صفحه رسمی شاعر سمیرا_خوشرو
|
 سمیرا_خوشرو |
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۱ فروردين ۱۳۶۳ |
برج تولد: |  |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | گیلان |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۲۳۰۲ |
| تا کنون 356 کاربر 1942 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
|
میگن پایان شب صبح سپیده ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۰۸۹۹ در تاریخ چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۲۱:۲۵
نظرات: ۷۲
|
|
|
یه گورِ دسته جمعی توو دلم کندم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۰۷۷۲ در تاریخ يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۵
نظرات: ۱۳
ثبت شده با شماره ۹۰۶۷۷ در تاریخ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۱۰:۴۹
نظرات: ۱۴
|
|
|
در جوانی صبح تا شب می نشستم پای کاج
شعرها می خواندم از هوشنگ خان ابتهاج ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۰۱۱۴ در تاریخ يکشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۴۹
نظرات: ۹
|
|
|
زندگی گاهی به دستم می دهد یک جام زهر ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۰۰۱۰ در تاریخ پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۱۶
نظرات: ۳۳
| مجموع ۱۸۲ پست فعال در ۳۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سمیرا_خوشرو
|
|
|
![]()
چشمان یوسف
(قسمت سوم)
🍃❤🍃❤🍃
جنگ تازه تموم شده بود. تصمیم گرفتم به درسم ادامه بدم. با ارثیه ی پدری هم یه کار خیری انجام بدم، تا شاید ثوابش به روح پدر و مادرم برسه و در آرامش باشن. یه روز
|
|
دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۰۵
نظرات: ۲
|
|
|
![]()
چشمان یوسف
(قسمت دوم)
🍃❤🍃❤🍃
یوسف تو یکی از بیمارستانای تهران بستری بود. عمل خیلی مهمی داشت، باید ترکش رو از بدنش خارج می کردن.
تصمیم گرفتم برای ملاقاتش برم.
فردای اون روز با گ
|
|
يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۴۰
نظرات: ۴
|
|
|
![]()
چشمان یوسف
(قسمت اول)
🍃❤🍃❤🍃
سلام دختر عزیزم.
امیدوارم حالا که داری این نامه رو می خونی به نبودنم عادت کرده باشی. اما بدون روحم همیشه تو رو بغل کرده و یه لحظه تنهات نمیذاره.
آر
|
|
شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۲:۵۷
نظرات: ۴
|
|
|
![]()
عشقِ گچی
دستای پدرشو محکم گرفته بود و تند تند باهاش راه می رفت. تا حالا به شهر نیومده بود! هر چیز جدیدی میدید زل میزد بهش! خیلی کنجکاو بود. چشماش دائم میچرخید. شوق توو نگاهش موج میزد. تا حالا این
|
|
پنجشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۰۹
نظرات: ۴
|
|
|
![]()
#عشق_ممنوعه
(قسمت چهارم)
🍃💔🍃💔🍃
یک روز قبل از خواستگاری مجدد آگهی فوتش را دیدم! ظاهرا توسط قاچاقچیان با ضربه های چاقو به هلاکت رسیده بود.
با مرگ چنگیز دریای طوفانی قلبم اندکی آرام گ
|
|
چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۰۳:۴۶
نظرات: ۷
| مجموع ۲۸ پست فعال در ۶ صفحه |
