سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        سه شهید / دیوانه / اسطوره / بابامو گم کردم / رزمنده / ابرمرد / خونه ی سبز

        شعری از

        مژگان بختیاری(پرتو)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۳۷ شماره ثبت ۹۶۷۲۳
          بازدید : ۱۵۷   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مژگان بختیاری(پرتو)

        "سه شهید"
         
        (در وصف شهدای قائم مقام)
         
        بنامِ خدایِ "شهیدان قائم مقام"
        شهید حاج "قربانِ قائم مقام"
        شهید حاج مرتضی قائم مقام
        شهید حاج "رمضانِ قائم مقام"

        سه برادر ؛ سه شهید ؛ سه شهابِ پاره "پاره"
        سه کبوتر سفید توو آسمونِ پر"ستاره"
        سه تا رزمنده ی عاشق سه ابر مرد شجاع
        که خدا کرده به اونها کلی ایما و "اشاره"

        یکیشون ترور میشه تو شهر "مکه"
        یکیشون تو کربلای ۵ ؛ "شلمچه"
        و یه جانبازی که توی روز بعثت
        دقیقا ‌روز تولدش شهید "میشه"

        یه نگاهِ منتظر چشای "مادر"
        که به برنگشتنا نداره "باور"
        کمر شکسته و ضعیف بابا
        ناله های بی امانِ سه "برادر"

        تو هوایِ عشق و ایمان پر "کشیدن"
        طعمِ شیرینِ شهادتو "چشیدن"
        اونا که تویِ رشادت بینظیرن
        از توو آسمون عاشقی "چکیدن"

        سه تا مرد آسمونی ؛ سه دلاور و غیور
        خط شکن هایی که میکنن از بیراهه عبور
        اونا که تو ظلمات و تاریکی ها واسه ما
        حکم راهنما رو دارن مثل پرتوهایِ نور

        شقایق های در خون آرمیده
        صدای زخمی و نفس بریده
        جوون هایی که از دنیا گذشتن
        واسه امنیت و عشق و عقیده

        انوارِ زمین و آسمان ها و کُرات
        زیباییِ واژه ها و نظمِ کلمات
        بر جراتِ بی مثالشان تحسین و
        بر روح عظیمشان بفرست صلوات
         
        #مژگان_بختیاری (پرتو)
        ___________________________

        "دیوانه"

        گفتی که مرا چشم تو امید نَشاید
        "دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید"

        هی چرخ زدی دورم از عشق سرودی
        شاید که نگاهم به نگاه تویِ دیوانه بیاید

        گفتی که شدی عاشق و دیوانه پسندی
        ای وای !  که گاو ما در این موقع بزاید

        گفتم که چگونه شوم آگاه زِ اسرار درونت
        گفتی که به چشمان تو سوگند نباید

        گفتم دل من تاب تو دیوانه و مجنون ندارد
        گفتی نگهت چشم و دلم را برباید

        گفتم غزلی ناب بگو بر منِ معشوق
        گفتی که حرام است دلم عقده گشاید

        گفتم که دلت عاشق و دیوانه پرست است
        گفتی که قرار است به وصال تو درآید

        گفتم که نگو از من و از عشق کلامی
        گفتی که بزودی رخ تو چهره نماید

        گفتم که تفآل زدم از حافظ و تعبیر شدی تو
        گفتی که نخور غصه که این نیز سر آید

        #مژگان_بختیاری (پرتو)
        ____________________
        "خونه ی سبز"


        از چشم های کارون
        تا گیسوهای گیلان
        زیبای چهار فصلم
        خونه ی سبزم ایران

        از زنده رود عاشق
        تا تخت جمشید پارس
        آبی تر از آسمون
        خلیجِ همیشه فارس

        از مردمای خوبت
        خونگرم مثِ (ل)خوزستان
        یه تیکه از بهشته
        شهر خوبِ خراسان

        هر جای دنیا باشم
        تو قلب و فکرمی تو
        میخونم عاشقونه
        تعبیر شعرمی تو

