صفحه رسمی شاعر فرهین رام
|
فرهین رام
|
تاریخ تولد: | پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۵۵ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ | شغل: | مهندس |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۰ |
تا کنون 51 کاربر 109 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: فریادهایم را هیچکس نشنید...
سکوت کردم ...
سکوت من،
فرياد لحظههاي تنهاييست...
آموختم كه سكوت،
بالاترين فرياد است ...
فرياد ميزنم ...
فريادي بيصدا در سكوت ...
در باران ... تنها و بدون چتر ...
بدون چتر در زير باران ...
به هیچ چتری نیاز ندارم.
به رهايي مي انديشم و...
یاد این شعر شاملو می افتم :
خش خش برگها ،
زیر قدم هایم می گوید:
بگذار تا فرو افتی ،
آنگاه راه آزادی را باز خواهی یافت...
|
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
حال و هوای بدی ست این روزها...؛
در هجوم بغضی ناگزیر
می ن ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۰۶۷۶ در تاریخ دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۲ ۲۲:۳۰
نظرات: ۵
|
|
مصلوبم کردند ؛
بر کوله واژه های ِ غربت
به اتهام ِ
جان ن ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۹۳۵۶ در تاریخ جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲ ۱۲:۱۱
نظرات: ۱۵۵
|
|
تا سپیدی ِ گیسوانم
زبان به حراج نمی گشایم ...!!! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۹۰۶۴ در تاریخ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۲۰۸
|
|
رها از معبر ِ قفس
و بال بال زدن های ِ سرخ ...
در قمار با آ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۷۵۹۳ در تاریخ شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۸۶
|
|
`یک فنجان چای می خواهم رو به پنجره بی خیالی فارغ از؛ فریادهای پوسیده تقدیر و آخرین خنجر ` ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۷۴۰۷ در تاریخ سه شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۲ ۱۰:۴۰
نظرات: ۲۵
مجموع ۶۰ پست فعال در ۱۲ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فرهین رام
|
|
«آری آغاز دوست داشتن است// گرچه پایان راه ناپیداست// من به پایان دگر نیندیشم// که همین دوست داشتن زیباست» فروغ فرخزاد
|
|
چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۵۹
نظرات: ۱۲
|
|
دنیای کوچک... داستان رویدادی که در سال 1892در دانشگاه استنفورد اتّفاق افتاد: دانشجویی 18 ساله در تلاش بود تا شهریه اش را تأمین کند. یتیم بود و نمی دانست به
|
|
دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۳۱
نظرات: ۱۱
|
|
فروغ فرخزاد ... زني كه در عرض۳۲ سال زندگي به اندازه يك قرن سختي كشيد و خودش هم در نامه هایش ؛ در بيست سالگي مي گوید كه به اندازه يك آدم ۸۰،۷۰ساله پ
|
|
شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۰:۵۷
نظرات: ۱۰
|
|
............ اواخر دسامبر 1946 بود . و من در اداره فرهنگ کار گرفتم. آشنایی من با جوان شاعری که در آن اداره کار می کرد ، رنگ تازه ای به زندگیم زد . شعر های مشفق کاشانی را خوانده بودم .
|
|
جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۰۱
نظرات: ۵
|
|
سالهای آخر عمر شاملو کم و بیش در انزوا گذشت. از سویی تمایل به خروج از کشور نداشت و خود در این باره میگوید: «راستش بار غربت سنگینتر از توان و تحمل من است... چر
|
|
چهارشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۲۱:۱۵
نظرات: ۲۳
مجموع ۲۷ پست فعال در ۶ صفحه |