يکشنبه ۲۷ آبان
غنچهی پیر شعری از شهاب مهری
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۵ شماره ثبت ۸۵۸۲۰
بازدید : ۳۰۷ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب شهاب مهری
|
در آغوشِ خیابانم، سَرم بر شانه ی باران
به زیرِ بارِ غمهایم کمر خم میکند تهران
کمی از دردهایم را به بادی رهگذر گفتم
خبر آمد که: "در غربت خودش را کُشت یک طوفان"
نه پایِ رفتنی دارم، نه بالِ پَر زدن از تَن...
شبیه غنچهی پیری که زندانیست در گلدان
نگاهِ سردِ او پایِ خزان را باز کرد اینجا
منم آن برگِ زردی که شده از شاخه آویزان
چه آسان عشق را پشتِ نگاهش میکند کتمان
چه آسان آسمان را پشتِ ابری میکند پنهان
به جز گرمای عشقش هیچ آهی در بساطم نیست
تمام ثروتِ من را زیادی میخرد ارزان
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عالی سرودی
دستمریزا شاعر بزرگوار