باشه میدونم من خیلی بَدَم
باشه ببخشید که بهت زنگ زدم
آخه دلم واست تنگ شده بود
فشار عشق افتاده بود از این بدن
همش منو
دعوا میکنی
بعدش خودت
دَوا میخوری
همش منو
ناز میدی
واسه قایم شدنت نقشه
باز چیدی
باشه همش اذیتم کن تو
تا صفر نشه رقمای کنتور
باشه همش بگو بهم میری
نمیزارم حالا کجاهاشو دیدی
همش منو
تهدید میکنی
به عاشقت موندن
ترغیب میکنی
منو موقع خداحافظیا
تعقیب میکنی
چطوری این قلمبو
زخمیش میکنی
وقتی ناراحتی ابوالفضلو
ردیش میکنی
شالِتو برمیداری چشمامو
کیش و مات میکنی
وقتی میخندی دلمو
شاد میکنی
وقتی گریه میکنی چشمامو
همرنگ ماه میکنی
وقتی بغضمو تُو نگام میبینی
میای صاف روی پاهام میشینی
وقتی که با لُپات بازی میکنم
دوتا قلب رو تُوی چشام میبینی
وقتی که تو
پیشم نیستی
انگار وجود ندارم
من توی نیستی
وقتی که تو
اینجا هستی
من آگاهم حتی
توی مستی
وقتی که تورو دارم
از مُردن بیزارم
من بخاطر تو شبا بیدارم
با تو سَبُک میشه بالم
آره آدما هم
بال دارن
حوصله سر بری ولی من
حال دارم
چون من یه عاشق
بالدارم
مهم تر از همه من
دوست دادم