کینه

این سخن را نقل کردند از نبی
بعد من مولایتان باشد علی

لاکن آن رهبر چو  رفت از دیده ها
شعله ور کردند قدیمی کینه ها

خائنین خود را سرآمد دیده اند
در سقیفه زین جهت گرد آمدند

اهل عصمت سوگوار و در نماز

دست دزدان شد در این مدت دراز

الغرض برخی عیان کردند مرام
متفق گشتند به بوبکر این مقام

اولی با این روش گردیده شاه
دومی را با وصایت داده جاه

سومی شد منتصب بین خواص
چهارمی آمد به کید عمروعاص

پنجمی هرچند که کفرش شد عیان
تن به خواری داده اند آن کوفیان

عاقبت این قوم ، سرگردان شدند
لایق حجاج  و مروان ها شدند

مدتی نگذشت و مرگ آمد چه زود
لاکن ابلیس ز آن جماعت دین ربود

زین جهت حیران به کار عالمم
حیله گر نادم، و خائن بی درم

چون که از (طوفان) نمانی در امان
یا قوی شو یا رهی دیگر بران