جمعه ۷ دی
سحر عشق انتظار شعری از علی ناصری(عین)
از دفتر یاد نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۷:۱۱ شماره ثبت ۸۵۵۹۵
بازدید : ۵۲۶ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب علی ناصری(عین)
|
سحرگاهان به راه شب
((تورا من چشم در راهم))
به رسم طاق آبرو ،قطره باران
(تورامن چشم در راه)
به محرابی ترین سجده
به یارب یارب گلدسته ی باران
به گراما گرم عشقم سمت یاران
به یارب یارب لمس دعا درموج خیزشب
به عمق کهکشان بندگی درسمت شیرینم
به راه شیری این زادگاهم
منم آه ام به رسم تیشه ام فرهادم
خار سنگ داند این صدای من
به فریادم سحرگاهان
وآید عشق شیرین وعده ی دیدار یاران را
ومن ویران به این بستر
(تورا من چشم در راهم)
چو بارانم به راهت که از افق آیی
(تورا من چشم در راهم)
به صبح بعد باران سحرگاهان
که چشم عشق گیرد درنسیمت جان
همهبرگرد گل چزخند، ونوری برتن کعبه
وهر گلدستهدر معنا ترین عشق
سرود رستخیر صبح یاران را
همه بارانی اشکند وبه محرابی ترین آبروی نازت
چنان رودم،ومن بارانی ام بارانی صبحم
که آیی دربغل گیرم ضمیر انتظار روزدیرینم
تورامن چشم در راهم
تویی عالمِ به این عالَم ......
که:؟
نامردان ستیغ درد کوبیدن
به هنجار، تن یاران که آیند از سفر بی سر
به اشک خون
که کودک شیر پستان، خونبگرید دامن مادر
که ختم روضه آرد احتجاج سرخ یاران را
که مادر سربه سنگ درد باران است
ومن عینم به عین وعده ی دیداردرفجرت
به راهم عشق باران تا سحردردم
به راهم درافق چشمان کم سورا
که آیی ،نور آید،صلح بارد
رنج یاران را
ومن بارانی اشکم به راهت ،درنهاد انتظارم
تو را من چشم در راهم...............
علی ناصری
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و خوش آهنگ بود
دستمریزاد