سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        سروده ای از عماد
        ارسال شده توسط

        عباس یزدی (طوفان)

        در تاریخ : شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۱۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۴۷ | نظرات : ۷

        انا لله و انا الیه الراجعون
        حبری  یسیار کوناه و بی اندازه عمیق که اعماق قلب تمامی آشنایان عماد را سوزاند
        این مهندس جوان  و شاعر مهربان امروز در بین ما نیست
        همیشه  در بین ما هست بیادش یکی از اشعار زیبای او را که  بنده بسیار دوست داشتم اینجا میگذارم
         
         
        شاعر لحظه های بارانی ، در پی بادهای پاییز است
        شاهد خانه های ویرانی ، آه قلبش ز غصه لبریز است
        شرمگین از غروب اندیشه ، سوگوار ِجوانه های امید
        ناله هایی که در گلو مانده ، آرزوی اش خیال انگیز است
         
        می کشد دست خویش پای قلم تا بکاود حریم کاغذ را
        گرچه این کار در توانش نیست ، حاصل گریه های شب خیز است
         
        باغبان صداقت تاریخ ، سوگ اش از خون لاله ها لبریز
        رمزو راز نگفته می داند ، آفرین گوی دست چنگیز است
         
        عابر کوچه های تنهایی ، در شگفت است ازین که گـِل کردیم
        آب را خواسته وَ دانسته ، داس آیا همیشه خون ریز است؟
         
        آه سهراب می زند فریاد ، ناله ها یش به زخمه بیداد
        که چرا ماه را هراساندیم ؟ حسرتش در مقام نیریز است
         
        از رها گفته های تکراری شرمسار است از آنکه می خوانی
        او تمام توکل اش به خدا ، گرچه گاهی کلام او تیز است
         
         
        روحش قرین رحمت  الهی باد

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۰۱ در تاریخ شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۱۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4