سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        مصاحبه با فریبا قنبری (خزان)
        ارسال شده توسط

        امین سوری

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۱ ۰۲:۵۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۸۸۵ | نظرات : ۱۸

        سلام دوستان عزیزم در شعر ناب با یک قسمت دیگر از بخش مصاحبه با اعضا در خدمت شما عزیزان هستیم این بار با خانم فریبا قنبری (خزان ) از شاعران خوب سایت شعر ناب. 
        1 امین سوری 
        2 فریبا قنبری 
         
        1 سلام خانم قنبری 
         
        2 سلام عصرتون بخیر 
         
        1.خب ابتدا ازتون میخوام هر چقدر صلاح میدونید خودتونو معرفی کنید تا اعضا با شما بیشتر اشنا شوند 
         
        2فریبا قنبری هستم
         

        با تخلص خزان

         

        زنی آریایی

         

        از خطه کردستان

         

        اما در حال حاضر ساکن اصفهان هستم 

         

        1میتونم در مورد فعالیت های  شما در ضمینه های مختلف بیشتر بدونم ؟ 

         

        2بله

         

        اولین قدمی که در دنیای هنربرداشتم

         

        نقاشی بود

         

        در سبک مینیاتور

         

        همین مسئله باعث آشنایی با دیوان حافظ شد

         

        مینیاتورهای استاد بهزاد

         

        و غزلهای حضرت عشق

         

        و جذب شدن به دنیای شعر و غزل 

         

        1. بعد چی شد که شروع به شعر گفتن کردید یعنی اولین جرقه ی سرودن رو چه چیزی در وجود شما زد؟؟؟

         

        2لطافت غزلیات حافظ 

         

        1لطافت غزلیات حافظ که برای همه ملموسه حتی ادم های عادی که هیچ وقت دست به قلم هم نمیشوند من فکر میکنم شاعر شدن یه دلیل های دیگه ای باید داشته باشه .مثلا دلتنگی یا اشتیاق یا یه حس متفاوت دیگه؟ 

         

        2بله خوب زمینه هایی باید باشه

         

        البته قبل از هر چیزی من اینو مطرح کنم

         

        که من بندرت سروده ی دلنوشته ای از خودم رو

         

        انتخاب میکنم

         

        به جرات میتونم بگم همه در چمدونی محبوسن 

         

        1شما هم از اون دسته شاعرانی هستید که به سروده هاشون نام شعر نمیدن؟؟ مثلا به اونا دلنوشته میگن؟ 

         

        2.تقریبا

         

        چون خاص خودم و حال خودم میگم

         

        حتی در انتخاب اشعار شاعران دیگه هم با همین حس تقریبا انتخاب میکنم 

         

        میخوام بدونم شعر از دیگاه شما یعنی چی ؟؟یه نوشته باید چه خصوصیاتی داشته باشه تا به اون بشه شعر گفت؟

         

        2اینو از دید متخصصان این فن باید پرسیدمن شعر رو احساس درونی میدونم

         

         1خب هر کس در جایگاه خودش میتواند دیدگاهی از شعر داشته باشه حتمن نباید متخصص فن !بود مثلا دکتر شفیعی کدکنی میگه کسی که برای اولین بار با دیدن نور ماه کلمه ی مهتاب را به کار برد اولین شعر تاریخ رو سرود . و کسانی دیگه تعریف های متفاوتی دارند. 

         

        2.بله موافقم

         

        "
        چطور می شود توی این دنیا بود و بدون شعر بود؟ دیگران دنیا را برای
        خود می خواهند و ما برای شعر."

         

        من با این گفته موافقم

         

        همون کسی که اولین بار از مهتاب و عشق گفت

         

        احساس درونی خودشو به قلم کشید 

         

        1نظر شما در مورد رسالت شاعرانه چیه آیا به این موضوع اعتقاد دارید که شعر باید دین خودش رو به جامعه ادا کنه  

         

        2بله کاملا موافقم 

         

        1  ایا امروز شعر معاصر در مسیر درستی گام برمیداره؟

         

        2  تا دیدگاه ما از مسیر درست چی باشه 

         

        1منظورم اینه که شاعران مطرح امروز تا چه حد توانسته اند با اشعارشان درد های جامعه را بیان کنند ایا این شعر ها که از ایشان میبینیم سنخیتی با جامعه ی امروز دارد؟ 

         

        2خیلی کم

         

        اما خرده نمیشه گرفت

         

        و اینو دلیل بر بی تفاوتی اساتید دونست 

         

        1دلیلش چیه به نظر شما ؟

         

        چیزی که عیان است ..................

