سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        فرزندان غم

        شعری از

        سمیرا_خوشرو

        از دفتر عاشقانه های شبنم نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۰۳ شماره ثبت ۸۰۳۱۰
          بازدید : ۳۵۷   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سمیرا_خوشرو
        آخرین اشعار ناب سمیرا_خوشرو

        فرزندانِ غم
         
        با هر طلوعِ چشمِ ما در کوه های کوی غم !
        پرتاب شد تیرِ غمی از نیشخندِ روی غم !
         
        لبخند تا نزدیک شد، با آه سردی جان سپرد !
        پیداست خنجر خورده بود از لشگرِ ابروی غم !
         
        آرامشِ قُنداق را طوفانِ بی مهری گرفت !
        پیچید بر اندامِ ما شلّاق های موی غم !
         
        پایانِ هر راهی که می رفتیم شهرِ غصّه بود !
        رو دست خوردیم از هزاران راهِ تو در توی غم !
         
        می خواستیم از درّه های کوهِ حسرت رد شویم
        با لغزشی دیدیم خود را حبس در بازوی غم !
         
        موّاج شد دریای بیرحمی که نامَش زندگیست !
        ما را هدایت کرد با گرداب هایَش سوی غم !
         
        کشتیِ عمرِ ما شبی از موجِ غم ها شد رها
        در ساحلی بر گِل نشست از بختِ بد پهلوی غم !
         
        #سمیرا_خوشرو_شبنم
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۰۰:۰۰
        درود بانو
        غمگین و زیباست
        خندانک خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۲۹
        درود استاد خوشروی گرامی خندانک
        غزلی زیبا با ردیفی شاعرانه خندانک خندانک خندانک
        تموم ابیات تازه و زیباست خندانک
        تقسیم یک واژه بین دو رکن مجاور توی بعضی از مصرعها جالب و آموزنده بود:
        مواج شد دریای بیرحمی که نامش زندگیست
        ما را هدایت کرد با گردابهایش سوی غم

        ممنون بخاطر آثار زیبا و آموزنده تون خندانک

        پس از غروب عشق تو شدم اسیر سایه ها
        شدم سکوت نشکنی میان آن گلایه ها

        قرائت کتاب عشق نکرد مومنم ولی
        امید بسته ام بسی به معجزات و آیه ها

        امید بسته ام به تو که آشنای قلبمی
        که سر برون بیاوری از عمق سرد لایه ها

        برای گفتن غزل تو را خیال می کنم
        دوباره غرق می شوم در اشکها سرایه ها

        شریک قلب من تویی اگرچه ورشکسته ام
        اگرچه در نگاه تو به باد رفته مایه ها

        تو نیستی و همچنان همیشه در کنارمی
        به قلب من تو می زنی هنوز هم کنایه ها... (م. فریاد)

        زنده باشید استاد خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۳۱
        سلام :

        درود بر شما
        -------------------- خندانک
        رفتند آنجایی که کوی آشناییست
        آنجا که ماوای شهیدان خداییست

        جایی که جان آرام گیرد نزد جانان
        آن جا که "عند ربهم" فرمود قرآن --- شهید علیرضا فیروزی
        حمیدنوری(احمد)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۳۱
        درود بانوی گرامی
        بسیار زیبا و ماهرانه سروده ای دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
        سمیرا_خوشرو
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۱۳:۵۶
        درودتان،سپاس از حضورپرمهرتان بزرگواران
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی
        ساسان نجفی

        ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم اا ما را سریر دولت باقی مسخر است
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        زده ام قفل بزرگی به دروازه دل که دگر بار به روی احدی وانکنم آنچنان دل بشکسته که اااا هم حتی پشت دروازه دل در بزند وانکنم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0