        هرجا که پا میذارم
        من یه ایرانی هستم
        خونه ی سبزم اینجاست
        به این خونه دلبستم

        #مژگان_بختیاری (پرتو)
        _____________
        "اسطوره "


        اسطوره یِ عشق و امید
        انقلابِ پر افتخار
        مهدِ شکوه و همدلی
        سرزمینِ با اقتدار

        وطن ؛ هویت و تاریخ
        وطن یعنی خلیجِ فارس
        وطن ؛ گهواره ی شیران
        وطن یعنی سرایِ پارس

        خاکت سپید و سرخ و سبز
        ای سرزمینِ مادری
        کارون ؛ دماوند و ارس
        روزگارت نیلوفری

        سرزمینِ حماسه ساز
        مظهرِ غیرت و غرور
        ای نقشه یِ نام آشنا
        مهدِ کرامت و سرور

        سروقامتانِ انقلاب
        حافظانِ دین و ایمان
        زنده باد یادِ شهیدان
        در پرتوِ پرچمِ ایران

        جانم فدایِ خاکِ تو
        ایرانِ زیبا وطنم
        خونِ توی رگهایِ من
        ایرانِ من جان و تنم

        ای زادگاهِ عشق و ایمان
        مهدِ شهیدان و شیران
        ای واژه ات شد جاوِدان
        اسطوره ام فقط ایرااااااااان

        #مژگان_بختیاری (پرتو)
        ______________
         
        "رزمنده"


        آر پی جی زن گوش هایش را گرفت
        خستگی آمد توانش را گرفت  

        احمد آمد مهربانی را خرید
        مدتی هم بود بی سر میدوید

        اصغر و اکبر نشسته روی خاک
        قلبشان چون اشکِ شبنم پاکِ پاک

        آن طرف غمگین و بد حالت رضا
        تک رفیقش پر کشیده تا سما

        قلبِ نادر زخمِ عشقی بود و بس
        در سرش میلِ رهایی از قفس

        جانِ میثم لحظه ای آزاد شد
        عالمِ معنای او آباد شد

        حامد آمد لحظه ای پیشش نشست
        قلب او چون رشته ای ازهم گسست

        آن طرف دارد به لب شربت عقیل
        بسته بر گیسوی جانانه دخیل

        یک طرف سر بند قاسم رنگ خون
        عاشق است و مانده در دشتِ جنون

        هرطرف رزمنده ای در تاب و تب
        ذکر نامِ حضرت زهرا به لب

        #مژگان_بختیاری‌ (پرتو)
        ______________________
        "بابامو گم کردم"

        (در وصف حضرت رقیه (س) )


        بابا جون درد دارم
        از بس لگد خوردم
        شرمنده بود عمه
        واسه نگاش مُردم

        کنده شده قلبم
        سرت رو که دیدم
        تو سن خردسالی
        یه سروِ خمیدم

        من بودم اونجا و
        یه عالمه سر بود
        یه عالمه نیزه
        چشمای من تر بود

        بمیرم بابا جون
        لبت شده پر خون
        شکسته دندونات
        بدنِ تو بی جون

        زخمی شده گوشم
        گوشواره مو بردن
        پاهام ترک خورده
        آرزوهام مُردن

        توو اون خرابه ها
        دنیامو گم کردم
        من دخترم اما
        بابامو گم کردم

        #مژگان_بختیاری (پرتو)
        ________________________
        "اَبَر مرد"

        ابر مرد دلاور شیر کرمانی
        بلند است نام تو قاسم سلیمانی

        تو سردار دِلی و مالک اشتر
        دلیر روزهای سخت و طوفانی

        نگهبانان امنیت ؛ سَرا و میهنم ایران
        کُنام پهلوانان و اَبَر شیران

        شهادت راه مردان شجاع دین
        نبرد بی نهایت سخت خصم و کین

        جهان آرا و همت ؛ باکری ، صیاد شیرازی
        رشادت های فرمانده ؛ شهید حسین خرازی

        #مژگان_بختیاری (پرتو)
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0