         

        عظیمی مهر

         

        از شاعران خوب

         

        کرمانشاهی هستند

         

        شعرهای زیبایی از درد جامعه گاهی

         

        سروده

         

        و عجیب به دل نشسته

         

        اگر طولانی نبود حتما یکیشو اینجا در اختیارتون میزاشتم

         

        اما امثال این شاعر عزیز انگشت شمارند 

         

        1خب محدودیت برای این شاعر هم وجود داره 

         

        2 بله

         

        1از این موضوع میگذریم .میخوام بدونم زن بودن در جامعه ی کنونی ادبی کشور چه محدودیت ها و چه مزیت ها ی خاصی داره 

         

        2محدودیت تا بی نهایت

         

        تا حدی که حتی احساس درونی خودشو باید فیلتر شده

         

        و در پرده به نگارش در بیاره 

         

        1و مزیت هاش؟؟ 

         

        2در رابطه با شاعره های عزیز من نظری نمیدم

         

        اما در مورد خودم و دلنوشته های خودم هیچ مزیتی که نداره

         

        حتی ترغیب به نگفتن شدم

         

        و به زبون عامیانه تر تموم خط خطیهامو مدفون کردم

         

        که از سنگینی نگاه ها و سوالهای تکراری بدور باشم 

         

        1.نه تجربه ی خود شما رو میخوام بدونم 

         

        2من تجربه خوبی ندارم

         

        و در انجمن های متفاوتی که شرکت میکنم می بینم که نسبت به سروده خانمها دیدها متفاوته .حتی اساتید بنام 

         

        یعنی از این که به عنوان یک زن در این جامعه حضور دارید راضی نیستید

         

        2من به زن بودن خودم افتخار میکنم و بخاطر اثبات وجودم در جامعه سرسختانه جنگیدم

         

        و خوشحالم که از دسته خانومهای نسبتا موفق جامعه هستم

         

        اما نهایتا همیشه سعی در سایه بودن ما شده

         

        1اسطوره ی زندگی فریبا قنبری کیه؟

         

        2." فریبا" 

         

        1چرا شاعرا اینقدر خودشونو تحویل میگیرن؟  

         

        2شما چرا ؟ پاسخ من همون پاسخ شماست  

         

        1.اینم از اون سوال های بی جواب شاید مثل اینکه بپرسن وقتی برق میره کجا میره؟ 

           دوتا شاعر که بیشتر به دلت میشنه کاراشون رو نام ببر؟

         

        حافظ

         

        1و دگر هیچ ؟؟

         

         

        دنیای شعر در دیوان حافظ خلاصه شده

         

        ببخش منو قصد جسارت به هیچ شاعری رو ندارم

         

        اما .........

         

        و دیگر هیچ

         

        1. خواهش میکنم . هر کس نظر خودشو داره .و نظر همه برای من محترمه

         

        2.توضیحا من از تموم شاعران میخونم

         

        و معمولا سروده هایی که بر وزن غزلیات حافظ هست بیشتر می پسندم

         

        اما در هر مجلس شعر و ادب که شرکت میکنم بدون شک با غزل حافظ شروع میکنم 

         

        1.کدوم غزل حافظ برات رنگ بوی دیگه ای داره ؟

         

        2.سینه از آتشِ دل در غمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

         

        آنچنان شیفته حافظم که دوستان به مزاح وارد انجمن میشم شاخ نباتم می خونن 

         

        1.کی احساس میکنی بیشتر خود واقعیت هستی وقتی شعر میگی ؟ وقتی نقاشی میکنی یا وقت های دیگه 

         

        2. وقتی دست به قلم میشم

         

