صفحه رسمی شاعر فیروزه سمیعی
|
فیروزه سمیعی
|
تاریخ تولد: | سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۰۰ |
برج تولد: | |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | ادبیات کودک /مطالب علمی و ادبیات تخیلی و فضایی/سرایش هایکو/سرایش اشعار نمایشی/ اشعار حجم /سایفایکو |
امتیاز : | ۵۹۸۲ |
تا کنون 202 کاربر 1593 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
|
لیست دفاتر شعر
۱ |
|
۲ |
|
۳ |
|
۴ |
|
۵ |
|
۶ |
|
۷ |
|
۸ |
|
۹ |
|
۱۰ |
|
۱۱ |
|
۱۲ |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
یک🍂
درختان را به رقص آورد
آواز پرنده
میخواست صدایش را
به گوش خورشید برساند ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۲۸۲۶ در تاریخ سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳ ۱۷:۳۰
نظرات: ۳۱
|
|
«یک نمایش و بی نهایت اجرا»
صحنه ی یک
پشت شیشه،
بَرّه ی کوچکی میچرخد
در چمنزارِ مصن ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۲۴۳۰ در تاریخ جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۱
نظرات: ۶۴
|
|
دریایِ ما ماهی داره
ماهی هایِ قشنگ داره
ماهی ریزه پیزه
رنگش چقدر سفیده
آب می خوره قُلپ قُلپ
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۲۳۰۱ در تاریخ شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۵۷
نظرات: ۳۹
|
|
به یاد آر
گل زود گذر تابستان بسیار دور را ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۲۲۰۹ در تاریخ دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۴۸
نظرات: ۴۴
|
|
تنها درخت شاید
با یک مشت پرنده در سر
از چشانم دانه می خورند
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۲۰۹۶ در تاریخ سه شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۴۳
نظرات: ۳۲
مجموع ۷۸ پست فعال در ۱۶ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فیروزه سمیعی
|
|
چرا خودکشی ؟! چرا زندگی نه ؟! به سخت ترین شکل زندگی کن ولی لحظه ای به مرگ نیاندیش چون فردا روز دیگری است؛ و فرداهای دیگر مرگ می آید چه بخواهیم و چه نخواهیم پس ا
|
|
دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
نظرات: ۲۱
|
|
زن، پنجره ها را بست؛ پرده ها را کشید و گرامافون را روشن کرد و بر صندلی راحتی نشست؛ با چرخش صفحه و انعکاس آهنگ در خانه،شمع ها ناگهان روشن شدند؛ عودها عطرشان در فضا پیچید... |
|
جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۶
نظرات: ۰
|
|
+میدونی کلمات کی ابداع شدند ؟ _نه +کلمات زمانی ابداع شدند که آدم ها فهمیدند چیزی کشنده تر از گلوله وجود داره! ⭕نمی دونم از چه کسیه یا دیالوگ کدوم فیلم
|
|
چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۳۱
نظرات: ۲۰
|
|
قسمت چهارم خواهر چهارمی گفت : اگر اجازه بفرمایید دختر و پسر با هم حرف بزنند، آقای صرافی اخم کرد ولی خانم صرافی با سر تایید کرد که تشریف ببرید، اون اتاق کناری، پسر خانم «نوری &raqu
|
|
دوشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۲۱
نظرات: ۱۴
|
|
قسمت سوم _مامان من خجالت می کشم با تو برم بیرون و بازهم زد زیر گریه. (زن که دیگر حالش از این همه رفتار کور دخترش بد شده بود، گفت: عزیزم دخترم،پوشش من مانتو و روسریه و از چادر متنف
|
|
جمعه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۰۴
نظرات: ۲۸
مجموع ۳۷ پست فعال در ۸ صفحه |