالی فراوان دست یافتند و منافع شخصی خود و خانواده را بر منافع جمعی ترجیح دادند. در بررسی تاریخ پهلوی می خوانیم:

        «بنیاد پهلوی در داخل و خارج از کشور سهام دار بسیاری از بانکها و مؤسسات سرمایه گذاری بود و به صورت بزرگترین سازمان اقتصادی کشور و منبع عظیم درآمد خانواده شاه عمل می کرد. بنیاد پهلوی تقریبا در تمامی شرکتها و کارخانه های نساجی، اتومبیل سازی، صنایع ساختمانی، غذایی واحدهای کشاورزی، دامداری، خدمات و بازرگانی سهام عمده داشت و فعالیت می کرد.»[8]

        خانواده پهلوی با پیوند مستقیم با شخص شاه و نیز با دولت مردان بلند پایه کشوری و لشکری، بخش عمده رانتها را با در اختیار داشتن قوای سه گانه، خودسرانه و بدون نظارت مؤثر هیچ قوه ای به خود اختصاص دادند. قطعه تاریخی زیر گویای این مدعاست:

        «بنیاد پهلوی در دویست شرکت بیمه و مؤسسات سرمایه گذاری، پانزده شرکت تولید صنایع فلزی از جمله شرکتهای جنرال موتور ایران، دوازده شرکت شیمیایی و تولید لاستیک، دوازده شرکت صنایع نساجی، ده شرکت معدنی، پنجاه شرکت ساختمانی، چهل و شش شرکت صنایع غذایی و دامداری، از جمله کشت و صنعت ایران و حدود شصت شرکت بازرگانی و خدماتی، از جمله سهامداران عمده بود یا این که کلیه سهام را در اختیار داشت.»[9]

        البته سرمایه داران بزرگ دیگر در ردیفهای بعدی رانت جویان سیاسی بودند. می توان به خانواده های کاشانی، وهاب زاده، القانیان، فرمانفرماییان، خسروشاهی، لاجوردی، اخوان، مهدوی، حجتی زاده، خیامی، ایروانی، هروی، فولادی اشاره کرد.

        رژیم پهلوی در اعطای اعتبارات بین اجزای بخش خصوصی تبعیض قائل می شد. بیشتر اعتبارات را به بورژواها با بهره کم و بازپرداخت طولانی مدت می داد. همچنین زمینه را برای دولتمردان و کارمندان عالی رتبه فراهم می آورد:

        «در رأس هرم دیوان سالاری دولتی، نخست وزیران، معاونان وزرا، مشاوران و مدیر کلها بودند که در بخشهای صنعتی و تجاری به رانتها و امتیازهای فراوان رسیده بودند و شاه با توزیع بخشی از درآمد و رانتهای نفتی بین کارمندان عالی رتبه و وزرا، آنها را به سرمایه داران بزرگ مبدل ساخت.»[10]

        ب) رانت خواری پس از انقلاب
        «در بررسی رانت خواری در این برهه می توان آن را به دو دوره تاریخی تقسیم کرد:

        1- دهه اول انقلاب اسلامی (1357 - 1367) که شاهد مشکلات سیاسی واجتماعی در مسیر تثبیت انقلاب و جنگ تحمیلی هشت ساله بودیم. در این دوران حضور معنوی حضرت امام رحمه الله و کنترل دولت بر اقتصاد و تجارت و مشارکت مردمی تا حد زیادی از فسادهای سیاسی و اداری و رانت خواری جلوگیری کرد.

        2- دهه دوم انقلاب (1368 به بعد) در این دوره که با آغاز سیاست تعدیل اقتصادی همراه بود خصوصی سازی به شکل گسترده ای انجام گرفت و همچنین شاهد جانشینی اقتصاد بازار به جای اقتصاد دولتی زمان جنگ بودیم.

        از این دوره به بعد، ارزشهای دهه اول انقلاب شامل عدالت، نوع دوستی، معنویت و... بتدریج کم رنگ شد و در عوض ثروت، زندگی لوکس، تجمل گرایی و نمایش ثروت در عمل جانشین ارزشهای دهه اول انقلاب گشت. در عمل، خصوصی سازی بدون برنامه و بدون نظارت، گسترش فسادهای اداری و سیاسی در دوره پس از جنگ منجر به تشدید نابرابریهای اجتماعی شد.[11]

        در این برهه بین مراکز مختلف قدرت سیاسی و نظام اداری و اشخاص و گروه های قدرتمند و صاحب نفوذ نوعی رابطه بده - بستانی برقرار شد و زمینه رانتهای اقتصادی فراهم آمد. رانت جویان سیاسی با نزدیکی به مراکز قدرت و بستگان آنان در جریان واگذاری مؤسسات اقتصادی دولتی به بخش خصوصی، خود و بستگانشان را در اولویت قرار دادند و حتی مؤسسات تولیدی را کمتر از قیمت تمام شده و آن هم به صورت اقساط دراز مدت، به چنگ آوردند.

        صدور مجوزهای فراوان رانتی برای اشخاص خاص و به وجود آمدن گروه نوظهوری به نام آقازاده ها و به تبع آن تحرک و تضاد طبقاتی، جامعه را دچار بی عدالتی اجتماعی و اقتصادی ساخت. این رانت جویی سیاسی پس از روی کارآمدن دولت کنونی نیز ادامه یافت تا بدانجا که آقای خاتمی در گزارش خود به مجلس ششم بر این امر صحه گذاشتند و گفتند:

        «افزایش غیرمنطقی سهم بخش خدمات و مشاغل واسطه ای، ایجاد کننده یک بخش جدید و مؤثر در جامعه ما بود. شکل گیری تراکم ثروت به شکل تازه، منجر به پیدایش کسانی شد که با کمترین تلاش و با در دست داشتن امکاناتی که در اختیار عموم نبود و با استفاده از رانتها یک شبه به ثروتهای بزرگی رسیدند و همین امر سبب بدگمانی کارآفرینان، نخبگان و صنعتگران در جامعه می شد و می شود.»[12]

        برخی از صاحب نظران از جمله خلیل الله سردارآبادی[13] و دیگران، زمینه ها و عوامل به وجودآورنده چنین از هم پاشیدگی اقتصادی و اجتماعی را در موارد زیر جست و جو می کنند:

        1- انحصار واردات کالا یا محصول توسط دارندگان رانتهای تجاری که امروزه به مافیای تجاری معروفند؛

        2- اخذ وامهای کلان و دراز مدت با بهره کم به وسیله ساز و کارهای سیاسی؛

        3- آغاز خصوصی سازی یا تعدیل ساختاری و شدت گرفتن بدون برنامه آن؛

        4- وجود نرخهای چندگانه ارز که باعث شکاف زیاد بین قیمت بازار آزاد و دولتی ارز بود؛

        5- نرخهای چندگانه بهره به دلیل شفافیت کمتر در عملکرد نظام بانکی و تبعیض فراوان برای قدرتمندان سیاسی و نزدیکان صاحب منصبان عالی رتبه در کاهش نرخ بهره؛

        6- انحصاری شدن، امتیازات مربوط به خریدهای خارجی برای مقامات سیاسی و مدیران و به دست آوردن پورسانتها و سودهای کلان برای آنان.

        7- واگذاری امتیاز احداث واحدهای اقتصادی، تولیدی و تجاری با بهای پایین به اشخاص با نفوذ؛

        8- واگذاری زمین در بخش مسکن یا امتیاز ساخت منازل و برجهای مسکونی و ساختمانهای اداری به رانت جویان سیاسی و اقتصادی؛

        9- نفوذ سیاسی و اقتصادی در بورس سهام کارخانه ها و واحدهای تولیدی به اشخاص با نفوذی که در اثر ارتباط با مدیران بازار بورس سهام و اطلاع یابی از افزایش قیمت سهام، اقدام به خرید در سطح گسترده کردند؛

        10- چشم پوشی در برخورد با دانه درشتها و برخورد سطحی با معلول و علت فسادها؛

        11- وجود مشکلات زمینه ای و نیز کوتاهی در امر نظارت و کنترل و عدم وجود بازرسی و نظارتهای بازدارنده و....

        با وجود این عوامل و زمینه ها به نظر می رسد در مرحله قانون گذاری و وضع قوانین عادلانه برای رقابت آزاد و بدون تبعیض بین سرمایه گذاران بخش خصوصی مشکل یا مانعی نباشد. مشکل اساسی در بخش نظام اداری است. برقراری نظام اطلاع رسانی شفاف، کنترل کافی بر حوزه های اداری و اقتصادی، بویژه در بخش صدور مجوز برای واحدهای تولیدی وتجاری و بازرگانی، فراهم کردن زمینه رقابت آزاد و عادلانه برای صاحبان سرمایه، ریشه کن کردن انحصارات، ارائه اعتبارات بانکی به افراد کم سرمایه و بازگرداندن رانتهای واگذار شده پس از تحقیقات لازم و اجرای آن بدون ملاحظه کاری سیاسی می تواند گامی در جهت ریشه کنی چنین پدیده نامبارکی باشد.

        بی شک کالبد شکافی عمیق این موضوع نیاز به مجال بیشتری دارد که متناسب با این نوشتار نیست. امید که اندیش ورزان این مسیر ناتمام را با دقت و وسواس بیشتری به پایان رسانند.
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۸:۲۱
        محیط زیست و زنگ خطر

        زنگ خطر برای محیط زیست ایران به صدا درآمده است
        اما اگر از آلودگی خاک که بگذریم انسان در آلوده شدن هوا نیز نقش مؤثر و مستقیمی داشته است؛ ورود مستقیم یا غیرمستقیم هر عنصری که توسط انسان ساخته می‌شود منجر به آلودگی هوا شده، گرد و غبار، ذرات معلق هوا و از بین رفتن اوزون نتیجه این دخالت‌های انسانی است.

