سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        هتل هزار ستاره

        شعری از

        امین فرومدی

        از دفتر دفتر سبز نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۸:۳۷ شماره ثبت ۹۸۳۲۳
          بازدید : ۲۴۹   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امین فرومدی


        زمستان که گذشت
        صور اسرافیل دمیده شد
        بهار از راه رسید و
        طبیعت مرده دوباره زنده شد
        مردم به دیدار دوشیزه بهار می آمدند دسته دسته
        بهار بود و هلهله شکفتن شکوفه ها
        مرد و زن
        کودک و پیر و جوان
        همه تشنه شنفتن اعجاز رنگ ها
        مردمی که هر کدام گمشده ای داشتند
        آمده بودند به دل طبیعت پویا
        زنی با توله سگ ملوسک اش
        می دوید سوی جنگل
        می خواست که از تنهایی و تمدن بی روح خود فرار کند
        فرو چکید تمام هستی اش
        به هیات قطره ای در رودخانه ای خروشان
        که می رفت بسمت دریا
        بهار امسال همراه شد با باران های عبرت انگیز
        با سیل های بنیان کن
        بنیان ها را محکم کنیم 
        که آسیب نبیند حتی یک نفر
        من جمعی من
        در گذرگاه زمان
        با نگاهی عاشقانه
        در تکاپوی کشف رابطه انسان بود و طبیعت
        و ماورای طبیعت
        می خواست مثل مسافری
        در این سفر کوتاه زندگی
        به این قطار واژه های تهی ی پر از یاس و وحست شتابان مدرنیته
        معنا دهد
        و به انسان بی رویای این قرن آشوب زده پر از چالش،رویا دهد
        تمام خاطرات تاریخی من
        ازآدم تاخاتم
        از کودکی ام تا ابدیت
        در من جمعی من زنده اند و زندگی می کنند
        زادگاه خاطرات تکاملی من
        کتاب های مقدس است و
        تاریخ پالایش شده انسان
        انسان وظیفه دارد
        در این معرکه بحران هویت
        در این کوران حوادث مدرن
        در این فتنه های آخر زمانی
        تاریخ راستین کاروان بشریت را بشناسد
        تا در جاده های انحرافی تاریخ های جعلی و اسرائیلیات
        گمراه و سرگردان نماند
        در این قرن سرعت کمی درنگ کنیم
        بهتر بشناسیم خود را
        و بدانیم که انسان ساخته اندیشه و تلاش خویش است
        همسفران
        زندگی کوتاه ست
        فرصت عاشقانه زیستن و آگاهانه مردن را از خود نگیریم
        بهار را باور کنیم
        بهار رستاخیز طبیعت است پس از مرگی آگاهانه
        هر که از کتاب طبیعت درس بگیرد
        و در نبرد بین انسان و شیطان
         نفس اماره اش بمیرد
        می رسد به آن زندگی پر شکوه جاودانه
        آن زندگی ای که اعجاز عشق است
        همان که اعجاب چشم است
         همسفران
        دست بردارید از خودخواهی و حذف دیگران
        تا برسید به آن هتل هزار ستاره ای که
        در شب پیوند مبارک عقل و دل
        در جشن بی پایان عشق
        در تالار تماشا
        از شما پذیرایی می کنند تمام پری رویان
        من یقین دارم به آمدن بهار
        و رستاخیز جان ها
        پس از این زمستان سیاه
        شنبه 10 فروردین 1398 - نهار خوران  - امین فرومدی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۹:۰۲
        درود بزرگوار
        دلنوشته بسیار زیبا و آموزنده بود خندانک
        بهنود کیمیائی
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۹:۳۰
        خندانک با عرض سلام و احترام
        خدمت شما شاعر گرامی
        بسیار بسیار دلنشین بود
        لذت بردم
        لحظه
        لحظه های
        دلتان شاد
        روزتان پر از مهر
        🌷🌷🌷🌷


        👏👏👏👏
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۱۳
        درود فراوان
        بسیار بسیار
        زیبا و عالی
        بود🌺🌸🌺
        طوبی آهنگران
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۱۷
        سلام بزرگوار
        بسیار شعر بلند
        و زیبا یی
        سروده ای
        دورود ها بر شما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7