استاد "علی فرجی زلیوا" شاعر لرستانی، زادهی سال ۱۳۵۳ خورشیدی، در روستای زلیوا از توابع نورآباد دلفان و ساکن خرمآباد است.
ایشان دیپلم ادبیات و علوم انسانی دارند و حدود ۳۰ سال است که در زمینهی شعر و ادبیات فعالیت میکند و عمده شعرهایش به زبان لکی و فارسی است.
وی که از اعضای انجمن کانون شعر و ادب خرمآباد است، نخستین مجموعه شعرش را به نام "گیس چویر" چاپ و منتشر کرده است.
▪نمونهی شعر فارسی:
(۱)
بیتو درین بیابان خون بود و خار و پایم
دل غمگنانه میگفت شرحی ز ماجرایم
میگفت دل دمادم یکدم امانم ای خار
زحمت نکش به هجران یک عمر مبتلایم
چشمم به روشنی دید خوناب خار صحرا
دل گفت جان لیلا با درد آشنایم
من بودم و مسیری چون فرش لالهگونی
از هر طرف نمکدان درگیر زخمهایم
در جستجوی راهی شاید رسم به مقصد
لولاک لی لیلی برخاست از صدایم
من میسرودم و شب مو را به شانه میداد
مهتاب رقص میزد در فتح ناکجایم
-عریان- بماند و پایی زخمی ز خار هجران
یک دل در اسارت از جرم کودتایم
در بند عشق رفتم یک روز عیادتم بس
شاید حصار کردی ای عشق، شانههایم.
(۲)
شبی در پای دیواری نشستم
و در خود بغض خویش را میشکستنم
دوبیتی بر لبم فریاد سر داد
تو را با هر چه هستی میپرستم.
(۳)
شبی دارم سراسر بیقراری
و چشمی همچو ابری نو بهاری
سحر در این شبستان مرده انگار
امیدی بیرمق از گریه زاری.
(۴)
ترا باید ز چشمی زار پرسید
و از لبهای یک تبدار پرسید
و یا از بیقراریهای عاشق
خیال ترا ز هر بیمار پرسید.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی