سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

جمعه ۷ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر حسن نوروزنیا


حسن نوروزنیا

حسن نوروزنیا



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۶ مرداد ۱۳۴۱

برج تولد:

شیر

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
يکشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۲

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
تهران

علاقه مندی ها

:
طراحی و نقاشی

امتیاز

:
۳۶
تا کنون 25 کاربر 63 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱

حرف دل

۲

اجتماعی

۳

معرفت


اشعار ارسال شده

خیال شعری از حسن نوروزنیا از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

 ...
این شعر را ۱۹ شاعر ۲۳ بار خوانده اند.
محمد رضا نظری(لادون پرند) ، امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی) ، سمانه هروي ، سید حسن ضیابری ، عبدالرضا نیسی(سکوت سرد) ، سیامک کیهانی ، حسن حسینی و ۱۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۱۹۶۰ در تاریخ چهارشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰    نظرات: ۱۷

 ...
این شعر را ۲۱ شاعر ۴۲ بار خوانده اند.
یخ فروش جهنم(نادرروشنی) ، حامی شریبی ، بهونه راد ، منوچهر منوچهری (بیدل) ، طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني) ، سارا مشیری ، جابر ترمک و ۱۳شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۱۴۶۶ در تاریخ سه شنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۵:۲۱    نظرات: ۱۶
خبر شعری از حسن نوروزنیا از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

 ...
این شعر را ۱۹ شاعر ۵۵ بار خوانده اند.
سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق) ، علی افشاری (فانوس) ، حامی شریبی ، رقیه حبیبی ، طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني) ، زیتا رضایی ، فراز و ۱۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۱۳۸۲ در تاریخ يکشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۲۸    نظرات: ۲۴

مجموع ۴۸ پست فعال در ۱۰ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر حسن نوروزنیا


قصه لوطی و بازرگان(هفت)
دیگر این لوطی پرایدی را نخواست
هرچه در‌ بازار بنجل  نارواست
خواجه چون دیدش فتاده همچنین
بر جهید و زد کله را بر زمین
چون بدین رنگ و بدین حالش
سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۱۱    نظرات: ۲

قصه لوطی و بازرگان(شش)
لوطیان هریک تجارت را شنید
از تعجب هیچ کالایی  ندید
لوطی شهر فرنگستان که شنید
یک پرایدهم چون نصیب تو نشد
گفت لوطی هر چه خواهم می خرم
من در این
دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹ ۰۳:۵۵    نظرات: ۵

قصه لوطی و بازرگان(چهار)
قصه لوطی بجانش خسته بود
 او که جانش بر دلاری بسته بود
او بگوید چون ضعیف است بیگناه
دور بوده از سلیمان و سپاه
چون ببالد زار بی شکر و گله
درجه
شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۴:۳۳    نظرات: ۱

قصه لوطی و بازرگان(پنج)
شد پشیمان خواجه از گفت خبر
گفتم و اما چرا افتاد شرر
این مگر خویشست با آن لوطیان
این مگر دانسته افتاده میان
این چرا کردم چرا دادم پیام
سوختم بیچاره
شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۴:۳۰    نظرات: ۰

قصه لوطی و بازرگان(سه)
ای بدی که تو کنی در خشم و جنگ
هر چه را تحریم کنند با بانگ چنگ
ای جفای تو ز دولت مرگ ما
و انتقام تو ز جان و برگ ما
حال من اینست حالت چون بود
فقر من
چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۹ ۰۳:۴۲    نظرات: ۱
مجموع ۷ پست فعال در ۲ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1