سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        سکوت کن

        شعری از

        علی خزایی ریژان

        از دفتر حرف های یک دیوانه با خدا نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۰۸ شماره ثبت ۹۶۵۷۱
          بازدید : ۱۸۸   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی خزایی ریژان

        لا به لای قصری از یک چشم خیس
        سکوت کنو زنده باد مرگ را بنویس
        سکوت کن حتی قبل از آخرین نفس
        مثل پرنده و یک آسمان پر از قفس
        مثل مهدی و فروغ و غزاله
        تردید باش ما بین عشق و هوس
        سکوت کن بگذار گریه شود عادت ما
        بگذار مرده ایستادن شود سعادت ما
        سکوت کن مثل آخرین سرباز نا امید
        مثل کاج تنها و خسته در بین بید
        سکوت کن بگذار سکوت شود سنگر ما
        کنگر نخوردیمو ناخواسته انداختند لنگر ما
        بگذار زندگی دقیقا آخرین لحظه باشد
        زندگی شراب تلخو مرگ خود مزه باشد
        بگذار خوشبختی تا ابد از ما دور شود
        بگذار بهترین خانه همان دومتر گور شود
        ما که امیدواریم به نا امیدی محض
        گریه کنیم بعده گریه تا که چشممان کور شود
        اشک بریزیم وقت خوردن وقت شام
        تا که شام مان عین بخت شور شود
        به خاطره ها فکر کنیم برای گریه کردن
        تا که ناخودآگاه جنسمان جور شود
        فرشته بخت ما طفلکی جا مانده
        تا که قربانی ضربه ی ساطور شود
        سکوت کن چون که تشنه در آب شدیم
        شادیم ، انگار که مرده در خواب شدیم
        سکوت کن در آن لحظه ی نابی که
        در آغوش مرگیو انگار توی خوابی که
        چه غم انگیز پیر شدی نازنینم
        انگار یک دنیا سوال بی جوابی که
        سکوت کن بگذار گفتن بر ما چیره شود
        حرفی نزن ، بگذار دنیا برایمان تیره شود
        سکوت کن که ساده مردن خود حق است
        که این بار چشم ها را باید بست
        سکوت کن که عاشقی رنگ مرگ گرفته
        زندگی دقیقا مثل یه پیر خرفته 
        سکوت کن جرم حرف زدن مرگ است 
        مرگ درخت بخاطر ریزش برگ است
        سکوت کن که اینبار آزادی در بند است
        که مردن شیرین تر از دانه های قند است
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ۱۳:۱۲
        درود بزرگوار
        جالب و زیبا بود
        با معنی آن موافق نیستم
        خندانک
        علی خزایی ریژان
        علی خزایی ریژان
        سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ ۰۶:۵۷
        سلام و درود استاد گرامی
        لطف میکنید بیشتر توضیح بدید؟
        مشکل معنی کجاست ؟ بلکه یاد بگیرم و اصلاح کنم...
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ ۰۸:۴۳
        درود
        بسیار عالی و
        زیبا بود : موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی خزایی ریژان
        علی خزایی ریژان
        يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۴:۱۴
        عرض ادب
        ممنون از توجهتون
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۲۵
        درودها
        شاعر گرامی
        بسیار بسیار عالی بود
        لذت بردم
        سبز باشید سبز بمانید🍃
        قلمتان توانا✏
        👍👍👍👍
        زندگیتان پایدار
        🌷🌷🌷🌷
        علی خزایی ریژان
        علی خزایی ریژان
        يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۴:۱۴
        عرض ادب
        ممنونم از توجهتون
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۲۵
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۱۰
        سلام

        درود بر شما
        ----------------------- خندانک خندانک خندانک
        علی خزایی ریژان
        علی خزایی ریژان
        سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ ۰۶:۵۵
        عرض ادب استاد گرامی
        ممنون از توجهتون
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        چهارشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۱
        درود بر شما جناب خزائی
        بسیار زیبا و تامل برانگیز
        دردهای جامعه کنونی که زیبا به تصویر کشیده شد به دست توانمند و قلم نویسای شما. خوش بدرخشید در هنر شاعرانگیتان.
        سال نو مبارک
        🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2