يکشنبه ۲ دی
زخم بی وفایی شعری از کامیار کریمی
از دفتر رزا نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ۲۲:۳۳ شماره ثبت ۸۳۸۱
بازدید : ۱۰۰۷ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب کامیار کریمی
|
مهر من گر آجر دیوار میدیـد
زهم بگسسته آن پنجره میشد
غم قاب نگاهم سنگ میدید
دلش دلگیر زآن منظره میشد
شب تنها اگر تنها چو من بود
زمین و آسمان بیدار میکرد
و گر درد دلم را کوه میخواند
دوباره با فغان تکرار میکرد
به یاد آری که در شبهای تاریـک
برایت بوده ام چون سـوی مهـتاب
شـب تاریـک تو روشـن شد و من
شدم کم نور چون سوسوی شب تاب
تو امّا با کمال بی وفایی
همه آمال دل را خواب کردی
یکی رمّال بودی و دلم را
به غُلِّ سحر و اُستُرلاب کردی
سرم افسوس بشکسته زسنگی
که هر دم میزدم آن را به سینه
گلی بودی چه زیبا لیک پر خار
که خوارم کرد خارت با چه کینه
تو رفتی در پی نوری فزون تر
من و تنهایی و صد آه در دل
ولی با ضرس قاطع بینم آن روز
تو هم زین بی وفایی مانده در گل
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.