سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        دلم تنگ است
        ارسال شده توسط

        نسرین علی وردی زاده

        در تاریخ : جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۵۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۳۲ | نظرات : ۴

        شاید بعد از سال ها این اولین بار است که خودکار بیک به دست می گیرم. اما بعد از مدت ها این اولین بار بود که دلم می خواست با بیک بنویسم. من حتی نمی دانم این خودکار گمشده در کوچه پس کوچه های کودکی ام، چگونه سر از جامدادی های جوانی ام در آورده! حتی نمی دانم امروز چرا دلم ماضی را می خواهد!
           دلم برای کودکی هایم پر می کشد! دلم تنگ همان خانه ای است که همراه پدر و مادرم مشغول زندگی در آن بودم. همان عصرهایی که پدر می آمد و من بستنی گویان، جلویش می دویدم. همان صبح هایی که پدرم شعر همیشگی اش را می خواند «خوشگل بابا منم من، جوراب میاره بپوشم من» و من جست و خیز کنان برای جستجوی جوراب به اتاق می رفتم. عزمم جزم بود ولی نمی یافتم و پدر می گفت چیزی که گفتم فقط یک شعر است! راستی پدر چگونه جوراب هایش را می یافت؟!
           دلم تنگ همه چیز است در واقع! دلم تنگ تمام زمستان های بهار زندگی ام است که با خاله ام آدم برفی درست می کردیم. دلم حتى برای تنها دغدغه ام که پیدا کردن هویج به جای بینی آن آدمک یخی بود، نیز تنگ می شود.
           دلم تنگ مادربزرگی است که حالا نیست. دلم تنگ قاشق به قاشق آش هایی است که خودش برایم می خوراند. آن نوه گفتن هایش که هنوز هم در گوشم طنین انداز است. دلم تنگ آن اتاقی است که او در آن نفس می کشید. همان اتاقی که مادرم بعد از او، هرگز قدم در آن ننهاد.
           دلم تنگ است! تنگ عروسک هایم! تنگ تنهایی خاله بازی کردن هایم! تنگ نشستن هایم روی کابینت کنار اجاق گاز، هنگامی که مادرم شیر برنج می پخت. تنگ هم زدن هایم وقتی که مادرم برای آوردن چیزی می رفت. تنگ داغ شدن النگوهایم و برخورد ناجوانمردانه شان با پوست لطیفم!
           دلم تنگ تر از گنجایش کتاب هاست. دلم پُرتر از تمام اقیانوس ها و شکسته تر از آن بلوری است که کودکانه شکستم. دلم تنگ است مثل ماهی درون همین تُنگ! مثل تمام قاصدک هایی که از دستم عاصی بودند.
            دلم صحبت کردن را می خواهد با آن عروسک ها! این کاغذها نمی گذارند کسی سخنانم را بشنود. بی صدا می نویسم! بی صدا می گریم! دیگر عادت کرده ام! باید پیش از این ها عادت می کردم. ولی خیالم خام تر از این حرف ها بود.
            دلم تنگ هر چیزی است که حالا نیست. دلم تنگ صداقت هاست! تنگ پاکی ها، نیکی ها، بی چشمداشت ها! دلم تنگ بی خیالی هایم میان آن همه کشمکش است. تنگ عبرت هایم، تجربه هایم، تنگ احتیاط هایم! دلم تنگ است و دلتنگی ام زجرآور!
           دلم زیادی تنگ است! زیادی پر حرف است! حرف هایم زیادی بی گوش است! خلاصه بگویم، دلم تنگ تر از این حرف هاست که بیک دوام آورد. بیک که سهل است، خودِ امروز هم در مقابل دلتنگی هایم به زانو درمی آید.

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۰۷۹ در تاریخ جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۵۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۱۰
        درودها

        دلتان بی غم خندانک
        خدارحمت کند مادربزرگ عزیزتان را و خانواده تان را براتان حفظ نماید خندانک خندانک
        نسرین علی وردی زاده
        نسرین علی وردی زاده
        جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۴
        سپاسگزارم
        همچنین بانو حسین زاده عزیز🌺🌹
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۵۴
        زیبا بود
        خواندم و دلتنگ شدم.

        روح مادربزرگ نازنینتون شاد.
        در کنار عزیزانتون لحظات شادی رو براتون آرزو می کنم.

        امروز همون خاطرات و دلتنگی های فردامونه، قدرشونو باید بدونیم.

        درودتان مهربانو 🌹🌹🌹
        نسرین علی وردی زاده
        نسرین علی وردی زاده
        جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۳۰
        همچنین
        سپاسگزارم از محبت شما بانو غضنفری عزیز🌺🌹
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2