سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

پنجشنبه ۲۱ فروردين

صفحه رسمی شاعر نیما ولی زاده


نیما ولی زاده

نیما ولی زاده



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
پنجشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۷۱

برج تولد:

 سنبله

جنسیت

:
بدون اطلاعات

تاریخ عضویت

:
يکشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
بدون اطلاعات

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۴۱۹
تا کنون 46 کاربر 95 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

اشعار ارسال شده

هراس شعری از نیما ولی زاده از دفتر ماهور بارانی نوع شعر شعرناب

از من نرنج که سرکشم موعودِ معبدِ شبم/بر آتشِ چشمانِ تو ، سجده زدم ، گریستم ...
ثبت شده با شماره ۱۳۱۳۵۹ در تاریخ شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۱۴:۱۶    نظرات: ۶

حقارتِ هرزْ واژه ها ، شکوهِ بی رحمِ سکوت/تثلیثِ مرگ و خون و شعر ، باکره یِ نورِ سکوت ...
این شعر را ۹ شاعر ۱۳ بار خوانده اند.
محمد باقر انصاری دزفولی ، مریم عادلی ، عباسعلی استکی(چشمه) ، ساسان نجفی(سراب) ، محمد شریف صادقی ، شاهزاده خانوم ، سینا سجودی و ۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۳۱۲۱۷ در تاریخ شنبه ۲۳ تير ۱۴۰۳ ۱۲:۰۸    نظرات: ۱۰

من کیستم یک آینه ، آتشْ تو مویت  شانه کن /یک تارِ مو افتاد و من در حسرتِ لمسْ سوختم ...
این شعر را ۹ شاعر ۱۴ بار خوانده اند.
ساسان نجفی(سراب) ، محمد باقر انصاری دزفولی ، عباسعلی استکی(چشمه) ، شاهزاده خانوم ، مجید بهلول (میثم) ، جواد کاظمی نیک ، سید هادی محمدی و ۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۳۱۰۶۸ در تاریخ شنبه ۱۶ تير ۱۴۰۳ ۱۷:۲۲    نظرات: ۱۰

فانوسکِ تنهاییِ شعرِ پریشانم ببین/ این شعرْ زیبا گشته از نامِ تو ماهورِ نیاز ...
ثبت شده با شماره ۱۳۰۹۱۴ در تاریخ جمعه ۸ تير ۱۴۰۳ ۱۷:۰۰    نظرات: ۲

در این پژواکِ چشمانت به وهمْ واژه نیازی نیست/حضورِ سرکشت مرزِ غرور و لمسِ مرگ گشته ...
ثبت شده با شماره ۱۳۰۷۹۲ در تاریخ شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۷:۱۷    نظرات: ۲

مجموع ۹۹ پست فعال در ۲۰ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر نیما ولی زاده


به همراه رزیتا در دشتی از لاله های وحشی ، قدم میزدم . ساوالان در دوردست خودنمایی میکرد و ابرها ، قله ی او را در هاله ای از راز ، فرو برده بودند . به سمت ساوالان میرفتیم . سرود گات ها نواخته شده بود و
يکشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۳ ۰۴:۴۱    نظرات: ۰

زروان در تکرار مانترا نام خویش ، به مراقبه نشست
او ، خود را پرستید و از نیایش نامش ، زمان متولد شد
آینه ای که چهره ی او را در خود بازتاب میداد
او ، به آینه نگاه کرد و از تماشای تصویر
دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ ۰۴:۱۲    نظرات: ۰

شب بود و ماه خونی ، در آسمان میدرخشید . ستارگان بر دامن نور ، بوسه میزدند و در آغوش تاریکی ، آرام میگرفتند . به همراه سایه ام به سمت میتریوم میرفتم . درب ورودی به سمت شرق ، قرار داشت. از شرق بود که خو
دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳ ۰۴:۳۰    نظرات: ۰

آناهیتا یشت
در آغاز تنها زروان بود که در ابدیت قدم میزد
زروان نام های بیشمار داشت
نام هایی که پیش از زمان و آنگاه که هنوز جلوه ای وجود نداشت ، او را با آنها میخواندند
نام هایی به و
دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۵۷    نظرات: ۰
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1