        ایران کشوری چهارفصل و با تنوع زیستی بسیار

        به دلیل شرایط اقلیمی ایران تنوع حیوانی در کشور ما بالاست بر اساس آخرین بررسی‌ها بیش از هزار گونه جانوری از پستاندار، پرنده، خزنده، دوزیست و ماهیان در ایران زندگی می‌کنند همچنین نزدیک به ۸ هزار گونه گیاهی در کشور شناسایی شده که حدود ۱۸۰۰ مورد آن بومی است.

        البته به دلیل چهار فصل بودن ایران وضعیت کشور ما در مقایسه با دیگر کشورهای جهان از لحاظ تنوع زیستی مناسب است و بر اساس گزارشات ایران جز هشت کشور اول برخوردار تنوع زیستی است.

        حدود ۷۴ گونه از حیوانات کشور ما در زمره حیواناتی قرار دارند که در معرض انقراض هستند و از گونه‌هایی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران نیز جز نام باقی نمانده است

        اما متأسفانه علیرغم گونه‌های زیاد حیوانی که در ایران وجود دارد حدود ۷۴ گونه از حیوانات کشور ما نیز در زمره حیواناتی قرار دارند که در معرض انقراض هستند و از گونه‌هایی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران نیز جز نام باقی نمانده است.

        ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان طی قرن اخیر با مشکلات زیست محیطی مواجه شده است به گونه‌ای که بر اساس گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۸ میزان فرسایش خاک در جهان ۲۴ میلیارد تن بوده است که یک دوازدهم این رقم یعنی ۲ میلیارد در ایران رقم خورده و این به معنای آن است که میزان فرسایش خاک ایران ۸ برابر جهان شده است.

        زنگ خطر برای محیط زیست ایران به صدا درآمده است

        محیط زیست مهمترین عامل بقای زندگی انسان

        اما ممکن است مهمترین سوالی که مطرح شود این باشد که چرا حفظ محیط زیست ضروری است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت محیط زیست یکی از مهمترین موارد برای بقای زندگی انسان است و در صورت تخریب آن جان و زندگی انسان نیز با مشکل مواجه شود.
        الگوی زندگی انسان در سال‌های اخیر منجر به تغییر بارندگی‌ها، وقوع سیل، خشکسالی، انقراض گونه‌های نادر، برداشت بی رویه از سفره‌های زیرزمینی و نابودی تنوع زیستی شده است از میلیون‌ها گونه گیاهی و حیوانی که در سال‌های اخیر بر روی زمین زندگی می‌کردند تعدادی از آنها باقی مانده‌اند و بسیاری از آنها به معرض نابودی کشیده شده‌اند.

        ایران در سال ۲۰۲۰ با کسب ۴۸ امتیاز در رتبه ۶۷ جهان قرار گرفت و این به معنای آن است که کشور ما در میان کشورهایی با عملکرد ضعیف در حوزه محیط زیست قرار دارد

        بر اساس شاخص توسعه کشورها در حوزه عملکرد زیست محیطی و توسعه زیست محیطی، ایران در سال ۲۰۲۰ با کسب ۴۸ امتیاز در رتبه ۶۷ جهان قرار گرفت و این به معنای آن است که کشور ما در میان کشورهایی با عملکرد ضعیف در حوزه محیط زیست قرار دارد و این یعنی محیط زیست ایران دارای نوسانات فراوانی است.

        به گفته لیلا زمانی مدیرکل دفتر اقتصاد و فناوری محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست، در سال ۲۰۲۲ ایران در حوزه شاخص عملکرد زیست محیطی نسبت به سال‌های قبل با توجه به افزایش شاخص‌ها امتیاز خوبی نداشته است و کارشناسان می‌گویند زیست بوم ایران در سال‌های آینده گرفتار بحران‌های بزرگ زیست محیطی خواهد شد در حال حاضر ۲ هزار و ۵۰۰ گونه گیاهی کشور در معرض خطر نابودی قرار دارند و زنگ خطر تنوع زیستی آنها به صدا درآمده است.

        همانطور که گفته شد حفاظت از محیط زیست و نگهداری آن موضوعی حیاطی است و با توجه به اهمیت این حوزه در بقای زندگی انسان و لزوم نگهداری مناسب آن باید ضمن تغییر الگوی زندگی انسان‌ها فرهنگ استفاده درست از آن نیز آموزش داده شود تا بتوان در شاخص‌های مختلف رشد داشت و ایران را در میان کشورهای حامی محیط زیست ارتقا داد.
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۸:۳۷
        و اما در مورد نفت و اقتصاد نفت و گاز محور و تبدیل و جایگزینی آن

        آنقدر مطالب خواندنی هست که واقعا باید به متخصص آن رجوع کرد و من از گذاشتن یک یا دو مطلب امتناع کردم

        راستش را بخواهید جناب عارف عزیز از آوردن آن قسمت که نوشتید چگونه فضای دو قطبی ایجاد می شود خیلی خوشم آمد

        و باز راستش را بخواهید از تکرار کلماتی چون فقر بیکاری اختلاس رانت و ... که همیشه عامه مردم کره ی این کلمات را در جامعه میگیرند بدون بازنگری مجدد آن در بروز رسانی ها نه خوشم نیامد

        درود فراوان بر شما خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۷:۰۰
        تساهل خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۷:۰۳
        شخصا از درد مردم میگویم اگر این درد حجاب هم باشد بیان میکنم اما در این زمان چنین نیست و درد چیزهای دیگری هستند

        سفره خالی جنگ طلاق و اعتیاد و.. از نظر من دردهای بزرگتر و بدتری هستند

        کسی در یک جنگ به زنی گیر نمیدهد که روسریت چرا افتاده چون ارجحیت با جان انسان است نه حجابش در یانجا هم ارجحیت را با سفره کارگران میبینم موفق باشید خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۹:۰۶
        با درود مجدد بگذارید که بحث را موشکافی کنیم از حق نگذریم بعضی موارد را بدرستی بیان کردید و جبهه گیری خاصی در کار نیست اما به گفته هایی که در ادامه برایتان مینویسم بدقت توجه کنید تا مشکل کار و اساس اشتباه دولت حکومت در برخورد با مواردی که بیان میکنم رو بشناسید

        اول اینکه نظام جمهوری اسلامی دارای یک شعار بسیار مهم بود که با آن منزلت یافت و اکثریت دنباله روان خود را بر پایه این شعار مهم گرد آورد و در واقع با این شعار شعارهای پس از آن که آنها رو هم بیان میکنم پیش آمدند

        آن شعار مهم این بود

        استقلال آزادی جمهوری اسلامی

        به بررسی هر قسمت میپردازم و با هم ببینیم آیا چنین چیزی حقیقت دارد یا نه
        بعد از اون به سراغ شعارهای دیگه و سپس مقایسه دوران پهلوی با زمان حال میپردازیم

        استقلال مفهوم استقلال اینست که شما تا حد امکان مستقل باشید حال این مستقل بودن موارد زیادی رو در بر میگیره از خودکفایی در تولید گرفته تا ایجاد قوانینی همه فهم عام المنفعه و بدون دخالت خارجی

        آیا در کشور ما استقلال به معنای خودکفایی حداکثری وجود داره؟

        آیا قوانین ما همه فهم و عام المنفعه و بدون جهت گیری خاصی برای کوبیدن یا به عرش بردن عده ای هستند؟

        آیا به قوانین عمل میشود؟

        تنها یک بند قانون اساسی رو براتون شرح میدم و عمل به اون رو ببینیم

        اصل ۳۰ قانون اساسی: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد.(منبع سایت ویکی حقوق)

        آیا تنها این یک اصل قانون اساسی رعایت میشود؟

        آیا استقلال در کشور ما وجود دارد؟

        اگر خیر پس ما چگونه مستقل و خودکفا هستیم؟

        آزادی

        مفهوم آزادی اینست که در حیطه زمان و مکان و بر طبق عرف و فرهنگ یک سرزمین افراد در آن از آزادی پوشش آزادی بیان و آزادی های دیگر چون تجمع مسالمت آمیز و انتقادی و همچنین آزادی هایی چون عدم فیلترینگ سایتهای غیر مبتذل و تبادل اطلاعات آزاد برخوردار باشند

        چنین آزادی در ایران کنونی وجود دارد ؟

        اگر جواب خیر است پس کشور ما دارای آزادی نیست

        و اما جمهوری اسلامی

        جمهوری اسلامی بمعنای ایجاد کشوری از جمهوریت های مختلف با قوانین اسلامی است اما در اینجا آیا واقعا جمهوریت معنا دارد در یک نظام تک حزبی (با ارفاق دوحزبی اصولگرا اصلاح طلب) دقیقا احزابی چون حزب کارگران ورزشکاران زنان و.. غیره کجا هستند ؟

        بجز این مورد قوانین اسلام شامل ایجاد کار و رفاه نسبی برای مردم جلوگیری از دزدی و ارتشا تدریس درمان و بیمه تا حد امکان برای مردم و بخصوص فقرا و چندین و چند چیز دیگر آیا واقعا وجود دارند ؟

        اگر خیر حتی در مفهوم جمهوری اسلامی نیز نمیتوان با قاطعیت نظر داد

        حال به بررسی زمان شاه و دوره کنونی میپردازیم

        اولا در مقام قیاس شما حداقل باید به نیم قرن قبل برگردید

        در زمانه ای که اکثریت انسانها تلویزیون و تلفن نداشته اند چیزهایی مثل تلفن همراه اینترنت و .. عملا وجود نداشته اند حتی برخی مناطق شاید برق همه نداشته اند

        در چنین شرایطی در شهر تهران ورزشگاه آزادی میدان آزادی هتل هیلتون و چندین و چند چیز دیگر شامل اتوبان مراکز تفریحی و غیره ساخته میشود

        اکنون به زمان حال برگردیم ورزشگاه آزادی نیاز به تعمیر دارد اتوبان تهران شمال سالهخا در دست ساخت است شهرداری تهران ده ها کار بیهوده شامل بنر نویسی های بی معنا و پرخرج بجای ساماندهی زباله گردان انجام میدهد و..

