يکشنبه ۱۶ دی
متن کوتاه شعری از مژگان بختیاری(پرتو)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۵۹ شماره ثبت ۹۷۰۲۰
بازدید : ۱۴۷ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر مژگان بختیاری(پرتو)
آخرین اشعار ناب مژگان بختیاری(پرتو)
|
دیوانه کننده ترین حالت عشق رو میشه در شعر بی نظیر استاد ابتهاج دید اونجا که میگن :
"من نمیدانستم معنی هرگز را ...
تو چرا بازنگشتی دیگر !"
قلب آدم به درد میاد از این همه عشق های بدون بازگشت !
#مژگان_بختیاری (پرتو)
______________
عجب تاوان سنگینی دارد
نبودنت ؛
تمام خاطرات را ،
یک به یک ؛
مو به مو ...
بیادم می آورد !
#مژگان_بختیاری (پرتو)
___________________
تو در میان سلول به سلول تنم ...
لانه کرده ای ؛
چه زیبا ،
مرا پابرجا نگهداشته ای !
#مژگان_بختیاری (پرتو)
____________________
زل زده بود تو چشمام ...
میگفت : چشمات چقدر قدرتمندن !
تمام معادلات زندگی منو بهم ریختن !
کی وقت کردی این همه عاشقم کنی که چشم ببندم رو هرکسی ؟!
میشد واسش نمُرد؟!
#مژگان_بختیاری (پرتو)
_____________________
برگشت و با لحن مسخره ای گفت :
از کجا میدونی دوسِت داره و عاشقته ؟!
گفتم : چون همه ی اتفاقات گذشته ی منو میدونه ولی
میگه گذشته ی تو به خودت ربط داره عزیزم و هیچ مشکلی نداره باهاش !
#مژگان_بختیاری (پرتو)
___________________________
هنوزم یواشکی دوسِت دارم ؛
لا به لای تمام حرفام هنوزم ردپای توئه !
مثل اثرانگشت فقط مختص خودمی ...
#مژگان_بختیاری (پرتو)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و کوتاه بود ند
دستمریزاد
موفق باشید