رضاپور (محمدعلی):
تفاوت های گونه های شعری سروش و سه گلشن
پیش از ورود به بحث نظری مان، خوب است نمونه هایی از هر کدام از این دو گونه ی شعری را بعنوان شاهد بیاوریم:
نمونه ای در شعر سروش(از سراینده ی گرانقدر، جناب سعید عندلیب):
یک روز بیا فرار کن از غم
تا کلبه ی عاشقی بیا با من
یک چای به دست من بده تا من
پرواز کنم به عرش چشمانت
نمونه ای در شعر سه گلشن(از سراینده ی گرانقدر، جناب ایمان اسماعیلی راجی:)
(بخش آغازگر:)
متهم گشته ام به بی دینی/چِقَدَر اتهام شیرینی
من برای خودم هدف دارم/تو مداوم بگو که بی دینی
(بخش پیکره یا بَدَنه:)
دست خود داده ام به کافرها/کافرانی که با خدا هستند
نه دروغ و ریا و تهمت زن/با عمل معنی دعا هستند
دستگیری کند خدا ای کاش/از شما که فقط به تزویرید
کاش یک شب دعا کنند آنها/که به قول شما فنا هستند
پرم از وعده ی سرِ خرمن /مثل طفلی که مادرش مرده
فقط آن هفت روز اول غم/خاله دایی و عمه ها هستند
به نوایی نمی رسد جانم/با شما که به مرگ محکومم
می روم سمت خلوتستانم/اهل آنجا همیشه "ما" هستند
(پایانبخش:)
واژه در واژه های من تندست/بیت در بیت های من نیش ست
دردهای اهالیِ این ایل/سال ها بیش و بیش از بیش ست
توضیحات
سروش و سه گلشن، دو قالب یا دو گونه در شعر پیشرو هستند؛ یعنی آمیخته هایی از شعر سنتی و شعر نو همراه با برخی نوآوریها یا ترفندهای کم تر شناخته و استفاده شده همچون امکان کاربرد هم به شکل سنتی و هم شکل نو (و پیشرو)، قابلیت استفاده از وزن پردازی پیشرو، قافیه آهنگ، ردیف واره و... و نهایتا پیوند معناداری که بعنوان روساخت، با ژرف ساخت خودشان یعنی مکتب ادبی نورگرایی برقرار می کنند.
بنابراین سروش و سه گلشن بعنوان دو گونه در شعر پیشرو، اشتراکات و شباهت هایی با هم دارند و لازم است راه های تشخيص آنها را بدانیم.
برخی از تفاوت های سروش و سه گلشن
1. طول نابرابر:
شعر سروش، گونه ای است در اصل کوتاه(بجز در سروش پیوسته که از پیوند چند سروش ایجاد می شود).
سروش(سروش کوتاه) از دو لَخت (مصراع یا مصراع واره) تا تقریبا پانزده لَخت ممکن است امتداد داشته باشد؛ اما معمولا از چهار لخت تا کم تر از ده لخت ادامه پیدا می کند؛ در صورتی که سه گلشن در اصل برای سرایش های متوسط و نسبتا طولانی و شبیه غزلی انعطاف پذیر و متنوع است و بسیار اتفاق می افتد که بیش از پانزده لَخت بلکه بیش از بیست لَخت ادامه پیدا کند.
2. بخش بندی:
سه گلشن دارای سه بخش جداگانه است که به ترتيب عبارت اند از:
آغازگر (دارای از یک تا سه لَخت)، پیکره یا بَدَنه (بعنوان متن و طولانی ترین بخش شعر) و پایانبخش (معمولا با طولِ از یک تا چهار مصراع یا مصراع واره و البته در حالتی که مصراعی با طول معمولی به قسمت هایی تقسیم شود، تعداد لَخت های پایانبخش هم ممکن است افزایش یابد)؛ اما شعر سروش، از آغاز تا پایان، در هم تنیده است و بخش های جدا و مستقل از هم ندارد جز این که لَخت یا لَخت های پایانی آن بصورت متفاوت (مثلا بدون قافیه یا با طول متفاوت نسبت به لخت های پیشین) می آید.
گاهی هم که در آغاز برخی سروش های قافیه مند، لَخت یا لَخت هایی بدون قافیه یا با قافیه ای متفاوت به کار می رود، پیوستگی میان آن و لخت های بعدی، بیش تر از پیوستگی بین بخش آغازگر و بخش پیکره در سه گلشن است؛ به عبارت دیگر: در سه گلشن، با سه بخشِ تا حدودی مستقل سر و کار داریم؛ اما در سروش، با شعری پیوسته تر که تنها در لَخت (های) پایانی، تفاوت برجسته ای می یابد.
3. قافیه بندی:
معمولا در شعر سروش، همه یا بیش ترِ لخت های غیر پایانی، همقافیه اند؛ اما شکل معمول قافیه بندی در گونه ی سه گلشن در هر یک از بخش های سه گانه ی آن متفاوت است و در طولانی ترین بخش یعنی پیکره یا بَدَنه، قافیه بندی مشابه در قالب غزل را می بینیم (البته با انعطاف پذیری بیش تر).
سلام و احترام یقیناً جای شاعران خوبی مثل آقای راجی عزیز و خانوم شعله خواهر گرانقدرم و آقای زارع گرانقدر و آقای پرهیزکار و برخی عزیزان دیگر که قبلاً توفیق خواندن آثار ارزشمندشان را درسایت داشتیم ؛ سبز هست و امیدوارم هرجا که هستند در پناه یگانه خدا سلامت باشند و مجدداً شاهد حضور باصفای همگی شان در سایت شعرناب باشیم
سپاس از شما زنده باشید