        با علم بر پیشرفت تکنولوژی و وجود تلفن همراه و نت و ماهواره و غیره ..

        حال چطور باید این کم کاری ها را توجیه کرد در حالی که تمام پول نفت معادن مالیات و.. نیز در دست دولت است و طبعا باید برای ساخت و ساز و آبادانی هزینه شود

        من نمیخوام بگم یک حکومت عالیه و دیگری بد اتفاقا نقدهای زیادی هم به گذشته دارم مثل این موارد

        عدم رسیدگی به حاشیه و تنها مانور حول محور تهران و شهرهای بزرگ

        فساد موجود در برخی افراد دربار

        وجود ملوک الطوایفی و سیستم فئودالی و خان در اوایل

        و چنیدن مورد دیگر...


        اما مسئله و سوال اساسی اینست

        چرا با وجود نیم قرن فرصت هزاران میلیارد دلار منابع هزاران پیشرفت تکنولوژیک زمانه و... چرا ما باز هم در احقاق حق کارگران مانده ایم
        چرا خرید خانه برای طیف وسیعی یک آرزوست چرا مردم نمیتوانند آزادی بیان در حیطه ادب و منطق داشته باشند چرا تقریبا تمام پیام رسانهای مهم فیلتر هستند چرا زنان و دختران نمیتوانند در حیطه عرف و فرهنگ آزاد باشند صرفا مبنی بر عدم پوشیدن یک روسری و چراهای دگر....


        هرگاه یک حکومت دولت موارد فوق رو ساخت و پرداخته کرد آنوقت کاملا محق و بر حق هست و هرگونه اعتراضی بیراهه هستش اما ما مادامی که در احقاق اساسی ترین حق ها مانده باشیم و تنها مسائلی چون حجاب رو دنبال کنیم راه به هیچ جا نخواهیم برد

        امیدوارم متن را بخوانید و خسته کننده نباشه سعی دربیان حقیقت دارم بدون جانب داری با منطق و ادب موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۹:۲۹
        سلام و درودی مجدد عارف عزیز

        سه سوال اساسی که کردید و جواب هایی در پی این سوال ها

        استقلال آزادی جمهوری اسلامی

        و اما سوالات

        آیا در کشور ما استقلال به معنای خودکفایی حداکثری وجود داره؟
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۹:۳۵

        در اقتصادهای پیشرفته و پیچیده، افراد می توانند از دانش های مختلف اعم از طراحی، بازاریابی، تامین مالی، دانش فنی، مدیریت منابع انسانی و حقوق تجاری استفاده و از دانش روز برای تولید محصولات جدید استفاده کنند.

        به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در همین حال مقایسه رتبه شاخص پیچیدگی اقتصادی ایران با کشورهای کره جنوبی، ترکیه، مالزی، پاکستان و مصر، طی پنجاه سال اخیر نشان می دهد رتبه پیچیدگی اقتصادی کشورهای ایران، مصر و پاکستان بدتر شده و در مقابل، رتبه کشورهای کره جنوبی ، مالزی و ترکیه بهبود یافته است. قدس آنلاین در گزارش پیش رو به بررسی نقاط مبهم و تاریک پیش روی تولیدات دانش بنیان در ایران پرداخته است.

        در اقتصادهای پیشرفته و پیچیده، افراد می توانند از دانش های مختلف اعم از طراحی، بازاریابی، تامین مالی، دانش فنی، مدیریت منابع انسانی و حقوق تجاری استفاده و از دانش روز برای تولید محصولات جدید استفاده کنند. جوامعی که از بخش هایی از این قابلیت ها محروم باشند امکان ایجاد چنین محصولاتی را ندارد. بنابراین اقتصادهای پیچیده اقتصادهایی هستند که می توانند حجم زیادی از دانش های مرتبط را در قالب شبکه های بزرگ گردهم جمع آوری کرده و مجموعه متنوعی از کالاهای دانش بر را تولید کنند. به عکس، اقتصادهای ساده، پشتوانه ضعیفی از دانش مولد داشته و کالاهای کمتر و ساده تری تولید می کنند که مستلزم شبکه کوچکتری از تعاملات است.

        ایران طبق شاخص پیچیدگی اقتصادی در سال 2012 در بین 144 کشور، در رتبه 110 ام جهان و در کنار کشورهایی مانند کامرون، ساحل عاج، قطر، زامبیا، نیکاراگوئه و الجزایر قرار گرفته و با آخرین کشورها فاصله چندانی ندارد.

        در همین حال مقایسه رتبه شاخص پیچیدگی اقتصادی ایران با کشورهای کره جنوبی، ترکیه، مالزی، پاکستان و مصر، طی پنجاه سال اخیر نشان می دهد رتبه پیچیدگی اقتصادی کشورهای ایران، مصر و پاکستان بدتر شده و در مقابل، رتبه کشورهای کره جنوبی، مالزی و ترکیه بهبود یافته است. قدس آنلاین در گزارش پیش رو به بررسی نقاط مبهم و تاریک پیش روی تولیدات دانش بنیان در ایران پرداخته است.

        دکتر حسین محمودی اصل، استاد اقتصاد و کارشناس اقتصادی در این باره می گوید: اقتصاد جهانی دردوره های مختلف راه های بسیاری را برای گذشتن از شرایط بحرانی و دست یابی به توسعه و سودآوری بیشتر پشت سر گذاشته و تجارب مختلفی برای رسیدن به این مهم در نظر گرفته شده است که از جمله آنها می توان به سیاست توجه به واردات در یک دوره زمانی و سپس توجه به اقتصاد صادرات محور؛ درون گرا و برون نگر اشاره کرد.

        وی در ادامه افزود: کشورهای پیشرفته با اتکا به تجارب پیشین به این نتیجه رسیده اند که باید برای بازدهی و افزایش ارزش افزوده چندین برابری به موضوع تولید دانش بنیان توجه کنند. این کارشناس اقتصادی درباره زمان آغاز رواج تولید دانش بنیان در اقتصاد جهانی تصریح کرد: این موضوع از زمانی مطرح شد که کشورها متوجه شدند باید اقتصاد خود را به خودکفایی رسانده و از سلطه سیاسی سایر کشورها خارج شوند. اگر چه استقلال اقتصادی همیشه اصلی ترین خواسته بسیاری از کشورها بوده است اما این روند عملا به دلیل برخی از وابستگی های اقتصادی امکان پذیر نبوده یا با کندی خاصی در حال انجام بوده است.

        محمودی دراین باره افزود: در طی سال های گذشته کشورهایی که تلاش می کردند خود را از زیر سلطه استعمار سایر کشورها و به اصطلاح ابرقدرت ها خارج کنند، با تحریم و تهدید مواجه شده و قادر به تامین مایحتاج اولیه و ضروری خود برای تولیدات داخلی نبودند. وی درباره دلایل این اتفاق خاطرنشان کرد: واقعیت این است که این کشورها از بسیاری از علوم روز و دانش فنی بی بهره بوده و به دلیل فقدان دانش وتکنولوژی لازم وابستگی آن ها به سایر کشور ها ادامه داشته است. این کارشناس اقتصادی به قدس آنلاین گفت: این وابستگی معمولا وابستگی اقتصادی توام با وابستگی سیاسی وامنیتی است بنابراین مسائل یاد شده موجب شده تا مباحث تولید دانش بنیان به اصلی ترین اولویت کشورها تبدیل شود.

        در این زمینه حسین آهی کارشناس اقتصادی با بیان اینکه خام فروشی اصلی ترین عامل زیان های موجود اقتصادی است تصریح کرد: اهمیت موضوع گسترش تولیدات دانش بنیان به درستی در سیاست های اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری آمده و برآن تاکید شده است. وی افزود: بی شک توسعه علوم دانش بنیان به خودی خود بر مزیت نسبی مقدم است چرا که مزیت نسبی گاه در فروش منابع و در اختیار گذاشتن مواد اولیه ارزان از جمله مواد معدنی؛ نفت وگاز است.

