« درگاه حق »
بيا اي هنـر پيشـه ي راه حق
مـرا پيش بـر ، تا به درگاه حق
به نام علي(ع) ، صحبت آغاز كن
علي(ع) پايه و ركن درگاه حق
علي(ع) در ره و رسم توحيد بود
علي(ع) شهريار است ، بر راه حق
علي(ع) را بـبين و به دينـش بكوش
نگهبان دين است ، در راه حق
علي(ع) سر به تسليم حق كرد وگفت
سرم مي نهم در پناگاه حق
چو وحي از خدا بر پيمبر(ص) رسيد
علي(ع) از پيمبر(ص) شد آگاه حق
درِ گنج حق را ، علي(ع) تا شناخت
كليد است بـر گنج آگاه حق
هرآنكس كه با آن علي(ع) دشمن است
همان كس بُوَد ضد بنگاه1 حق
قراري كه در دين و مذهب بُوَد
قرارش بُوَد ، راستـيِ راه حق
به نيرنگ2 و عُجب و كردار زشت
برون مي رود آدم از راه حق
علي(ع) پاسبان بود ، به اطراف دين
نگهدار دين است و اصلاح حق
نهال علي(ع) چون شجر طيبه3 است
چه بهتر شد از آن ، در آن راه حق
علي(ع) مدت عمر ، ديندار بود
به آني نبود آن ، به اكراه4 حق
علي(ع) در ره دين و اركان دين
بسي كُشت از خلقِ گمراه حق
به تركان سنگين دل، اين حرف گوي
علي(ع) ترك تاز است ، در راه حق
زِ شمشيـر تيـزش به هـر رزمگاه
شود دشمنـش چون پَـرِ كاه حق
حسن گر زِ دين علي(ع) آگهي
بكن خدمت دينِ درگاه حق
٭٭٭
1- مكان- مركز 2- حيله- حقه 3- پاك- حلال 4- كراهت- نفرت
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
درود و احترام و التماس دعادرشبهای قدر
روح شریف شان همنشین و محشور باحضرت علی ع