        و در خلوت خودمم

         

        1.یه ویژگی اخلاقی از خودت بگو که زیاد ازش راضی نیستی؟ 

         

        2.سکوت کردن 

         

        1.اگه قرار باشه برای سناریو ی زندگیت یه اسم انتخاب کنی اسمشو چی میزاری؟ 

         

        2.نمی دونم خیلی اسمها به ذهنم خطور میکنه

         

        اما نمیتونم بنویسم اما علتی شد برا دلنوشته ای در خلوت

         

        مرسی جرقه بجایی بود 

         

        1. ادما همیشه یه حرفایی دارند برای نگفتن که برای بیانشون احتیاج به مخاطب خاص دارند مخاطب خاص شما کیه؟ 

         

        2.خزان

         

        شخصیت دوم خودم مخاطبمه 

         

        1.حالا یه سوال که دوست داشتی بپرسم و نپرسیدم از خودت بپرس و جواب بده ؟

         

        2.هرگز همچین خطایی رو نمیکنم

         

        1 چرا خطا ؟؟

         

        خیلی زیرکانه سوال کردید

         

        پس یاید زیرکانه پاسخ داد 

         

        1.هر جور صلاح میدونید 

         

        2 مرسی .

         

        1. مثلا وقتی از سعید مطوری پرسیدم گفت .به چه کارهایی غیر از شعر علاقه دارید و خودشم جواب داد 

         

        2.خوب من فریبا قنبری هستم

         

        دو شخصیت متفاوت 

         

        1.منظورم این بود خیلی راحت میشه از زیر این سوال فرار کرد 

         

        2. بهرحال هر کی مانورهای خودشو داره 

         

        1.اینم حرفیه میگذریم. نظرتونو در مورد سایت شعر ناب بدون سانسور بگید؟ 

         

        2.محیط خوبی داره من واقعا شعر ناب رو دوست دارم

         

        سایتهای زیادی هست

         

        اما من محیط و شاعران این سایت رو می پسندم 

         

        1. نظرت در مورد این بخش سایت یعنی مصاحبه چیه چه کمو کاستی هایی در این مصاحبه دیدی یا چه پیشنهاد هایی برای بهتر شدنش داری؟ 

         

        2.عالیه من جز اولین کسانی بودم که استقبال کردم

         

        سایت نیاز به یه مقدار تنوع در برنا مه ها داشت

         

        که این حرکت شما حال و هوای تازه ای به سایت داد

         

        من بسهم خودم سپاسگذارم 

         

        1.ممنونم از لطفتون .امیدوارم این بخش مورد توجه همه ی عزیزان قرار بگیره.

         

        با همایش شعر ناب موافقید که در اینده ی نزدیک صورت بگیره و ضمینه ای فراهم بشه برای دیدار اعضا؟

         

        2امیدوارم

         

        بله ایده جالبیه 

         

        1جالب توجه مدیران سایت العان ما دو نفر موافقیم لطفا دست به کار شوید 

         

        2.اگه لطف کردن و دست بکار شدن محبت کنن مکان رو تعیین و در تعطیلات باشه

         

        فکر میکنم اعضا در شهرهای متفاوتی باشن 

         

        1. حالا که با این کار موافقید میخوام بدونم دیدن کدام یک از اعضا برای شما میتونه جالب تر باشه؟

         

        2. تموم اعضا

         

        برا من محترم هستند

         

        اما استاد ترکمان

         

        که همیشه سروده های ایشان تاثیر گذار بوده

         

        و

         

        استاد

         

        اروجی که لطافت شعر های ایشان بی نظیره 

         

        1اتفاقا بنده هم مشتاق دیدار مجدد ایشان هستم البته همراه پژمان عزیز.امیدوارم این کار هر چه سریعتر صورت بگیره البته با حضور جناب فکری ... خب به عنوان حرف اخر هرچه میخواهد دل تنگت بگو ؟

         

        2گفته ها زیاد اما نگفتن شیرین تره

         

        مرسی مصاحبه جالبی بود

         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۰۴ در تاریخ چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۱ ۰۲:۵۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3