        آهی خاطرنشان کرد: چون در تولید یک کالا مزیت نسبی داریم اگر تولید آن کالا را به عنوان یک استراتژی مد نظر قرار دهیم یقینا ضرر کرده ایم در حالی که اگر به توسعه تولید دانش بنیان و توسعه تکنولوژی اهتمام داشته باشیم به جای اینکه مواد خام را مثلا با سود پنجاه برابری به فروش برسانیم می توانیم مواد خام را پس از طی فرآیند تکنولوژیک به مواد مختلفی تبدیل کنیم که گاه با چند صد برابر قیمت به فروش برسانیم. این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: متاسفانه به نظر می رسد در حالی که دنیا به این تجربه رسیده است مسئوولان ایرانی به این مهم اهتمام نداشته و همچنان مواد خام را به فروش می رسانند تا کشورهای توسعه یافته با تبدیل آن به کالاهای ثالث آن را با چند برابر قیمت به ما بفروشند.
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۹:۴۱
        آیا قانون اساسی در کشور رعایت می شود؟

        قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبیّن نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می‏‌باشد. ماهیت انقلاب عظیم اسلامی ایران و روند مبارزه مردم مسلمان از ابتدا تا پیروزی که در شعارهای قاطع و کوبنده همه قشرهای مردم تبلور می‏‌یافت این خواست اساسی را مشخص کرده و اکنون در طلیعه این پیروزی بزرگ، ملت ما با تمام وجود نیل به آن را می‏‌طلبد.

        ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت‏های ایران در سده اخیر، مکتبی و اسلامی بودن آن است. ملت مسلمان ایران پس از گذر از نهضت ضد استبدادی مشروطه و نهضت ضد استعماری ملی‏ شدن نفت به این تجربه گرانبار دست یافت که علت اساسی و مشخص عدم موفقیت این نهضت‏ها مکتبی نبودن مبارزات بوده است. گرچه در نهضت‏های اخیر خط فکری اسلامی و رهبری روحانیت مبارز سهم اصلی و اساسی را بر عهده داشت، ولی به دلیل دور شدن این مبارزات از مواضع اصیل اسلامی، جنبش‏ها به سرعت به رکود کشانده شد. از اینجا وجدان بیدار ملت به رهبری مرجع عالی‏قدر تقلید حضرت آیت‏‌الله العظمی امام خمینی ضرورت پیگیری خط نهضت اصیل مکتبی و اسلامی را دریافت و این بار روحانیت مبارز کشور که همواره در صف مقدم نهضت‏های مردمی بوده و نویسندگان و روشنفکران متعهد با رهبری ایشان تحرک نوینی یافت. (آغاز نهضت اخیر ملت ایران در سال هزار و سیصد و هشتاد و دو هجری قمری برابر با هزار و سیصد و چهل و یک هجری شمسی می‏‌باشد).

        ‎طلیعه نهضت

        اعتراض درهم کوبنده امام خمینی به توطئه آمریکایی «انقلاب سفید» که گامی در جهت تثبیت پایه‌‏های حکومت استبداد و تحکیم وابستگی‏‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران به امپریالیزم جهانی بود عامل حرکت یکپارچه ملت گشت و متعاقب آن انقلاب عظیم و خونبار امت اسلامی در خردادماه ۴۲ که در حقیقت نقطه آغاز شکوفایی این قیام شکوهمند و گسترده بود مرکزیت امام را به عنوان رهبری اسلامی تثبیت و مستحکم نمود و علی‏رغم تبعید ایشان از ایران در پی اعتراض به قانون ننگین کاپیتولاسیون (مصونیت مستشاران آمریکایی) پیوند مستحکم امت با امام همچنان استمرار یافت و ملت مسلمان و به ویژه روشنفکران متعهد و روحانیت مبارز راه خود را در میان تبعید و زندان، شکنجه و اعدام ادامه دادند.

        در این میان قشر آگاه و مسئول جامعه در سنگر مسجد، حوزه‏‌ای علمیه و دانشگاه به روشنگری و با الهام از مکتب انقلابی و پُربار اسلام تلاش پی‏گیر و ثمربخشی را در بالا بردن سطح آگاهی و هوشیاری مبارزاتی و مکتبی ملت مسلمان آغاز کرد. رژیم استبداد که سرکوبی نهضت اسلامی را با حمله دژخیمانه به فیضیه و دانشگاه و همه کانون‏های پرخروش انقلاب آغاز نموده بود به مذبوحانه‏‌ترین اقدامات ددمنشانه جهت رهایی از خشم انقلابی مردم، دست زد و در این میان جوخه‏‌های اعدام، شکنجه‏‌های قرون وسطایی و زندان‏های درازمدت، بهایی بود که ملت مسلمان ما به نشانه عزم راسخ خود به ادامه مبارزه می‏پرداخت. خون صدها زن و مرد جوان و با ایمان که سحرگاهان در میدان‏های تیر فریاد «الله اکبر» سر می‏دادند یا در میان کوچه و بازار هدف گلوله‏‌های دشمن قرار می‏گرفتند انقلاب اسلامی را تداوم بخشید. بیانیه‏‌ها و پیام‏های پی‏‌در‏پی امام به مناسبت‏های مختلف، آگاهی و عزم امت اسلامی را عمق و گسترش هر چه فزون‏تر داد.

        حکومت اسلامی

        طرح حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه که در اوج خفقان و اختناق رژیم استبدادی از سوی امام خمینی ارائه شد انگیزه مشخص و منسجم نوینی را در مردم مسلمان ایجاد نمود و راه اصیل مبارزه مکتبی اسلام را گشود که تلاش مبارزان مسلمان و متعهد را در داخل و خارج کشور فشرده‏‌تر ساخت.

        در چنین خطی نهضت ادامه یافت تا سرانجام نارضایی‏ها و شدت خشم مردم بر اثر فشار و اختناق روزافزون در داخل و افشاگری و انعکاس مبارزه به وسیله روحانیت و دانشجویان مبارز در سطح جهانی، بنیان‏های حاکمیت رژیم را به شدت متزلزل کرد و به ناچار رژیم و اربابانش مجبور به کاستن از فشار و اختناق و به اصطلاح باز کردن فضای سیاسی کشور شدند تا به گمان خویش دریچه اطمینانی به منظور پیشگیری از سقوط حتمی خود بگشایند. اما ملت برآشفته و آگاه و مصمم به رهبری قاطع و خلل‏‌ناپذیر امام، قیام پیروزمند و یکپارچه خود را به طرز گسترده و سراسری آغاز نمود.

        خشم ملت

        انتشار نامه توهین‌‏آمیز به ساحت مقدس روحانیت و به ویژه امام خمینی در ۱۷ دی ۵۶ از طرف رژیم حاکم، این حرکت را سریع‏تر نمود و باعث انفجار خشم مردم در سراسر کشور شد و رژیم برای مهار کردن آتشفشان خشم مردم کوشید این قیام معترضانه را با به خاک و خون کشیدن خاموش کند؛ اما این خود خون بیشتری در رگ‏های انقلاب جاری ساخت و طپش‏های پی‌‏درپی انقلاب در هفتم‏‌ها و چهلم‌‏های یادبود شهدای انقلاب، حیات و گرمی و جوشش یکپارچه‏ و هر چه فزون‏تری به این نهضت در سراسر کشور بخشید و در ادامه و استمرار حرکت مردم تمامی سازمان‏های کشور با اعتصاب یکپارچه خود و شرکت در تظاهرات خیابانی در سقوط رژیم استبدادی مشارکت فعالانه جستند. همبستگی گسترده مردان و زنان از همه اقشار و جناح‏های مذهبی و سیاسی در این مبارزه به طرز چشمگیری تعیین‏‌کننده بود و مخصوصاً زنان به شکل بارزی در تمامی صحنه‌‏های این جهاد بزرگ، حضور فعال و گسترده‏ای داشتند. صحنه‏‌هایی از آن نوع که مادری را با کودکی در آغوش، شتابان به سوی میدان نبرد و لوله‏‌های مسلسل نشان می‏داد بیانگر سهم عمده و تعیین‌‏کننده این قشر بزرگ جامعه در مبارزه بود.

        بهایی که ملت پرداخت

        نهال انقلاب پس از یک سال و ‏اندی مبارزه مستمر و پیگیر با باروری از خون بیش از شصت هزار شهید و صد هزار زخمی و معلول و با بر جای نهادن میلیاردها تومان خسارت مالی در میان فریادهای «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» به ثمر نشست و این نهضت عظیم که با تکیه بر ایمان و وحدت و قاطعیت رهبری در مراحل حساس و هیجان‏‌آمیز نهضت و نیز فداکاری ملت به پیروزی رسید موفق به درهم کوبیدن تمام محاسبات و مناسبات و نهادهای امپریالیستی گردید که در نوع خود سرفصل جدیدی بر انقلابات گسترده مردمی در جهان شد.

        ۲۱ و ۲۲ بهمن سال یکهزار و سیصد و پنجاه و هفت روزهای فرو ریختن بنیاد شاهنشاهی شد و استبداد داخلی و سلطه خارجی متکی بر آن را در هم شکست و با این پیروزی بزرگ، طلیعه حکومت اسلامی که خواست دیرینه مردم مسلمان است نوید پیروزی نهایی را داد. ملت ایران به طور یکپارچه و با شرکت مراجع تقلید و علمای اسلام و مقام رهبری در همه‏‌پرسی جمهوری اسلامی، تصمیم نهایی و قاطع خود را بر ایجاد نظام نوین جمهوری اسلامی اعلام کرد و با اکثریت ۹۸/۲‏% به نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت داد.

        اکنون قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان بیانگر نهادها و مناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه باید راهگشای تحکیم پایه‌‏های حکومت اسلامی و ارائه‏‌دهنده طرح نوین نظام حکومتی بر ویرانه‏‌های نظام طاغوتی قبلی گردد.


        شیوه حکومت در اسلام

        حکومت از دیدگاه اسلام، برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه‏‌گری فردی یا گروهی نیست، بلکه تبلور آرمان سیاسی ملتی هم‌‏کیش و هم‏فکر است که به خود سازمان می‏دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهایی (حرکت به سوی الله) بگشاید. ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود از غبارها و زنگارهای طاغوتی زدوده شد و از آمیزه‌‏های فکری بیگانه خود را پاک نمود و به مواضع فکری و جهان بینی اصیل اسلامی بازگشت. اکنون بر آن است که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه) خود را بنا کند. بر چنین پایه‌‏ای، رسالت قانون اساسی این است که زمینه‏‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‏های والا و جهان‏‌شمول اسلامی پرورش یابد. قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می‏کند؛ به ویژه در گسترش روابط بین‏‌المللی با دیگر جنبش‏های اسلامی و مردمی می‏کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند. (إن هذه أمتکم أمه واحده و أنا ربکم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامی جهان قوام یابد.

        با توجه به ماهیت این نهضت بزرگ، قانون اساسی تضمین‌‏گر نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‏باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‏کند. (و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التی کانت علیهم) در ایجاد نهادها و بنیادهای سیاسی که خود پایه تشکیل جامعه است بر اساس تلقی مکتبی، صالحان عهده‏‌دار حکومت و اداره مملکت می‏‌گردند. (ان الأرض یرثها عبادی الصالحون) و قانون‏گذاری که مبیّن ضابطه‏‌های مدیریت اجتماعی است بر مدار قرآن و سنت، جریان می‏یابد. بنابراین نظارت دقیق و جدی از ناحیه اسلام‏‌شناسان عادل و پرهیزگار و متعهد (فقهای عادل) امری محتوم و ضروری است و چون هدف از حکومت، رشد دادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است (و إلی الله المصیر) تا زمینه بروز و شکوفایی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان فراهم آید (تخلّقوا بأخلاق الله) و این جز در گرو مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نمی‏‏تواند باشد.

        با توجه به این جهت، قانون اساسی زمینه چنین مشارکتی را در تمام مراحل تصمیم‏‌گیری‏های سیاسی و سرنوشت‏‌ساز برای همه افراد اجتماع فراهم می‏سازد تا در مسیر تکامل انسان، هر فردی خود دست‌‏اندرکار و مسئول رشد و ارتقاء و رهبری گردد که این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهد بود. (و نرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمه و نجعلهم الوارثین)‎‎

        ولایت فقیه عادل

        بر اساس ولایت امر و امامت مستمر، قانون اساسی زمینه تحقق رهبری فقیه جامع ‏الشرایطی را که از طرف مردم به عنوان رهبر شناخته می‏شود (مجاری الأمور بید العلماء بالله الأمناء علی حلاله و حرامه) آماده می‏کند تا ضامن عدم انحراف سازمان‏های مختلف از وظایف اصیل اسلامی خود باشند.‎‎‎

        اقتصاد وسیله است نه هدف

        در تحکیم بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست، نه همچون دیگر نظام‏های اقتصادی تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی؛ زیرا که در مکاتب مادی، اقتصاد خود هدف است و بدین جهت در مراحل رشد، اقتصاد عامل تخریب و فساد و تباهی می‏شود، ولی در اسلام اقتصاد وسیله است و از وسیله انتظاری جز کارایی بهتر در راه وصول به هدف نمی‏توان داشت.

        با این دیدگاه برنامه اقتصادی اسلامی فراهم کردن زمینه مناسب برای بروز خلاقیت‏های متفاوت انسانی است و بدین جهت تأمین امکانات مساوی و متناسب و ایجاد کار برای همه افراد و رفع نیازهای ضروری جهت استمرار حرکت تکاملی او بر عهده حکومت اسلامی است.‎‎‎‎‎

        زن در قانون اساسی

        در ایجاد بنیادهای اجتماعی اسلامی، نیروهای انسانی که تاکنون در خدمت استثمار همه‏جانبه خارجی بودند هویت اصلی و حقوق انسانی خود را باز می‏یابند و در این بازیابی طبیعی است که زنان به دلیل ستم بیشتری که تاکنون از نظام طاغوتی متحمل شده‏اند استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود.

        خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینه‏ساز اصلی حرکت تکاملی و رشدیابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است. زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت «شیء بودن» و یا «ابزار کار بودن» در خدمت اشاعه مصرف‏زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پُر ارج مادری در پرورش انسان‏های مکتبی پیش‏آهنگ و خود همرزم مردان در میدا‏ن‏های فعال حیات می‏باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.‎‎‎‎‎

        ارتش مکتبی

        در تشکیل و تجهیز نیروهای دفاعی کشور توجه بر آن است که ایمان و مکتب، اساس و ضابطه باشد. بدین جهت ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق شکل داده می‏شوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه با رسالت مکتبی، یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‏دار خواهند بود. (و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم)‎‎‎‎‎‎

        قضاء در قانون اساسی

        مسئله قضاء در رابطه با پاسداری از حقوق مردم در خط حرکت اسلامی، به منظور پیشگیری از انحرافات موضعی در درون امت اسلامی امری است حیاتی. از این رو ایجاد سیستم قضایی بر پایه عدل اسلامی و متشکل از قضات عادل و آشنا به ضوابط دقیق دینی پیش‏بینی شده است. این نظام به دلیل حساسیت بنیادی و دقت در مکتبی بودن آن لازم است به دور از هر نوع رابطه و مناسبات ناسالم باشد. (و إذا حکمتم بین الناس أن تحکموا بالعدل)‎‎‎‎‎‎

        قوه مجریه

        قوه مجریه به دلیل اهمیت ویژه‏ای که در رابطه با اجرای احکام و مقررات اسلامی به منظور رسیدن به روابط و مناسبات عادلانه حاکم بر جامعه دارد و همچنین ضرورتی که این مسئله حیاتی در زمینه‏سازی وصول به هدف نهایی حیات خواهد داشت بایستی راهگشای ایجاد جامعه اسلامی باشد. نتیجتاً محصور شدن در هر نوع نظام دست و پاگیر پیچیده که وصول به این هدف را کُند و یا خدشه‏‌دار کند از دیدگاه اسلامی نفی خواهد شد. بدین جهت نظام بوروکراسی که زائیده و حاصل حاکمیت‏های طاغوتی است به شدت طرد خواهد شد تا نظام اجرایی با کارایی بیشتر و سرعت افزون‏تر در اجرای تعهدات اداری بوجود آید.‎‎‎‎‎‎

        وسایل ارتباط جمعی

        وسایل ارتباط جمعی (رادیو- تلویزیون) بایستی در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرد و در این زمینه از برخورد سالم اندیشه‏های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلت‏های تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز کند.

        پیروی از اصول چنین قانونی که آزادی و کرامت ابناء بشر را سرلوحه اهداف خود دانسته و راه رشد و تکامل انسان را می‏گشاید بر عهده همگان است و لازم است که امت مسلمان با انتخاب مسئولین کاردان و مؤمن و نظارت مستمر بر کار آنان به طور فعالانه در ساختن جامعه اسلامی مشارکت جویند؛ به امید اینکه در بنای جامعه نمونه اسلامی (اسوه) که بتواند الگو و شهیدی بر همگی مردم جهان باشد موفق گردد. (و کذلک جعلنا أمه وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس)‎‎‎‎‎‎

        نمایندگان

        مجلس خبرگان متشکل از نمایندگان مردم، کار تدوین قانون اساسی را بر اساس بررسی پیش‌‏نویس پیشنهادی دولت و کلیه پیشنهادهایی که از گروه‏های مختلف مردم رسیده بود در دوازده فصل که مشتمل بر یکصد و هفتاد و پنج اصل می‏باشد در طلیعه پانزدهمین قرن هجرت پیغمبر اکرم(ص)، بنیان‏گذار مکتب رهایی‌‏بخش اسلام با اهداف و انگیزه‏‌های مشروح فوق به پایان رساند؛ به این امید که این قرن، قرن حکومت جهانی مستضعفین و شکست تمامی مستکبرین گردد. ‎
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۹:۴۸
        جمهوری اسلامی

        نوع حکومتی که ملت ایران از طریق همه‌پرسی برای خود برگزیده اند، جمهوری اسلامی است. جمهوری ناظر بر شکل حکومت است و به معنای نوعی از حکومت است که مردم در انتخاب زمامداران و امور سیاسی مشارکت فعال داشته باشند و اسلامی ناظر بر محتوای حکومت است، بدین معنا که قواعد و مقررات وضع شده باید با شرع مقدس مطابقت داشته باشند؛ بنابراین تضادی که در دو واژه «جمهوری» و «اسلامی» مشاهده می‌شود، ظاهری است.[۱] این نوع حکومت یعنی جمهوری اسلامی طرحی بود که از سوی امام خمینی پیشنهاد گردید و در روزهای ۱۱ و ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ به همه‌پرسی گذاشته شد و با اقبال عمومی یعنی با اکثریت ۹۸/۲٪ رای مثبت مردم مواجه گردید.[۲]

        این نوع حکومت که اصطلاحا به آن حکومت ولایی می گویند، دارای مشروعیتی الهی است که با مقبولیت از جانب مردم مستقر گردیده است.[۳] امام خمینی (ره) با پذیرش شکل و چهارچوب حکومت های مدرن و الگو های موجود حاکم بر جهان و قبول قواعد دموکراسی، حکومتی مبتنی بر آراء و نظریات مردم پایه ریزی کردند، در واقع شاهکار بزرگ ایشان تلفیق مبانی فقهی و حکومتی اسلام با تکنیک های حکومتی مردمی عصر حاضر بود. [۴]

        ملت ایران به جمهوری اسلامی رای داده‌است و معنی جمهوری اسلامی همان حکومت مردم در چارچوب قواعد اسلامی است. به اعتقاد ما اسلام یک مکتب انسان ساز است و هدفش تربیت انسان متعالی است که ارتباط خود با خالق را در یابد و عدالتخواه باشد، این هدف با هدف نظام‌های حقوقی دیگر متفاوت است.[۵]
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۹:۵۰
        اصول آن

        اصل ۱ قانون اساسی

        اصل ۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی: حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران‏، بر اساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل قرآن‏، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیت الله العظمی امام خمینی‏، در همه‌پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادی الاولی سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت ۲ /۹۸٪ کلیه کسانی‌ که حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت داد.

