« جنگ جهاني »
بر دست من آمـد ، ره آثار مـروت
بر خلق بُوَد ، رسم و طريقي زِ اخوت
بشنو تو يكي نكته زِ پيغمبر(ص) مرسل
بر خلق بُوَد، مهر و وفاداري و خدمت
در لشكر آن،كذب و دو رنگي غدغن شد
در لشكر خود بست، يكي عهد اخوت
افراد مسلمان ، همه يك ارتش اوينـد
با تفرقه نـتوان ، بـكنند فتح و فتوت1
در جبهه ي جنگي ، جهان دشمنتان شد
با دشمن خود ، جنگ توان كرد به زحمت
امروزه چه بگريزي از اين جنگ جهاني
آسوده نـماني ، كِشنـت در ره خفّت
اين جنگ جهاني ، همه آزادي زنهاست
آزاد كه شد ، پاره كند پرده ي عفت
آزادي زن لازمـس ، اما به حدودي
حدش به همينـس ،نـكشد سر به خجالت
آزاد به كارس، كه بـجويد ره كاري
نِـي راه بـي عفتـي و راه جهالت
زن مركز حساس و لطيف است در امروز
ور نه نـَبُد آن محكمه ي جرح2 و جنايت
اين نقطه ي حساس زِ معنا خبري نيست
امروزه كه آزاد شده ، خانم كُلفت
تنظيم بد و نيك ، نـبايد بهم آميخت
همره بُوَدش زن ، همه جا رسم جهالت
بيدار اگر كسي بود و امروزه هم هست
دنباله ي اين بحث كشد سر به خجالت
صحبت زِ برادر بُد و ميراث نبوت
اي جان برادر، چه شد آن رسم مروت3
ميراث نبوت چه شد و دست كه باشد
در دست كه پيدا بكنم ، رسم اخوت
امروزه چه رسمي و چه ديني است
پيدا نَـبُوَد ، مهر و وفا در پي اُلفت4
فرياد و فغانِ تو حسن ، بهر چه باشد
خود را تو رهايي بده از قيد مذلت5
٭٭٭
1- سخا - جوانمردي 2- سب و شتم با زبان 3- مردي 4- دوستي 5- خواري
افراد مسلمان ، همه يك ارتش اوينـد
با تفرقه نـتوان ، بـكنند فتح و فتوت1
زیبا و حکیمانه سرودید