جمعه ۷ دی
پفک شعری از مجتبی شفیعی (شاهرخ)
از دفتر مانامه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹ ۰۲:۰۸ شماره ثبت ۹۴۱۷۹
بازدید : ۱۳۶۸ | نظرات : ۶۷
|
دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)
|
توهم ...
قاتلی است ،خلاق.
بهشت را شاید
هابیل دوست نداشت و فقط
قابیل
یک پفک بود...
نه اشرف ترینِ مخلوق.
..........................شاهرخ
چشم هایت همیشه ابی .و سالت همیشه نیکو
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب استاد ارجمند | |
|
سلام استاد عزیزم ممنون از حضورتان | |
|
سلام بر الاله ی سرخ سایت خیلی خیلی خیلی ...........خوش امدین | |
|
سلام جه گرون شده افرین به شما و واقعن این لقب براش خیلی زیاده. | |
|
درود مانا گرامی و نکته اینجاست چرا هیچ وقت فکر نمیکنیم اول حوا خلق شد
نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش خیمه در آب و گل مزرعه ی آدم زد جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
چنانچه بعد ازآن هم شد تولد مسیح و داستان هبوط ادم و حوا وحوا برای آنکه فرزندش شاه شود آن میوه را خورد عشق مادرو فرزند | |
|
سلام مانای عزیزم بسیار ممنونم رفیق از تشریف فرمایی شما در ادامه دادنش حق با شماست متاسفانه فلسفه خلقت که برسی جایی میرسی به سخننانی که همه توان شندینش را ندارن . حتی شاعران و داستان ها در کتب مختلف زیادن که انسان عاقل و متفکر اول را اغاز خلقت میدانند و یا اینکه تکامل را دستور خلقت میدانند و در جایی نقطه شروع نیزنند که ادم به عقل مسلح میشود و ادم میشود حال بیان این مطلب و علمی کردن ان ممکن است باعث برخورد با افکار و عقاید عده ای بشود البته علمیون و روحانیون همیشه از دست مباحث داشته ان و زمانی این بحثوکامل میشود که همه به عقاید و فرضیه های هم احترام بگذارند خوشحالم که سر سری شعر را نمیخوانی و دست بوس تان هستم خیلی زحمت کشیدی دوست خوبم من هم هفته پیش اصفهان بودم....یه خودرو براشون طراحی کردم کیف کردن | |
|
البته نمیدانم تا چه حد درست مینویسم و تخصص ندارم جایی خواندم که اولین موجودات ماده بودن و حیات از جنس مونث به وجود امد و کم کم ان دسته از موجودات که تکامل کامل نداشتند تبدیل به بارور کننده شدند و نر نام گرفتن یه جورایی این فرضیه در تکامل بیان میشود | |
|
سلام بانوی طبیعت ممنونم که همیشه پر بار و با مسئولیت کامل مینویسید و بحث میکنید خیلی خوب بود مطلب شما و واقعن اموختم | |
|
ممنون دوست خوبم قدم به چشم من گذاشتید | |
|
سلام بانوی طبیعت و ممنون بابت تشریف فرماییتان کاملن امیدوارم سال خوبی داشته باشن دوستانِ عزیزم اونور اب | |
|
سلام نوشته تان مفهوم نبود برام ولی درست میفرمایید غزل نیست موزون هم نیست و خیلی ممنون که وقت گذاشتید | |
|
عزیز دلم خوبی الحمد الله ممنون ازت نوشته زیبایی نبود ولی دوست داشتم مراعات نظیر به کار رفته در ان را دوستان کشف کنند و روش صحبت کنند قاتل و بهشت و هابیل توهم و پفک و قابیل خیلی جای بحث دارن | |
|
سلام بانوی بزرگوار ممنون از شمت | |
|
سلام و عرض ارادت کاملن حق با شماست و ترین نباید پشت سرش می اوردم
| |
|
سلام ، و هرجا شما و دوستان هستید ، چانه ی قلم مانا هم گرم میشود . راستش علاوه بر معانی که برای اشرف بکار بردند . بنده فکر میکنم ممکنست اشرف از اشراف بیاید به معنای تسلط . چون انسان بر دیگر موجودات مسلط است . و حتا توانایی تسلط بر غریزه را هم دارد . بهمین جهت معتقد بودم اگر چیزی بر انسان مسلط شود ( مثل خشم و حرص و حسد و بخل و شهوت و یا هر گونه اعتیاد ) به همان اندازه انسان را از اشرفیت خود دور کرده است . و چندسال پیش که این معنی را با سواد نمناک و عقیمم کشف کردم کلا کمی آرامتر شدم و همیشه سعی کردم مغلوب هیچ غریزه ای نشوم . | |
|
سلام مانای عزیز | |
|
سلام بسیار ممنون از حضور تان متشکرم | |
|
بله شما درست میفرمایید ولی قبول کن خیلی تناسب ظاهری یا معنایی نداره به ذهن حقیر قاتل با قابیل تناسب بیشتری داشت. ولی شما استادی به تمام هستید | |
|
برای بیشتر شدن بحثمون واقعن انسان امروزی ا پفک شبیه هست.....مثلا باد کردن بیخودی صدای که ازمون موقع خورد شدن در میاید رنگ و لعاب بیخودی و نهایتا مضر بودنش و مهمتر از همه خوراکی است که زمین میخوردش نهایتا. و این اصل زندگی است با نگاهی پوچ گرایانه البته. اتفاقا قاتل اصلا قابیل نیست ...قاتل اصلی توهم است و داستان بهشت را که اجازه بده واردش نشیم. ولی درست میگویید و چه خوبه که پرسیدید و باز هم میگم شرمتده از وقت عزیزتونم | |
|
سلام بانوی عزیز و بزرگوار خوبید ممنون که وقت عزیزتان را در صفحه ی ناقابلم خزج کردید | |
|
درود مجدد خواهش میکنم بانوی گرامی. و ببخشایید جسارت کمترین را. با احترام | |
|
من سپید را با این شعر شروع کردم بانوی طبیعت ممنون بابت نگاه خوبتان به این صفحه و پربار کردن صفحه ی ناقابل بنده | |
|
درود متقابل جناب هداوندگرامی استدعا دارم ،می آموزم از محضرتان استاد ارجمند | |
|
لبریز از نورباشیدو عشق و ارامش | |
|
احسنت یاراجان | |
|
سلام بسیار ممنون بابت تشریف فرماییتان و نظر ارزشمندتان در مورد قابیل صحبت خیلی زیاده و همینطور هابیل و ادامه نسل بشر و ایا حسادت ریشه جنایات بوده یا تقدیر و اینکه شاید تقدیر بعد از اولین قتل شروع شده است و خیلی داستان ها این چنینی ولی نکته همین است که شما گفتید و زیبا نوشتید از طفتان به بنده و حقیر نوازیتان ممنون | |
|
سلام و عرض ادب بسیار ممنون از تشریف فرمایی شما | |
|
دوست خوبم سلام چقدر خوب دیدید من خودم به این کلمه توجه نداشتم و زیباییش را وقتی شما نوشتید درک کردم در ادامه صحبت شما بگویم این کلمه تفاوت بین جهان اول و سوم است . در جهان سوم خیلی چیز ها دیکته میشود .متاسفانه | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
کوتاه و زیباست
موثر و پر معنی
دستمریزاد
موفق باشید