سه شنبه ۱۸ دی
اشعار دفتر شعرِ فال های قهوه ای شاعر فاطمه کیانی(میترا)
|
|
روی سخنم با بهاره رهنما
سلبریتی شدی ،اهل تفنن
سواد کم شده بهرت تمدن
|
|
|
|
|
استادشجریان
ای ساربان آهسته ران ،دیگر شتابت بهر چیست؟
رندان سلامت می کنند ،جام سلامت نام کیست؟
|
|
|
|
|
نشونیته گرهدم ،خار و خسته
نگفته کس که تهنا باره بسته
نتروم دل کنم ،نه خوت ایایی
ندارم یه نفس،
|
|
|
|
|
درگره من نپیچ،کار من آزار نیست
،تلخ مزاجی من ،وصله ی بازار نیست
،نیست مرا رنجشی ،گرتو برنجی خطاس
|
|
|
|
|
چه حالی داره درداتو،نوشتی توی هر سطری؟
کسی حتی نمیخونه ،نمی ارزه براش قدری
زمونه منتظر می مونه ،
|
|
|
|
|
یک دشت پر از لاله پرپر و سکوت؟!
آلوده بخون دوست شد لذتمان
|
|
|
|
|
کوهی از زر هم که باشی ،شب سیاهت می کند
گرچه پاکی کینه ها پر پر از گناهت می کند
|
|
|
|
|
حرفی برای گفتن، دیگر نمانده باقی
بتمن کجا و کف بین ،کن این بساط وارو
|
|
|