سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 26 دی 1403
  • فرار شاه معدوم، 1357 هـ ش
16 رجب 1446
    Wednesday 15 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      كسي كه واعظي دروني نداشته باشد ، موعظه هاي مردم سودي به او نمي رساند. امام محمد باقر(ع)

      چهارشنبه ۲۶ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      آينه نما...
      ارسال شده توسط

      سمیرا شریفی (آسمان)

      در تاریخ : شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۱ ۱۵:۴۵
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۵۷ | نظرات : ۶

      بنام یکتای بی همتا

       

      بی شک همه انسانها در دیرباز زیستن محو تماشای آینه نمای زندگی شدند... خیلی ها این آینه را دیدند و تجربه حاصل نمودند... خیلی ها آینه را دیدند و با امید و عشقشون گرد و غبار را از آینه زدودند و باز محو تماشای او شدند... آینه نمای زندگی تو چیست؟!!!تجربه تلخ و شیرین زندگی...
      آینه نمای تو جلوه گر تجربه های تو و امثال تو شد، تو گام برداشتی و راه زیستن آغاز نمودی. بلندی هر گام تو نشان از میزان تلاش تو بود، در زیستن و تو هر بار، گامی فراتر نهادی...
      در جای جای گامهای تو نشانی بود برای آینه نمای دیگری... تو گام برداشتی و آگاهی جدید حاصل شد.... هر آنچه می دیدی، در نگاه اول تو، جز عشق و تحسین او گامی نبود و تو پیش رفتی و گاهی آنقدر غرق تماشا می شدی که زمان رابرای  گام بعدی به دیده فراموشی می سپردی...
      همچنان غرق تماشا و بودی و دل بریدن برای تو شده بود گام محال... سالها ماندی و غرق تماشا شدی، دیگری گام فراتر نهاد... در هر بار گام او لحظه ای تأمل بود، آنی تماشا می نمود و گامی فراتر می نهاد...
      او می رفت و گامهای فراتر... با اینکه می دید و لذت حاصل می نمود... لیکن باز به راه خود ادامه می داد... او به دنبال نشان یار می رفت و هر بار نشانی میدید، جوانه امید قلبش نمو می یافت و باز گامی فراتر می نهاد...
      و تو همچنان غرق تماشای همان نشان...
      جای جای گامهای تو را نشان طبیعت نهان ساخت... و تو غرق تماشا ماندی و دیگری در پی نشان یار... آینه نمای تو نشان یار بود و طریقت روشنی...
      او همچنان گام بر می داشت و در پی نشان او... جای جای گامهای او، آینهنمای دیگری شد و او غرق در نشانی شد و مثل تو غرق تماشای نشان...
      دیگران را گامهای دیگر... گامهای فراتر... نشانهای بیشتر.... آگاهی فراتر... ولی کدام آینه نما می گوید من و تو تام و کمال آگاهیم و غرق در تماشا بمانیم؟!!!
      آگاهی جز او نیست و نخواهد بود چرا که او داناییست وصف ناپذیر... هوالحکیمyes


      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۱۴ در تاریخ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۱ ۱۵:۴۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2