        اصل ۲ قانون اساسی

        اصل ۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: جمهوری اسلامی‏، نظامی است بر پایه ایمان به‏:

        ۱ ـ خدای یکتا (لااِلهَ اِلااللّه) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.

        ۳ ـ وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین‏.

        ۳ ـ معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان بسوی خدا.

        ۴ ـ عدل خدا در خلقت و تشریع.

        ۵ ـ امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام‏.

        ۶ ـ کرامت‏ و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا که از راه:

        الف ـ اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین‏،

        ب ـ استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها.

        ج ـ نفی هر گونه ستم گری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری‏، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می‌کند.

        اصل ۶ قانون اساسی
        اصل ۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات‏: انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی‏، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این‏ قانون معین می‌گردد.


        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۰:۰۸
        و در نهایت آزادی

        «آزادی های اساسی مردم» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

        بحث آزادی در قانون اساسی ایران در مواد مختلفی، مستقیم و غیر مستقیم اشاره و حتی حدود برخی از آنها هم به صورت صریح بیان شده است. در این مطلب به تعدادی از این مواد قانونی اشاره و در حتی المقدور توضیحاتی هم در مورد آنها بیان می شود.

        واژه آزادی به دلیل پیوند آن با حقوق و به ویژه حقوق بشر مصادیق و انواع متفاوتی دارد؛ بنابراین، می توان برای آزادی مصادیقی از قبیل آزادی مذهب، آزادی عقیده، آزادی های اجتماعی، آزادی های سیاسی، آزادی های مدنی، آزادی بیان و پس از بیان آزادی قومی و ملیتی، آزادی رسانه و مطبوعات و ... اشاره کرد.

        بحث آزادی در قانون اساسی ایران در مواد مختلفی، مستقیم و غیر مستقیم به آن اشاره و حتی حدود برخی از آنها هم به صورت صریح بیان شده است. در این مطلب به تعدادی از این مواد قانونی اشاره و در حتی المقدور توضیحاتی هم در مورد آنها بیان می شود.

        آزادی بیان، نشریات و مطبوعات

        آزادی بیان به عنوان یکی از حقوق ممتاز و شناخته شده مهم در اسناد بین المللی نظیر اعلامیه جهانی حقوق بشر (ماده 19) و سایر اسناد بین المللی شناخته شده است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم در اصل 24 چنین آمده است: «نشریات و مطبوعات در بیان مطلب آزادند، مگر آنکه مخل مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آن را قانون تعیین می کند. در شرح این ماده و قید مطرح در آن براساس نظر حقوقدانان مممنوعیت هتک حرمت اشخاص، ممنوعیت توهین به مقدسات دیگران، ممنوعیت تشییع و تبلیغ فحشا و ابتذال و ... از جمله موضوعاتی است که باید برای قید این قانون لحاظ شود.

        همچنین در اصل 175 قانون اساسی هم آمده است: «در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد؛ بنابراین، با نگاه به این اصول و قیدهای مطرح در آنها می توان نتیجه گرفت که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، گرچه موضوع آزادی بیان و نشریات با لحاظ کردن قیودی مورد تاکید قرار گرفته و از موضوع آزادی بی حد و حصر صحبتی به میان نیامده ولی اعلام شده که همین قیود نباید بهانه ای برای تحدید موضوع آزادی بیان گردد به طوری که در ذیل اصل نهم قانون اساسی اعلام شده«....هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور –که دو امر بسیار مهم است-آزادی های مشروع را هرچند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.»

        آزادی های سیاسی

        قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه به طور خاص و مشخصا از واژه آزادی سیاسی استفاده نکرده است، بلکه آنچه در اصول آن دیده می شود واژه هایی نظیر آزادی، آزادی مشروع و نظایر آن که طبعا آزادی های سیاسی نیز بخشی از آنها به شمار می روند.

        آزادی در انتخاب شغل و کسب و کار

        قانون اساسی در اصل 28 قانون اساسی چنین آورده است: «هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیستند برگزیند.» همچنین در بند 4 از اصل 43 قانون اساسی که به منظور تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت تدوین شده است چنین می افزاید: رعایت آزادی انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهره کشی از کار دیگری.

        آزادی انتخاب محل اقامت و تابعیت

        در مواد 13 و 15 اعلامیه جهانی حقوق بشر، ضمن اینکه بر حق داشتن محل اقامت دلخواه و نیز داشتن تابعیت یک دولت معین صحه گذاشته شده است، به علاوه از حق تغییر این رابطه حقوقی –اجتماعی نیز اشخاص را برخوردار داشته و به هیچ کس اجازه نداده است، مانع تغییر محل اقامت و یا تابعیت اشخاص از کشوری به کشور دیگر گردد؛ بنابراین، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 41 تابعیت دولت را حق هر فرد ایرانی دانسته و سلب تابعیت از هیچ ایرانی را مجاز ندانسته است، مگر آنکه خود شخص بخواهد از تابعیت ایران خارج شود و یا به تابعیت دولت دیگری درآید.

        درخصوص داشتن حق انتخاب محل اقامت و یا حق تغییر آن قانون اساسی در اصل 33 چنین آورده است: هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد و یا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع و یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد.

        حقوق و آزادی های مذاهب اسلامی غیر شیعی

        بنا بر اصل 12 قانون اساسی دین رسمی کشور اسلام و مذهب رسمی هم مذهب شیعه جعفری اثنی عشری است و این اصل الیالابد غیرقابل تغییر است، لیکن در همین اصل از پنج مذهب بزرگ و معروف اسلامی دیگر (حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی، و زیدی نام برده شده است و ضمن تصریح به لزوم حفظ احترام به مذاهب دیگر می گوید: «...پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فق خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت و دعاوی مربوط به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقه ایکه پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب»

        حقوق و آزادی های اقلیت های دینی

        در اصل 13 قانون اساسی آمده است: ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل کنند. اقلیت های دینی علاوه بر برخورداری از آزادی هایی که در اصل 13 ذکر شده طبق اصل 26 قانون اساسی می توانند فعالیت های سیاسی و اجتماعی و صنفی هم داشته باشند، مشروط بر اینکه اصوا استقلال آزادی وحدت ملی موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.

        حقوق و آزادی های اقوام و قبایل موجود در ایران

        طبق اصل 15 از فصل دوم قانون اساسی زبان و خط رسمی مشترک ایران فارسی است لیکن از آنجایی که در ایران اقوام و قبایل پراکنده و متنوعی زندگی می کنند، قانونگذار ضمن توجه به این مطلب در ذیل اصل 15 متذگر شده است: «...استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است. همچنین در اصل نوزدهم قانون اساسی تأکید شده که «مردم ایران از هز قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.

        آزادی فکر و عقیده

        قانون اساسی در اصل 23 می گوید: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض قرار و مؤآخذه قرار داد.»
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۳۰
        با اینکه نوشته طولانی شما جواب نبود اما بگذارید تا همه هر دو نوشته را بخوانند و خود قضاوت کنند که حقیقت چگونه است

        یک سوال فرض کنید من قصد ساخت شبکه ای برای آموزش تکنولوژی علوم رایانه نرم افزار و بازی های رایانه ای داشته باشم و همچنین سواد و سرمایه آنرا هم دارم طبیعتا تدریس این علوم نیز چیزی خلاف قوانین اسلامی نیست

        آیا من میتوانم یک شبکه تلویزیونی حتی زیر نظر دولت تاسیس کنم؟

        اگر خیر چرا؟
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۴۴
        شما میفرمایید جواب نبود
        بر خلاف نظر شما بنده میگویم تمام جواب همین است
        که بارها و بارها و بارها گفته ام از طریق مختلف در جاهایی که با شما روبرو شدم بزرگوار با علم و شناخت و آگاهی و بینش صحیح از منابع منصف و درست جواب خواهی کنید

        شما با سوالهایی که در ذهن خود دارید که نمیدانم اصلا دنبال جواب هستید یا نه آیا اصلا به جواب های منصف و متقن آن بهایی میدهید؟

        این مثالی هم که آوردید اگر من باز برایتان دایره ی مکتوبات بیاورم چه از لحاظ حقوقی و چه از لحاظ امکان عرفی باز

