درد

درود بانوي عزيز
چقدر احساس پر دغدغه در اشعار شماست
افرين همواره به عشق و شعر

بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
دستمریزاد
موفق باشید

درود بر شما

زیبا
وبردل نشست
هزاران درودتان باد
شاعر وادیب بزرگوار

بسیار زیبا👌

ســــلام وعـــــرض ارادتـــــــــــــ بانوی گرانقدر
عصرتــــون چون تبســـــم گل زیبا

قلمتون ستودنی
شعرتان لایق تحسیـــــن و لایک🌿🍃🍃🌸

درود شاعرگرانمهربسیارزیباوشیواسرودید

درود خانم اسفندیاری گرامی
غزل اندیشمندانه ای خوندم
غزلی بر وزن رباعی
پیشنهاد میکنم واسه تمرین هم که شده، مفهوم این غزل رو فشرده کنید در دو بیت، و یه رباعی ناب ازش در بیارید

ما هنوز اینجا اسیر گندمیم
در میان زندگی سردرگُمیم

سیب یا گندم چه فرقی می کند؟
ما که غرق موج نسیان خُمیم

گاه خوارِ مردمِ چشمان یار
گاه خارستانِ چشم مردُمیم

عمر ما با نیش خوردن می رود
تا اسیر عشقهای کژدمیم

در صف بیگانگی فرقی که نیست
اوّلی یا آخری یا چندمیم

مرگ اگر آید چه فرقی می کند
اهل کاشانیم یا اهل قُمیم

ما فرو افتاده در خاکیم و باز
در گمانیم آسِمان هفتمیم

ما سکوتی در دلِ فریادها
ما شهابی در سیاهی ها گُمیم... (م. فریاد)

شاد و تندرست باشید شاعر توانا

درود بانو :