يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر اصغر محمودی( مور )
آخرین اشعار ناب اصغر محمودی( مور )
|
خورشید تابان زمان
دیدی غروب عاشقان
دیدی فغان مادران
دیدی چه سان بلعیده شد
چشمان ناز کودکان
این کهنه ی فربه ز تن
این دیر آلوده لجن
دیدی چه سان خنجر کشید
بر مادران این وطن
آن طفل بی مادر ببین
بگرفته آغوش زمین
مشتی ز خاک خانه اش بر فرق جانان می زند
آن اشک خونین جگر
وان پنجه های ناز را
دیدی چه سان بر گونه هایش می زند
پیری به سوی آسمان
دستی به سینه می زند
گوید به رب العالمین
چیزی بگو بر این زمین
تربت به یغما بُرده است فرزند پاک و نازنین
این سینه پر درد است یقین
صبری برای این جبین
حکمت به گردن می نهد
عالم به یک عین الیقین
اصغر محمودی ( مور )
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب
روزگار خوش | |
|
سلام بر استاد گرامی
لطف دارید .
پایدار باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.