        احتمال زیاد جوابتان دست آخر همین کامنت آخرتان باشد

        به هر تقدیر بزرگوار امیدوارم التیام روحی پیدا کنید

        پیشنهادم برایتان انتخاب همسر و یار است
        که کمی فضای ذهنی تان را از این دست مشوشات دور کند
        کمی فضای باز برایتان در ذهن حاصل کند و امیدوارم قبل از ورود به این انتخاب یار ادبیات برخورد صحیح با بانوان را رعایت کنید که خروجی خوبی حاصل شود خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۵۱
        با درود سوال انتهایی این بود چرا با وجود چند دههه فرصت هزاران میلیارد سرمایه و هزاران پیشرفت علمی

        چرا دولت حکومت در احقاق حق کارگران خوب عمل نمیکند چرا هزاران نفر آرزوی خرید خانه دارند چرا اعتیاد و طلاق فراوان کجود دارد وو چراهای دیگر


        خیلی عجیب بود راهکار شما من از درد کارگران نوشتم و شما پیشنهاد ازدواج رو مطرح کردید و عجیبتر اینکه برخورد صحیح با بانوان رو بیان کردید که واقعا نمیفهمم از کجا و چگونه و کدام نوشته من چنین برداشتی شده
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۱۳
        عارف جان اینکه من بگم شما کمال گرایید و این ایراد را در شما می بینم درست بود؟

        آخه کجای دنیا و حکومت های دنیا را دیده اید که صد در صد همه چیزشان درست باشد باید پله پله سختی به سختی ساخت و سوخت گاهی رو به رشد گاهی جاهایی نزول و شکست مهم پی ریزی های اولیه ی درست است که این حکومت دارد

        در مورد ازدواج هم نظر شخصی به عنوان یک رفیق به شما دادم قصد جسارت نداشتم یا خدای نکرده تیکه انداختنی و این که در مورد برخورد با جنس مخالف نقطه ی بدی از شما ندیدم فقط احساس کردم باید روحیه ی شاد و احساس بیشتری با ایشان داشته باشید

        درود بر شما خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۳۲
        اینجاست که به مفهوم آزادی فردی و بسط اجتماعی آن میرسیم اگر کسی با توان علم و قصد خوب و خیرش نتواند خدمتی بکند پس آزادی کجاست پس دیگه چرا تلاش کنیم برای بهبود خود و بقیه پس امید به فردایی بهتر چیست ؟
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۳۹
        یک مساله دیگر هم وجود دارد و آن اینست کسانی که ادعای بزرگی و حکمرانی دارند چرا خودشان به گفته هایشان عمل نمیکنند یا متناقض هستند

        کسی مثل معصومه ابتکار از دیوار سفارت بالا رفته و سپس پسرش در همان کشور که او از دیوار سفارتش بالا رفته زندگی میکند یا در زمانی دیگر با وجود الودگی هوا و سمت مسئول محیط زیست بدنبال عکس سلفی گرفتن است مجموع این بیهوده کاری ها کج روی ها و تناقضات بباعث بروز مشکلات هستند
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۵۴
        نوشتار آخرتان باعث تعجب بیش از حد من شده لطفا پیامی از من که حاوی ادبیات ناشایست نسبت به بانوان بوده رو بیان کنید ممنونم
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۵۶
        و اینکه چرا و چطور به این نتیجه رسیدید که من باید ازدواج کنم خیلی برام جالبه و دوست دارم ارتباطش با بحث خودمون رو بدونم ممنون
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۱:۵۸
        مواردی هم که فرمودید نوضیحات بودند اما جوابی بر سوال خیر
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۲۳
        💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵
        🩵💙💙💙
        💙💙💙
        🩵🩵
        💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵
        🩵💙💙💙
        💙💙💙
        🩵🩵
        💙
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۲۹
        بادرود
        ابتدا جناب صادقی عزیز هروقت چنین مطلبی گذاشتید صرفا منتظر نقدها باشید نه تمجیدها.
        دوم کوتاه بنویسید تا کم سوادی مثل من راحت باشد
        سوم بحث کنید چون روشن گر است. جدل نکنید چون اشوبگر است
        چهار چرا هنوز ما یجاد نگرفتیم درمسائل خانم ها و حق و حقوقشان متجاوز نباشیم
        تجاوز فقط سکس نیست همینکه لحبار به عملی ناخواست باشد تجاوز به شخصیت و حریم است
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
        سلام و درود
        جناب سلیمی ارجمند

        خانم ها خود واقفند
        مگر خدا برای من است
        یا من حرف شخصی زدم؟

        کوتاه گفتن برای کسی که تنبل خوان است بهتر که نخواند و نبیند
        پیگیری روشنا هزینه دارد

        بزرگوار بحث سکسی در پست بنده دیدید؟

        این پایین ترین برداشت بود از این پست
        که خیلی متاسفم از این برداشت
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۳۳
        خیام گفته
        یا خدا از قبل میداند من چکاره ام و چه خواهم شد
        و یا نمی داند
        اگرمی داند پس من ناچارم و مطیع اراده او
        و اگرنمی داند پس خدایی او نقص دارد
        حالا اقایصادقی ایا خدا نمی دانست داره چی خلق می کنه
        زن را خلق کرده که منافع مردها باشد یا چی
        چرا ولکن این زن ها نیستید اخه
        من با خودم عهد کردم حجاب چشم و افکارم را رعایت کنم وبرا همین خدا شاهدهاصلا متوجه حجاب و بی خجابی نمیشم
        موفق باشید
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۳۸
        سلام بزرگوار

        خدا جهت ندارد زمان مخلوق خداست
        هو الاول و الاخر و الظاهر والباطن

        و از دیگر روی
        صحنه ی خلقت برای مومن کشف حکمت هاست
        به دیگر معنا حکمت گمشده ی مومن است

        اگر این خودسازی در شما حاصل شده
        تبریک عرض میکنم خدمتتان

        اما برای رسیدن به این خودسازی
        اجازه بدهید شرع مقدس
        با تبییات قرآنی راه خودش را برود

        پاینده باشید خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        با درود مجدد خدمت شما خودتان خوب میدانید که هرگز از حیطه ادب خارج نمیشم و از بی منطقی هم خوشم نمیاد از جهاتی درست میفرمایید آدم بالاخره نیاز داره به یک همدم و همراه به امید حق شخص عزیزی رو بتونم پیدا کنم و کنارش آرامش داشته باشم ممنون از اینکه گفتید خندانک

        در بحث هم منظور این نیست که یک حکومت همه چیزش خوب باشه بیشتر نظر اینه که مسائل بزرگتر رو رسیدگی کنه یا حتی بهتر از اون کل مسائل رو با هم جلو ببره نه فقط تمرکز وقت و هیاهو برای یک موضوع

        هیچوقت یک حکومت گل و بلبل نیست چنانچه هرگز چنین نبوده اما حساب کنید که نزدیک به نیم قرن وقت هزاران میلیارد دلار سرمایه حاصل از فروش نفت و منابع و غیره و.. آیا حق مردم ما نیست که حداقل از یک رفاه نسبی اندک هم برخوردار باشن؟ داشتن یک منزل 50 متری در جایی نه چندان باکلاس و یک حقوق معمولی خواسته زیادی نیست واقعا خیلی از افراد اینطور نیستن و به سختی روزگار میگذرونن

        شخصا اگر بخوام در حیطه حجاب صحبت کنم میگم یک بانوی گرامی نه نیازی به زور برای حجاب داشتن داره نه خدای نکرده به زور بخوایم بی حجابی رو ترویج بدیم چیزی معقول در حد کرامت انسانی افراد و فرهنگ و عرف اجتماعی کنونی ما حال شخصی روسری میپوشه خوبه چادر میزاره خوبه اعتقاد خودش هست شخصی هم روسری نمیپوشه دوست نداره بالاخره بنظرم ما باید بیشتر مراقب نگاه خودمون باشیم اگر هم وظیفه خود میدونید تذکر بدید ولی نه با بدرفتاری و خشونت و اجبار همین

        در حالت کلی مسئله من حجاب نیست و مشکلات رو چیزی دیگر میبینم
        شما یکبار هم با این نظر جلو برید که چرا برای یک جوان کار خوب و خانه فراهم نکنیم تا بدنبال دوستیهای غیر معقول با دیگران نره و به ازدواج فکر کنه خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۴۸
        درباره کمال گرایی هم درست میفرمایید کمی کمال گرا هستم با روحیه عمل انفرادی نه جمعی تا حدی که

        شخصا برنامه نویسی و طراحی رو فرا گرفتم
        سنگ کلیه و میگرن خودم رو بدون مراجعه به پزشک درمان کردم
        شخصا زبان میخوانم و قصد برگشت به نقاشی رو دارم بصورت خوداموز

        از این نظر شخصی کمالگرا و انفرادی حساب میشم خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۵۲
        موفق باشی عارف عزیز
        برات بهترین ها رو آرزو میکنم
        از آن دسته عزیزانی بودی که رحمت خدا درون تو منو شگفت زده کرد

        و این هم از عجایب عرفان و حکمته

        عاقبت به خیر باشی رفیق
        برای منم دعا کن خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۳:۰۴
        شما لطف دارید من کسی نیستم

