سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        دکمه های پنجره را باد باز کرد ....

        شعری از

        محمد نیما احمدی

        از دفتر شیدای شهر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۲:۳۳ شماره ثبت ۹۲۷۱۹
          بازدید : ۳۲۴   |    نظرات : ۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد نیما احمدی

        . دکمه های پنجره را باد باز کرد. کنارم نشست. قهوه سرد شد. تلخ شد. شب شد...! چشم هایش عطارد را نقاشی میکرد..! در چشم هایش میشد، صدای شب را دید! تاریک بود. پاییز، بی صدا، غمناک..! هر بار که میخندید، یک ستاره به آسمان زهره اضافه تر میشد! نمیدانستم چرا؟ ولی... بقیه دورش میچرخیدند. مریخ؛ قربون صدقه نگاهش را میرفت، و مشتری برایش مزه میریخت و او میخندید. میخندید میخندید میخندید و چاله های لپش به زیبایی زحل بود! نزدیک شدم. خم شدم. بوسیدم لب هایش را. لب هایش به سردی اورانوس بود! نگاه نیم رخش مرا یاد ماه نیمه شب می انداخت! زلف های پریشانش، روی زانوهایم پهن شد! همه او را میدیدند اِلّا من و زمین..! گمان داشتم که فقط ما اورا گم‌کرده ایم! چه حادثه تلخ و سردی بود تلخ تر از زمستان نپتون و حتی..! نمیدانستم در کجا و کدام کهشکان نشسته بود؟ که بوی پیرهنش را در همه جا میتوانستم استشمام کنم! چشم هایش را بست خوابید! خواب خواب خواب صبح شد بیدار شدم...!
        محمد نیما احمدی 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمد نیما احمدی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        الهه شاهین نیا

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۰۰
        درود بزرگوار
        دلنوشته بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6