سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 20 تير 1404
    17 محرم 1447
      Friday 11 Jul 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        اگر می خواهی خوشحال باشی، پس باش.لئو تولستوی

        جمعه ۲۰ تير

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        گوشه ای از تاریخ
        ارسال شده توسط

        محمود فتحی چقاده

        در تاریخ : پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۰۴:۴۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۵۲ | نظرات : ۰

        گفته اند پادشاهان کشور گشا بوده اند
        اری اما شاه اسماعیل اول در سن 16 سالگی ادعای پادشاهی کرد
        و خود را تحمیل مردم بیچاره ی ایران کرد
        و آن چنان کشت و کشتار کرد که از سر مردم پشته ها ساخت
        چنین پادشاهی هم در تاریخ ایران بوده است
        و شاه حسین صفوی تاج شاهی را در عمارت چهارباغ اصفهان
        بر سر محمود افغان گذاشت و گفت همین عمارت چهارباغ برای من کافیست
        برو و تمام کشور ایران برای تو .غنیمت است تو را
        مرا به حال خود واگذار
        فتحعلی شاه قاجار نیمی از مملکت ایران را 
        با بی لیاقتی خود دو دسته به شوروی سابق واگذار کرد
        و یک نخود تریاک گرفت
        اما پادشاهانی هم بوده اند مانند کوروش کبیر
        یا داریوش شاه  و نادر شاه افشار که الماس نور را
        از کشور هندوستان به ایران آورد که شاید احیانا موجود باشد
        این ها نه تنها پادشاهان خوبی بوده اند
        بلکه افتخار هر ایرانی میباشند
        پادشاهان دیگری نیز بوده است و نامبرده نشده اند
        که در اینجا نمیگنجد
        و حکومت های غاصبی هم بوده اند که از بردن نام آن
        انسان به لرزه می افتاد و نام آن ها همیشه مورد نفرت
        انسان ها و جهان خواهد بود
        چند کلام جهت بزرگ داشت کوروش بزرگ
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۶۸۲ در تاریخ پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۰۴:۴۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        تا کی چو شمع گریم ای گل درین شب تار ااا چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت ااا ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت ااا ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت ااا از پافتادگان را دستی بگیر آخر ااا تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
        میکائیل نجفی(سراب )

        رسد ایام اندوه به پایان خویش به میمنت قدوم حضرت دوست اا قلبت صحیح نگهدار که جای درنگ نیست اا بداهه ت
        سید مرتضی سیدی

        در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی ااا خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی ااا دل که آیینه ی شاهی ست غباری دارد ااا از خدا می طلبم صحبت روشنرایی ااا کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ااا که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی ااا نرگس ار لاف زند از شیوه ی چشم تو مرنج ااا نروند اهل نظر از پی نابینایی ااا جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر ااا در کنارم بنشانند سهی بالایی ااا کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست ااا گشت هر گوشه ی چشم از غم دل دریایی اااا اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
        شاهزاده خانوم

        و از خواب ها پرید از گریه ی شدید ااا اما کسی نبود اما کسی ندید
        سید مرتضی سیدی

        الهی به مستان میخانه ات ااا به عقل آفرینان دیوانه ات ااا به دردی کش لجه ی کبریا ااا که آمد به شانش فرود انما ااا به دری که عرش است او را صدف ااا به ساقی کوثر به شاه نجف ااا به میخانه وحدتم راه ده ااا دل زنده و جان آگاه ده ااا که از کثرت خلق تنگ آمدم ااا به هر جا شدم سر به سنگ آمدم ااا بیا ساقیا می بگردش در آر ااا که دلگیرم از گردش روزگار ااا میی ده که چون ریزیش در سبو ااا برآرد سبو از دل آواز هو

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1