درود بر اهالی شعر ناب
این تحقیق در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۷
جهت شناخت انواع سبک شعر جمع اوری شده
تا شاید گره ای از کار دوستانی که چون من در میان حجم اطلاعات گنگ می شوند راه گشا باشد
امید که بکار آید
فرامک سلیمانی سبک شعر:
سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد.
آنچه از این کلیات حاصل میشود آب و رنگی خاص به شعر میدهد که آن را سبک شعر مینامند و قدما گاهی به جای سبک طرز و گاه طریقه و گاه شیوه استعمال میکردند.
سبکهای شعر کلاسیک فارسی:
سبک هندی
سبک هندی یا اصفهانی که مقدمات آن از دوره مفعول فراهم شده بود با ظهور دولت صفويه در ایران به وجود آمد.
سبک خراسانی
سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم می گویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است. این شیوه از اولین دورانهای شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت.
سبک عراقی
سبک عراقی به سبکی از شعر فارسی گفته میشود که از اواخر قرن ششم تا قرن نهم هجری رواج و ادامه داشته است.
نام این سبک از عراق گرفته شده، اما رواج این سبک محدود به سرزمین عراق نبود و در نواحی دیگر نیز رواج داشت.
شعر نو فارسی:
تا اوایل قرن 14 هجری شمسی، شاعران دو اصل کلی تساوی وزن مصراعهای شعر و نظم ثابت قافیهها را رعایت کردهاند و اگر هم نوآوری در قالبهای شعر داشتهاند، با حفظ این دو اصل بوده است.
در آغاز این قرن، برخي از شاعران به این فکر افتادند که آن دو اصل کلّی را به کنار گذارند و نوآوری را فراتر از آن حدّ و مرز گسترش دهند. شعری که به این ترتیب سروده شد، شکلی بسیار متفاوت با شعرهای پیش از خود داشت.
در این گونه شعرها، شاعر مقیّد نیست مصراع ها را وزنی یکسان ببخشد و در چیدن مصراعهای هم قافیه، نظامی ثابت را ـ چنان که مثلاً در غزل یا مثنوی بود ـ رعایت کند.
طول مصراع، تابع طول جمله شاعر است و قافیه نیز هرگاه شاعر لازم بداند ظاهر میشود. در این جا آزادی عمل بیشتر است و البته از موسیقی شعر کهن بیبهره است.
پدیدآورنده جدی این قالبها را نیما یوشیج میشمارند. البته پیش از نیما نیز اندک نمونههایی از این گونه شعر دیده شده است، ولی نه قوّت آن شعرها در حدّی بوده که چندان قابل اعتنا باشد و نه شاعران آنها با جدّیت این شیوه را ادامه دادهاند.
شاعران کهن سرا میکوشیدند نظام موسیقیایی را حفظ کنند هرچند در این میانه آسیبی هم به زبان و خیال وارد شود و شاعران نوگرا میکوشند آزادی عمل خویش در خیال و زبان را حفظ کنند هرچند آسیبی متوجه موسیقی شود.
پس میتوان گفت پیدایش شعر نو، ناشی از یک سبک و سنگین کردن مجدّد عناصر شعر و ایجاد توازنی نوین برای آنها بوده است.
قالب نیمایی:
نیمایی شعری است با وزن عروضی، منتها ارکان آن مانند شعر سنتی محدود به دو و سه و چهار رکن نیست و قافیه جای منظم و مشخصی ندارد. اشعار نیما و اخوان و فروغ و سپهری و بیشتر شاعران نو پرداز بدین شکل است.
شعر آزاد:
شکل شاملوئی که بدان شعر سپید گویند. این نوع از شعر وزن و آهنگ دارد منتها عروضی نیست و قافیه در آن جای ثابتی ندارد. اغلب شعرهای احمد شاملو چنین است.
شعر موج نو
شعر موج نو نه تنها وزن عروضی ندارد بلکه آهنگ و موسیقی آن حتی مانند شعر سپید هم مشخص نیست و در حقیقت فرق آن با نثر در معنای آن است.
در شعر سپید تشبیهات و استعارات با زبان شعر بیان میشود و جز لطافت و تاثیرگذار معنوی، در ظاهر فرقی با نثر ندارد.