سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    میم معما میشود

    شعری از

    مسعود اسماعیلی

    از دفتر تاریکی نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۹ شماره ثبت ۸۶۳۳۴
      بازدید : ۳۲۰   |    نظرات : ۸

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر مسعود اسماعیلی

    من از میم به تنگای قافیه میرسم 
    و از عبورِ انحنای لب به مُحازات جزر
    ستونِ افکار ماسیده بر چگالشِ جمجه ام
    رج میزند ریز ریزِ های دور افتادهِ سخن را
    من از فواصلِ عناصرِ رشته های کلامی میرسم 
    که هیچ گنجشکی پشت دیوارِ خورشید تب نخواهد کرد .
    الوار های تراشیده بر پوستِ تمام شهر زجه میزنند 
    که اگرت شمع شوی به دور ماه ،خورشید نسلِ سوختگیست 
    واژه ها به کنایه از هم رد می‌شوند 
    و حروف در زاویه های  دورتر،
     پشتِ اجاقِ انگشتانت مبسوط به رویش.
    کاش که این تعاریف در میمِ از هم گریخته‌ی خویش 
    رگی را در من کشف کند.
    من از حروفِ به تکرار در گلو‌ می رسم
    با من از تجزیه‌ی اضلاعت بگو 
    لمیده لمیده بر پوستِ کرخت شده ام
    و ضلع تا ضلع دیگرم زُدایشِ شورابگیست
    تُنگ به تنگایِ ماسیده ام حبابِ ماذاد است
    که این سُرایشِ پشت به لمیدگی باکرگی حلقه حلقه حقگیست
    سُرخردگی از سر بیرون در بین رگ های بی خون 
    که لاله لاله لمیده تر کشنده میشود 
    میبارم اینبار در فواصل مُعَیَن 
    که کسوف میشود دو پلک خویش در متراژِ نزدیکتر 
    این انقباظ دَرَجات 
    این انبساط دَرَجات 
    در خویش محلولِ میمِ محال می‌شود
    بگذاری ام در متراژِ نزدیکتر که نقطه نقطه گام به گام 
    پیشتر برانم به سُرایشِ هرچه شعرانگی.
    یک جمله از نیستی ام در جهانِ بیرونت
    یک نطفه از رَحم های به خون آغشته 
    یک اسپاسمِ در حقگی فرو رفته.
    مترادفِ تمامیتم آن است 
    که  کلمه ها  از دهان های بی واژه
    به لب یوزگیِ لب زدیان کوچیده خیزیده اند 
    بر بسترِ این برامدگیِ پشت منقار شدند .
    #مسعود_اسماعيلى 
    #میم_معمامیشود
    ۵
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۴۶
    بسیار زیبا و دلنشین بود
    دستمریزاد خندانک خندانک
    مسعود اسماعیلی
    مسعود اسماعیلی
    چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۱
    ارادت استاد استکی عزیز
    ممنونم از مهرتون خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۴۷
    سلام
    سرودبسیا رعالی وتاثیر گذاری
    مانندهمیشه بود
    احسنت
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    مسعود اسماعیلی
    مسعود اسماعیلی
    چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۲
    سلام و احترام استاد انصاری گرامی
    سپاس بیکران خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    فریبا غضنفری  (آرام)
    سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۵
    زیباست
    ذهن رو درگیر می کنه و می کشه تا پایان
    درودتان 🌹🌹🌹
    مسعود اسماعیلی
    مسعود اسماعیلی
    چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۲
    ارادتمندم به مهر خوندید خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۵۹
    درود برادرم
    سپید هایتان سپید🌹
    زنده باد🌹🌹
    مسعود اسماعیلی
    مسعود اسماعیلی
    چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۳
    ارادت دوست خردورزم
    جهان سپاس خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0