سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من شهریاری دیگرم

        شعری از

        سجاد بحری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۳۲ شماره ثبت ۹۲۷۱۲
          بازدید : ۱۵۰   |    نظرات : ۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سجاد بحری

        بخواندم غزلواره های اوستاد شهریار
        بدانستم غمی در دل بدارد اوستاد کامیار
        غم عشقش کشانده سوی او در شاعری
        گر غم عشقش نبود،او نداشت حال اعتبار
        برگشاده اوستاد شهریار،درب های شاعری
        بر منه مفلص که باشد زخم های عشق یار
        او که بوده شهریار، بس بمانده در مرادش
        من که هیچم دربیابان چوپانی گله دار
        ای اوستاد شهریار من به مانند تو ام
        مونسم را کرده اند،عقد شویی رشوه خوار
        در غم عشقش بماندم گشته موهایم سپید
        من فراموشش نکردم مانده ام بس استوار
        روزی اندر کوچه ها او را بدیدم ناتوان
        ناگهی قلبم بگفت سویش مرو پرهیز بدار
        ناگهی بینت تو را شرم و حیا بس گیردش
        بشود در پرس و جو در نزد تو بی اعتبار
        بدانستم جدا گشته شده از شوی خود
        میکشد بر دوش خود سنگینی این روزگار
        گشته بودند سوی چشمانش سپید
        میزدند مردم به او،حرف های نیشِ دار
        من برفتم روزگاری در زدم بر خانه اش
        تا مرا دید اشک هایش بر درامد بی اختیار
        اصل مطلب را به او گفتم تو را خواهم همین
        عشق من را با هوس های کثیف در بر مدار
        سر تکان داد و رضایش در سکوت بودش همی
        بعد مدت ها چشاندیم تلخ دنیا خوشگوار
        روزگاری بگذرد،تا بدانم شهریاری دیگرم
        چرخ گردون میشود انچه نداریم انتظار
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۰۲
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6