پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
ما در اوانِ فصلِ جوانی تلف شدیم
در گرد و خاکِ خانه تکانی تلف شدیم
وقتی به سازِ شاد و نشاطی نیاز بود
ما در هوای مرثیه خوانی تلف شدیم
وقتی که در عمل بِنَهادیم سر به کف
با وعده های پوکِ زبانی تلف شدیم
هرجا که باز شد به شکایت زبانِ ما
تیری ز غیب آمد و جانی تلف شدیم
رفتیم که به خانه نشینیم در سکوت
در گیر و دارِ لقمۀ نانی تلف شدیم
ما نسلِ سوخته شده با شعلۀ فریب
در لا به لای قلبِ معانی تلف شدیم
یا پا به پای قافله ای پرت و مدعی
در کوره راهِ جهل و ندانی تلف شدیم
یا در مسیرِ بودن و باور به زندگی
زیرِ هوارِ مکر و تبانی تلف شدیم
ای نسلهای آتیه این آینه تو را است
گر ما در عنفوان جوانی تلف شدیم
بی راهه بود راه و ، تغافل گناهِ ما
کآخر به دست راه زنانی تلف شدیم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد