آزادی یعنی رهایی از دانسته ها، مفاهیم،آزادی واقعی یعنی رها بودن برای لمس طبیعت راستین خویش، بودن در اینجا و اکنون، در زیبایی ناشناختنی، غیر قابل اندازه گیری و تعریف نشدنی لحظه اکنون!
پیش از آنکه حقیقت ترا رهایی بخشد،
باید بدانی چه دروغی ترا در بند کرده است
شکوفایی زندگی از لحاظ روحانی در آینده صورت نمی گیرد! بلکه در هر لحظه زندگی می تواند غنی باشد، به شرط آن که فکر بتواند از زیر بار اوهام رهایی یابد.
قبل از اینکه از بار درد و غم هایم رهایی یابم، باید به وجود و حضورشان احترام بگذارم.
روزی که تصمیم بگیری که نسبت به جریان فکرت آگاه باشی تا اینکه غرق در افکارت باشی؛
آن روز، روز رهایی توست.
هنگامی که در رفتار خود بدسرشتی کردی،بدون آزرم پوزش بطلب،
اما هرگز با ملامت ،با روح خود مستیز.....
بلکه با تمام توان بکوش،جبرانی باشی و اگر فرصت جبران برای کسی که مجروحش ساختی نبود،در عوض به دیگری نیکی کن و عشق آن را نثار دیگری کن که به او بیدادگری روا داشته ای.....
اما ملامت مکن خویشتن را که ملامت کشنده است....
عشق برای همه آنان که در سفر زندگی دیدارشان کردم
چه آنان که رنجم دادند و با رنج کشیدن به درون خود رفتم و آگاه گردیدم...
چه آنان که عشق ورزیدند و هیزم های خاموش روحم را به آتش سوزاننده ی عشق روشن کردند
چه آنان که تنها با لبخندی روزنهای آفتاب را بر من تاباندند...
سپاس همه ی آنان را که دیدارشان کردم
زیرا که هر انسانی راهنمای من است...
عشق باشد و عشق و عشق
نور باشد و نورباشد و نور
قلمتان نویسا
بمانید به مهر و بسرایید