شنبه ۱ دی
|
دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی
آخرین اشعار ناب حسن مصطفایی دهنوی
|
« گُم شده »
اي گُم شده در دنيا ، اين نكته مبـر از ياد
شادي به هوس داري ، اما نـشوي دلشاد
يك نكته ي غمگيني ، يادم زِ جهان آمد
بگذشت جهان اما ، اين نكته كند بنياد
تيـر است زِ صيادش ، بـر جسم بشر آيد
نـتوان كه رها گشتن ، از تير همان صياد
مظلوم در اين دنيا ، هـر جا كه پناه آورد
صد ضربه بـر آن آمد ، از خنجرِ صد جلاد
ياران به جهان نَـبْود ، راهي بجـز از باطل
يك گوشه در اين دنيا ، از حق نَـبُوَد آباد
مار است جهان ياران ، اما نـشناسيدش
با رنگ و خط و خالش، زهرش به دلت بنهاد
حقگو به جهان حقـش ، پامال جفا جو شد
فرياد رسي نَـبْود ، از جور جهان فرياد
حق در همه جا حرفس،حكمي زِحقيقت نيست
هـر كس به ره حق رفت ، در راه زِ پا افتاد
حق صحبت معروفـس ، اندر همه مجلسهـا
حقگو همه جا چون اشك ،از چشم همه افتاد
حق را همه كس خواهد ،سختس عملش آرَد
بنّا زِ ازل خشتي ، بـر پايه ي حق نـنهاد
دلشادي و مسروري، قسمت شده بر جُهال
غم خوردن و خون دل، قسمت شده بـر عُباد
جانا تو مـرنج از من ، دنيا اثرش اين است
معمار ازل بـنهاد ، دنياي دنـي بـر باد
بنياد1 تو بـر بادس ، مغـرور كجا هستـي
بـر موج چنين بادي ، نـتوان بـنهي بنياد
قرآن كه مذمت2 كرد ، چسبيدن بـر دنيا
پُـر فتنه شمردست آن ، اموال و ديگر اولاد
چشمت اگر از اول ، آن عاقبتـت بيـند
خون مي جهد از چشمت گر دل بُوَدت فولاد
اينهـا بـنوشتم من ، آزاد اگر خواندي
رَم3 مي دهي اين مردم ، از دامگه صياد
همراه قناعت باش ، همراه هوس تا كي
زين جمله بسا گفتن ، بازم نـشدي استاد
باد هوس مخلوق ، آن پايه ي حق بـر كَـند
صد بار عوض گرديد ، از صد نفـر شياد4
بنويس حسن حرفـي ، نيكوتـر اگر دانـي
تا بعد تو بنويسند يا آنكه بگيرند ياد
٭٭٭
1- اساس- آغاز 2- نكوهش كردن 3- فرار دادن 4- حيله باز- مكار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام و ارادت و احترام فراوان.سپاس از شما