صفحه رسمی شاعر راشد نصرت سراوان
|
راشد نصرت سراوان
|
تاریخ تولد: | يکشنبه ۹ فروردين ۱۳۷۱ |
برج تولد: | |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۹ شهريور ۱۴۰۱ | شغل: | شاعر،باستان شناس،کارشناس در زمینه ارزهای دیجیتال و کسب و کارهای اینترنتی |
محل سکونت: | سیستان و بلوچستان،شهرستان سراوان-شهر گشت |
علاقه مندی ها: | شعر گفتن ،کاوش،تجارت الکترونیک،آشپزی،عاشق آثار هنری و ... |
امتیاز : | ۱۳۶ |
تا کنون 35 کاربر 71 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: بهتر از زیباترین لبخند ها را کسی درک خواهد کرد،که زیباترین لبخند ها را نثار کند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
آهسته روان خواندم و بَر شد تو نامَت
در من عشق نشست چون تو خواندم
گشت صدایم به گلوْ باز چه توان گفت ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۲۲۵۳ در تاریخ چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۰۱
نظرات: ۸
|
|
عشقه یاری شده امْ عاشق و دلدار
هشیارتر و بیدار هیهات از این دل ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۰۶۲ در تاریخ سه شنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۳ ۱۸:۴۴
نظرات: ۸
|
|
هر زرد پریشانْ جامه ی سَرسبز اِختِیارِ خودَش
اُمّید زِ عالَمِ بالا!در کِشاکِشِ آن قاصِدِ سَرسبز! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۸۹۲۴ در تاریخ پنجشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۳ ۰۷:۰۴
نظرات: ۶
|
|
به مَزاجِ دله مَنْ قَهّار مَشو ای عشق
که قَهرَتْ همه کاخ آرایَد و مَنِ دلسوز
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۸۶۷۳ در تاریخ شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۳۸
نظرات: ۶
|
|
قلبِ پُر آشوبِ مراْ با خویشْ حَذَر کُن
دنیا شده اَفسونگهِ هَر چَشمِ خُماری
در این میکده ریزَدْ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۸۵۴۲ در تاریخ يکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۴۹
نظرات: ۰
مجموع ۳۹ پست فعال در ۸ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر راشد نصرت سراوان
|
|
باور کن مرا،بی تو؛ خواهم مرد.بعد تو،عرش را، به سخره خواهم گرفت. و جز دیوانگی،حالتی ،از من؛نخواهی دید.لبانم ،بسته خواهد بود.چشمانم هم ،بسته خواهد بود. و فکرم،دچار خلل با تو بودن،در دنیای با تو بودن؛جور
|
|
سه شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱ ۰۳:۲۶
نظرات: ۸
|
|
اگرچه زندگیم،حاصلش، تبسم نهشته بر صورت من بود و لبخند بلند؛نداشت. و اگرچه دقایق عمر،محبوس گشتن؛ در فضیلت عشق بود.اما می دانم ،اما می شناسم ،ارزشش را دارد،که عاشق بمانم و تو را؛دوست داشته باشم.باور کن،
|
|
يکشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۱ ۱۹:۴۷
نظرات: ۰
|
|
من! طلعلوی زیبای، شبنم گاه و بیگاه تو ؛شدم.بارها، میان صبح،پیدا بودم.تو میان ساعتهای روزگار،عقربه ی ساعت مرا ؛دقیق نمی دانستی.پس آنگونه که باید مرا میشناختی،تو؛نشناختی.مرا میان دره های بی سر و سامان ع
|
|
شنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۱ ۰۲:۵۴
نظرات: ۴
|
|
هر چند تو مرا،درگیر خودت ساختی.هر چند مرا بارها،به افسار دل،بازیچه ی خودت ساختی اما؛تو را خواهم بخشید.نمیتوان تو را دوست نداشت.به پاس لبخندهای اشتباه تو،میبینی که چطور حریف، به گل زده به من؛میخندد! شر
|
|
پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۱ ۰۲:۵۰
نظرات: ۵
|
|
نام تو را، دوست دارم.مرا بارها یاد خودت انداخته ای و فکر مرا،مشغول ساخته ای.میبینم که چطور خورشید بالا می رود و الف تو و یکی بودن تو را،با مناجات خوش نور ،در زمین، هر کجا که نور میگنجد؛فریاد میزند.گاه
|
|
سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ ۲۳:۵۰
نظرات: ۰
مجموع ۱۲ پست فعال در ۳ صفحه |