قسمتی از مقاله از آدمیّت تا انسانیّت به قلم بابک حادثه
************************
بررسی جدول تناسبی شور و شعور
شور کافی _ شعور = تعصّب
شور کم _ شعور = تحجّر
شور زیادی _ شعور = توحّش
شعور کافی _ شور = تغیّر
شعور کم _ شور = تزلزل
شعور زیادی _ شور = تکبّر
شور کافی + شعور کافی یا بالعکس = تمدّن
و وجود بدون شور و شعور = تعفّن ( اموات)
شور و شعور
1 :
وقتی هیجان و بروز احساسات شخص به قدر کفایت باشد
ولی بدون آگاهی و باری به هر جهت نتیجه آن
جانب داری و خشک اندیشی است
2 :
وقتی هیجان و بروز احساسات شخص به قدر کفایت نباشد
و بدون آگاهی و باری به هر جهت نتیجه آن
جمود و تاریک اندیشی است چرا که نه شعوری به ماجرا دارد
و نه حسّ و هیجانش آنقدر قوی است که آرامش یابد
3 :
و وقتی هیجان و بروز احساسات شخص زیاد باشد ( طغیان کند )
بدون آگاهی و باری به هر جهت نتیجه آن
وحشی گری و ددمنشی می گردد چون هیجان و احساسات فاقد
شعور و درایت که از کنترل شخص خارج گردد او را وادار به
رفتار های غیر خردمندی خواهد کرد
**********************************
4 :
اگردرهرامری شخص آگاهی و دانش کافی داشته باشد
اما عاری از هرنوع احساسات ( خشک مزاجی ) نتیجه آن
خشم توام با برافروختگی است
5 :
حالا اگر شخص در هر امری آگاهی و دانش کافی هم نداشته باشد
وعاری از هر نوع احساسات ( خشک مزاجی) نیز باشد
نتیجه آن دم دمی مزاج بودن و بی ثباتی در رای است
6 :
در واقع شعور چیزی نیست که زیاده باشد یا نیست یا کم است
زیادی آن زمانی است که شخص دانش و آگاهی کافی در امری داشته باشد
و در این دانسته هایش وسواس به خرج داده و آن را بی اندازه جدی بگیرد
دچار شعور زیادی می گردد که خود کمبود و نقصی می باشد
حالا با این وضع اگر فاقد شور و هیجان و عاری از احساسات باشد
دچار کبر و نخوت و حتی خود پرستی می گردد
7 :
در نهایت اگر میزان شور و شعور در ما به قدر کفایت باشد
ما به فرهنگ سازان جامعه بدل خواهیم گشت
و اگر احیانا به تنها مدل ذکر نشده یعنی بی شوری و بی شعوری می اندیشید
باید بگویم که این مدل فقط در آرامستان های اطراف شهر یافت می گردد
***********************************
تالیف : بابک حادثه