سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        زندگی پس از زندگی۳

        شعری از

        علی برهانی(ودود)

        از دفتر مرگ نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۸:۳۷ شماره ثبت ۹۸۶۶۱
          بازدید : ۳۵۳   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی برهانی(ودود)


        اذان تا اذان سیر شد روح من
        دلم نیست فرمان بر از جسم و تن
        عمل فصل برداشتو در اولش
        گنه، فکر بد بود و پندار و ضن

        اگر مثبت اندیش و عاشق شدی
        به دیدار خالق تو لایق شدی
        اگر زره ای کینه داری بدان
        همان زره سوراخ قایق شدی

        زمان چون ترازوی بی رحم بود
        که هر قدر بگذشت با فحم بود
        تو دنبال ایراد از واژه ای ؟
        و فهمیدن فهم هم وهم بود

        اعمال دقیقا فصل برداشت رو تداعی میکنه ، یعنی زمان کاشت بزر میشه همان زمانی که فکر اون عمل به ذهن ما میافتد ، پس وقتی به کاری فکر کردی یه روز اون رو بیان میکنی و وقتی چیزی را بیان کردی یه روز بهش عمل میکنی . مرحله به مرحله. لاکن گنهکار کسی است که به اعمال بد فکر میکند . گمان بد داشتن نسبت به مخلوقات و افریده های خدا حتی به اندازه ی یک زره ، شما را قرق میکند همان طور که سوراخ ریزی در قایق باشد . اندازه ی کینه مهم نیست ، مهم بودن یا نبودن ان است. که اگر باشد ، این زمان است که مشخص میکند کی قرق میشویم . یکی دیر تر یکی زودتر . و حتی این گذر زمان برای همه یکسان نیست چرا که یکی در ده سالگی رنج های کسی را میبرد که هشتاد ساله است و فهم و درک و شعورش به اندازه ی هشتاد ساله هاست و یکی نود ساله ای خرفت است و نفهم و این یعنی زمان بیرحم است و غیر قابل محاسبه ، تنها فهم را میتوان در کفه ی مقابل زمان گذاشت و ان را وزن کرد ، چرا که فهم و شعور ادمی نشانه ی بزرگی و کوچکی انسان هاست نه سن و سال . و انکه ادعا کند اخر فهم و شعور را میداند و خانده ، در واقع توهم زده ای بیش نیست . چون شعور شعریست که هر بیتش را یک نفر از حفظ است و پایان ندارد چون اول نداشته
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3