        تمام ما ذراتی کوچک از ذات حق هستیم

        همیشه شادکام و موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        اسدی
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۳:۱۰
        با سلام و عرض ادب
        البته دوستان عزیز گفتنی ها را گفته اند برادر عزیز ..اگر بخواهید این مساله یعنی رعایت حجاب را از دیدگاه دینی و اعتقادی بررسی کنید باید سراغ خیلی دیگر از مسائل لاینحل دیگر هم بروید ‌اینکه چرا اصولا در دینی که از آرمان‌هایش نصف بودن حقوق زن است مثل اینکه دز عقد قرارداد برای گواهی و شهادت دو نفر مرد در غیر اینصورت یک مر با دو زن باید باشد البته اینها که می نویسم نیاز به تحصیلات ِکادمیم ندارد در خود قرِآن هست اگرچه رشته بنده حقوق است و سواد ناقصم رفرنس می دهد مخاطب را ببه متون حقوق محمد مکی از سویی در مسائل اجتماعی نظیر اینکه مرد می تواند چهار زن اختیار کند و زن نه اینکه از زنان سیه چشم و درشت چشم بهشت گفته و در مورد مردان فقط به لولو مکنون و غلام اشاده شد اینکه از خوردن گوشت مرده برادر برای غیبت می گدید از خواهز مرده نه ارث بردن زنان قانون ارتداد و ‌.همه گی بیانگر این است که این افکار مربوط به یک مرد است نه وحی بگذریم از اینکه تالس ششصد سال قبل لز میلاد گفت که اصل همه چیز از آب است و در سوره انفال آمده که انفال مال خدا و پیامبر و خانواده او الباقی هر چه ماند نال نیازمند در مورد فی هم همینطور قرآن می گوید زمین در شش شبانه روز خلق شده و علم
        با رفرنس دیوید کریستین در از خلقت هستی تا انسان می گوید چهار و نیم میلیارد سال پیش قرآن از آدم و حوا می گوید و علم از حلقه مفقوده هفت میلیون سال پیش در آفریقا و انسان خردمند در دویست هزار سال پیش و نظریه تکامل و خیلی موارد دیگر که اینجا فرصتش نیست گو اینکه خود قرآن ۸۵۰ بار لز عقل گفته منظورش این است که هر زمانی با توجه به شرایط خودش قوانین خودش را دارد ما انسانی ثنوی هستیم و قابل تکامل و پیشرفت و نباید افکارمان در حیوانیت دوران اعراب بماند که خون د شراب و شمشیر شعارشان بود الان عصر اتم و تراشه است عشت میلیارد جمعیت دنیا از این مسائل عبور کرده اند و برایشان عادی است ضمن آنکه مردان هم جنبه های خود را دارند برادر جان زندگی فقط یک تکه پارچه نیست فساد بیداد می کند مردم حالشان خوب نیست فقر از یک در آمده ایمان از یک دز خارح شده خودتان می گویید باید مثل شهروند
        جهانی با دنیا ابدیت شد نه در گذشته ماند اکهارت توله در نیروی حال می گوید خدا حضورش در حال قطی است گذشته فقط برای عبرت گرفتن و توجه به آینده برای برنامه ریزی است الان خردجمعی و قانون حرف می زند تازه از ۵۲ تا کشوز مسلمان فقط ایران و افغانستان از حجاب می گویتد .ببخشید مصدع شدم موفق باشید و خدانگه دار
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۳:۳۸
        سلام و درود بانو

        بانویید و چه خوش قدم گذاشتید بر این پست

        مرد از دید اسلام نان آور خانواده است و خون آن به این دلیل دو برابر زن بها دارد در ثانی در برابر فوت آن خونبها در اولین قدم زن و فرزندان هستند

        شهادت مرد بخاطر عدالت نظام مند فکریست در برابر وظیفه ی حضوری او در جامعه ی فکری

        مرد می تواند چهار زن اختیار کند اما زن نه؟

        زن عده اش بگذرد در تعدد صیغه اش تعداد ندارد
        اما اگر منظورتان عقد دائم همزمان است

        در دوران حکومت امام علی علیه السلام این مسئله مطرح شد
        حضرت تشت آبی درخواست کردند فرمودند چهار مرد هر کدام مقداری آب در این تشت بریزند تشت که پر شد فرمودند خوب هر کدام آبی که خود ریختند را بردارند. هر کدام از چهار نفر با تعجب از این که عاجزند عدم امکان این کار را اعلام کردند

        حضرت فرمودند دلیل اینکه زن نمیتواند همزمان در عقد دائم با چهار نفر باشد همین است

        توصیفات بهشتی خیلی تفسیر پذیرند آیا شما لولو مکنون را دست کم گرفتید والا ما در جامعه خودمان که می بینیم زنان از شوهرشان غلام میخواهند پس بهشت درست گفته خندانک

        شما از اینکه محمد نبی از مردان سخن گفته به این رسیدید که حرف شخصی زده اما از اینکه اینهمه لطایف و نکته سنجی ها و امداد های غیبی که در قرآن آمده و اعجاز هایش و داستان های گذشتگان که یک فرد امی گفته نرسیدید که وحی شده برایش؟

        قرآن میگوید شش شبانه روز

        یله آیا برای تفسیر رجوع کردید
        با چه معیاری شبانه روز برای زمینی که هنوز شبانه روز را در خودش درست نکرده متر زدید؟

        قرآن آیاتی دارد که کاملا تاویل پذیرند آیاتی دارد که کاملا تفسیر پذیرند و آیاتی که متن آن روشن است

        تکامل روزی با فرگشت جایش را عوض میکند
        فرگشت روزی جایش را با چیز دیگری

        فعلا ۱۴۰۰ سال است که قرآن ثابت است

        درود بر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۰۱:۲۱
        پیرو پاسخ بالا به کامنت من
        اگرمن و یا یکی دیگر کاملا منطقی و عقلی به شما ثابت کند
        اسلام درست نیست
        فرضیه است دیگه
        حتی خدا را خیلی بهتر از شما بیان کند ایا از اسلام خارج میشی
        ویکتا پرستی که من گفتم قبول می کنی؟
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۰۱:۲۹
        هییی آقا
        ما دنبال اینیم اصلا ما رو راه دادن مسلمان پذیرفتنمون
        شما دنبال اینید ما قبول کنیم اسلام صحیح است یا نه؟

        ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجا؟
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۰۱:۳۵
        من اینجوری گفتم ؟
        من گفتم ادم باید بقدری واقع بین باشد که حقیقت نگرباشد نه طریقت
        وگرنه من با اسلام کاری ندارم
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۰۱:۵۶
        نه بزرگوار
        شاید همین جاست که گاهی مفهوم عمیق حکم ارتداد از منظر عرفانی فقط فهم میشه. گاهی یک عارف میفهمه که چه داری زده میشه بر کسی که خود خواسته از دین حق خارج میشه

        چه به ظاهر حکم بر او جاری شود چه نشود

        شما که میخواستید واقع بینی من را بسنجید
        من مطالعات مختلف دارم بارها گفتم میخوانم
        می بینم ولی الان نمی شود تواضع کنم بگویم
        مثلا فلان فیلم هالیوودی که میبینم درش حکمت بینی نمی کنم
        یا بر فرض با گناه برخوردم همان طوری ست که شما گفتید ممکنه
        فریب آنی بخورم اما چهارچوب کلی ابعاد روحیم بهم نمیریزد

        پی ریزی عمیق روحیم به برکت اسلام محکم بنا شده
        خوب دستاورد های دیگر آنقدر زیاد است که مجال نوشتار یکی یکی نیست

        آیا مثلا شما با باد صحبت میکنید؟
        آیا برگ درخت که میریزد پیام خود را برایتان دارد؟
        هزاران حرف و نکته ی عالم بین

        این ها محصول چیست
        نگاه عرفانی به آیه ای لطیف و لله جنود السماوات والارض

        کاش اهلیتی بود تا صبح حرف میزدم دور از بی احترامی به شما
        شما که از خوبان هستید منظورم حرف در منظر عمومه خندانک

        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۱۳
        درود وعرض ارادت خدمت جناب بینای بزرگوار خندانک
        امیدوارم اسلام واقعی رو در جای جای زندگیمون پیاده کنیم خندانک
        نظرات دوستان رو خوندم وجالب بودند ..
        با نظرات جناب افشاری موافق بودم ..
        براتون ارزوی موفقیت دارم خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۷:۳۶
        سلام و عرض ادب خدمتتان یانو زند ارجمند
        به پست خودتان خوش آمدید
        تضارب آرای خوبی بود
        من. هم در میان جمع و دلم جای دیگری ست
        البته که می آموزم در محضر کون و مکان عالم

        درود فراوان بر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود معادی
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۳۹
        خواهشا بزارید این مقام شهادت در راه خدا را هر کس ب اختیار خودش انتخاب کنه نه با زور و باطوم
        شاید بعضیا دوس نداشته باشن به همچین مقامی برسن ...
        گفت توبه کردم از جبر ای عیار
        اختیار است اختیار است اختیار
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۷:۴۰
        نیازی به خواهش نیست
        مسئله کاملا بینی و بین الله است بزرگوار
        تذکرتان شاید از لحاظ شرایط خودتان باشد
        و زندگی که دیدید و کشیدید
        به هر تقدیر این تحفه ای نیست که نیاز باشد به زور به کسی داده شود

        من ویلای گرانقیمتم زا با زور به شما نمی دهم
        شاید شما دوست نداشته out of box زندگی کنید

        درود بر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدیس رحمانی
        جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۴۶
        درود بر شما جناب صادقی ارجمند خندانک

        بهره بردم از مطالب زیبای شما و نظرات دوستان عزیز

        سپاس از اشتراک خندانک خندانک

        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۱۰
        پاینده و برقرار باشید بانوی متین
        سرکار خانم مهدیس رحمانی ارجمند

        ممنونم از نگاهتان و تامل در پست بنده
        درود فراوان بر شما. و نگاهتان به نظرات دوستان خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3