دوشنبه ۳ دی
پشیمانم شعری از امید بهنیا
از دفتر حرف نگفته نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۴۴ شماره ثبت ۸۶۶۳۵
بازدید : ۳۱۳ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب امید بهنیا
|
تو از من دلخوری یارم، وَ من تنها تو را دارم
نشد باور کنی من را، که من هم دوستت دارم
اگر دورم ولی اینجا تو را هر لحظه می بینم
تو هم لطفی بکن با من که در قلبت نگهدارم
به غیر از من تو با اغیار، همیشه مهربان بودی
حراجِ مهر خود کردی که من اینگونه بیمارم
تو همخوابِ رقیبانی وَ من آهسته میمیرم
تو آزادی به هر جایی وَ من سرگشته در غارم
نمی خواهم بفهمی من جوانی را هدر دادم
چه سود از این پشیمانی، پشیمانی شده کارم
چرا نامهربان گشتی، تویی که مهربان بودی
شکستم دادی و رفتی، برو دیگر نیازارم.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید